مریم خیری هنرمندی است که رشتههای مختلفی را تجربه کرده است. او در دهه اول محرم برای کودکان در محلی مذهبی نمایش عروسکی اجرا میکرد و سعی داشت مفاهیم آیینی را با این هنر به مخاطبانش انتقال دهد. او به افقهای بالاتری فکر میکند و در حال ساخت عروسک برای اثری سینمایی است. شور و تسلط او در کار عروسکسازی و عروسکگردانی و استقبال کودکان و نوجوانان از برنامهاش بهانهای شد که به سراغش برویم. برشهایی از این همکلامی را در ادامه با هم میخوانیم.
مریم خیری ابتدا مختصری درباره خودش میگوید: ۳۲ساله از آبوخاک مدفن امام هشتم(ع) و دانشآموخته سال۹۰ در رشته مهندسی کامپیوتر از دانشگاه نیشابور هستم. بعد از فارغالتحصیلیام بیشتر فعالیتم در زمینه طراحی و تدوین (گرافیک، مستند و تیزر) بوده اما در کنار این کارها، برای دلم گاهی عروسک میساختم یا نقاشی روی سفال یا حتی کلاسهای آموزشی در اوقات فراغت برای کودکان و نوجوانان برگزار میکردم. در زمینه ساخت عروسک یا حتی هنرهای دیگر به هیچ کلاسی نرفتهام و شاید بتوانم خودم را هنرمندی خودآموز معرفی کنم.
او درباره پیشینه فعالیتش در هنر عروسکسازی میگوید: حدود ۵سال است که ساخت عروسکها و ماکتهای نمایشی را بهطور جدی شروع کرده و اولین تجربه ساخت عروسکم را برای مجموعهای فرهنگی در مشهد داشتم. بهمرور با تحقیق و پیگیری از هنرمندان فعال در این زمینه عروسکهایم را بیشتر کردم. چندین نمونه عروسک برای شهرداری اصفهان طراحی و ساختم که استقبال خوبی از عروسکها و شخصیت آنها شد و چندین نمونه عروسک برای هنرمندان اهواز، سنندج، تبریز و شهرستانهای استان خراسان رضوی ساختم و ارسال کردم. چند نمونه هم معلمان آموزشوپرورش برای اجرا در مدارسشان برای بچهها سفارش داشتند. در میان سفارشها برای خودم و ایدههایی که توی ذهنم بود چند نمونه عروسک ساختم از قبیل شخصیت پیر بابا، (پدربزرگ) نبات (دختربچهای شیطون) قندک (پسربچهای ریزهمیزه) و چندین نمونه حیوانات مثل کلاغ و غول! اینها را برای تست با خودم به اجراها میبردم که واکنش بچهها را درباره شخصت عروسکها بسنجم.خیری درباره وضعیت این هنر و کارکردش میگوید: امروزه عروسکگردانی فقط برای کودکان استفاده نمیشود، مانند مجموعه «کلاه قرمزی و خندوانه». تقریباً دیالوگها برای سرگرمی بزرگسالان بود. نمایش تئاتر عروسکی همیشه در جهان یک ژانر زنده بوده چراکه مخاطب ارتباط ویژهای با عروسک میگیرد. ویژگی تئاتر عروسکی این است که نیازی به بازیگر ندارد و کار کردن با آن سهلالوصول است، بهترین راه برای ارتباط با بچهها عروسک است، میتوانیم مفاهیم دینی و اسلامیمان را از طریق عروسک به کودکان و نوجوانانمان انتقال دهیم. علاقه به عروسکها در کودکان زیاد است، عروسک وقتی به صحبت میآید در کودکان و نوجوانان همذاتپنداری فوقالعادهای اتفاق میافتد.این هنرمند درباره شبهای محرم و اجرای برنامه در حسینیه کودک میگوید: ۱۰شب دهه اول محرم برای اجرای برنامه عروسکی و اجرای برنامه پردهخوانی محرم، من بهاتفاق همکارم حجتالاسلام ایمان صفری (روحانی فعال فرهنگی در زمینه کودک) به حسینیه کودک در میدان شهدا دعوت شدیم. در این مکان کودکان قبل از دیدن اجرای عروسکی با فعالیتهای متنوع دیگر مانند غرفه نقاشی، غرفه سینما و پخش فیلم سرگرم میشدند و هر شب آخرین برنامه اجرایی در حسینیه برای کودکان اجرای قندک جان و عمو جونش بود، قندک تازه تولید شده و در مرحله ارتباطگیری با بچههاست که به نظرم موفق بوده است. این توفیق به خاطر ترکیب صورت و جذابیت چهره و معصومیتش است. بچهها هر شب منتظر قندک بودند و صدایش میزدند که بیاید بالای سن. برنامه عمو روحانی ابتدا ارتباطگیری و آموزش یک رفتار اجتماعی درست توسط قندک بود سپس پردهخوانی داشتیم.
خیری درباره تجربه در دهه اول محرم اضافه میکند: همه اجراهایم با عروسکها را خیلی دوست دارم، اما برایم ۱۰ شب اجرای قندک در ایام محرم متفاوت و شیرین بود. شخصیت قندک در دل خودم و بچهها بهخوبی جا گرفته بود و این باعث میشد بهتر بتوانم حرکتش بدهم و صدایی را که به ترکیب چهرهاش میخورد اجرا کنم و میتوانم بگویم این شبها جزو زیباترین خاطرات اجراهایم بود. بچهها عاشق قندک شده بودند و هرچه میگفت به حرفش گوش میکردند، مثلاً قندک به آنها میگفت «جایزههایتان را بدهید به من، من خیلی جایزه دوست دارم!» بچهها خیلی بااشتیاق به سمت قندک میآمدند و جایزهها را به قندک میدادند و قندک با خوشحالی تمام تشکر میکرد و جایزهها را پس میداد و میفهمید که چقدر بچهها دوستش دارند.
او درباره عروسکگردانی میگوید: سختی کار عروسکگردانی زیاد است اما شیرینی کار خیلی بیشتر است. من هر شب حدود یک ساعت تمام عروسک روی دستهایم بود، باید همزمان هم دهان عروسک را حرکت داده و هم دوتا دست قندک را که به سیم بلندی متصل بود. همزمان بلندگو هم باید توی دستم میبود که صدای قوی و باکیفیت داشته باشیم. خستگی زانوها و کمر بماند، حنجره و صدا و حرف زدن هم جزو سختی کار عروسکگردانی است، البته خیلی جاها عروسکگردان و صداپیشه فرق میکند، ولی در این اجراها من خودم تمام مسئولیت عروسک را به عهده داشتم. از ساخت تا صدا و اجرا برعهده خودم بود.
خیری با گله از فضای سینمایی کشور میگوید: متأسفانه فیلمنامهنویس و تهیهکننده خوب با فرم مذهبی در عرصه کار عروسکی کودک و نوجوان خیلی کم داریم و فیلمهای عروسکی که بعضاً ساخته میشود بیشتر جنبه موزیکال و آوازخوانی دارد تا فرم و محتوای خوب سینمایی ارائه شود!