رادمنش| اگر با شنیدن لقب استاد تصویری از شخصی سپیدمو در ذهنتان زنده میشود، علی وجدانی این تصویر را به هم میزند. او متولد سال ۱۳۶۰ است، از ۱۲ سالگی دستش با چوب آشنا شده و در ۱۴ سالگی و در دوران مدرسه اولین افتخارش را کسب کرده است.
این رتبهها و افتخارات ادامه پیدا میکند تا سال ۱۳۹۴ که او توانست اولین هنرمند خراسانی باشد که نشان ملی صنایع دستی را کسب میکند. وجدانی همچنین مدرس دانشگاه در زمینه هنرهای چوب است. محور گفتوگوی ما با این هنرمند، بعد از مختصری آشنایی، داستان ساخت درب حرم امامین کاظمین (ع) است.
دربی که میگوید تمام هنر و تکنیکش را در آن به اجرا گذاشته و نتیجه کار اثری شد ماندگار، زیبا و تحسینبرانگیز. این هنرمند از اهالی منطقه ۱۱ است و درب حرم نیز در کارگاهی در چهارراه معلم ساخته شده است.
- چه شد که وارد دنیای چوب شدید؟
از کودکی عشق عجیبی به چوب داشتم. بهترین چیزی که میتواند روح را جلا و صفا بدهد، هم از لحاظ معنویت و هم احساسات، متریال چوب است. من با منبت چوب شروع کردم، بعد در کنار آن، رشتههای دیگر هنرهای چوب را یاد گرفتم.
- چوب برای بیشتر افراد دوستداشتنی است و به آثاری که از چوب خلق میشود علاقهمند هستند. میشود کمی بیشتر در مورد معنویتی که اشاره کردید توضیح بدهید.
اگر بخواهم از بخش معنویتش صحبت کنم باید بگویم که هنرمند چوب روی مقدسترین موجود زنده کار میکند. خدا از طریق درخت با حضرت موسی ارتباط برقرار کرد. حالا ما روی چوب خشکشده درخت کار میکنیم و جان دوبارهای به آن میدهیم. میتوانی وجود خدا را در این کار حس کنی. از نظر کاری و اقتصادی هم چه از لحاظ اشتغالزایی و چه از لحاظ گستردگی در کشورهای مختلف، همین ماتریال چوب است. یک رشته دو رشته هم نیست.
- شما علاوهبر رتبههایی که به دست آوردهاید، مدرس دانشگاه هم هستید. علت موفقیت و پیشرفت خودتان را در چه چیز میدانید؟
به قول شاعری «بی ریاضت نشود شهره آفاقشدن». این قدر تلاش کردم و ریاضت کشیدم و شاگردی کردم تا بتوانم بیاموزم. امروز بیشتر دنبال نام هستند و میخواهند زود به اعتباری برسند.
- از آثار خاصی که در دوران کار هنری خود خلق کردهاید بگویید.
آثار زیادی کار کردم که هر کدام دارای ویژگیهای خاصی بودند، اما تا حالا خبری از آن منتشر نشده است. خیلی اهل تبلیغ نیستم، معتقدم کار خودش باید حرفی برای گفتن داشته باشد. اما اگر بخواهم چند اثر را که الان در ذهن دارم نام ببرم، یکی بزرگترین پنجره گرهچینی ایران با ارتفاع ۸ متر و نیم که کار دست است و بهترین جای مشهد، در پردیس کتاب روبهروی سهراه ادبیات نصب شده است.
به گفته آقای رجبزاده، مدیر پردیس کتاب، این اثر آن مکان را تبدیل به جایی برای گرفتن سلفی کرده است. آخرین کاری هم که انجام دادم ساخت قابهای هنرمند و عکاس آلمانی بود. این قابها بسیار ظریف و فریم آنها یک سانتیمتری بود و دقت خیلی بالایی را میطلبید.
- ایران و مشهد در بحث هنرهای چوب چه قدمت و جایگاهی دارد؟
ما در معرق چوب قدمت داریم، ولی متأسفانه روی آن تبلیغ نمیکنیم. قطعه شانهای از شهر سوخته زابل پیدا شده که حدود ۵ هزار سال قدمت دارد و روی آن به اصطلاح امروز میشود معرق، منبت یا معرق سبک جایگزین یا معرق سبک هندی را دید.
در مشهد هم هنرمندان بسیار قابلی در زمینه هنرهای چوب داریم. در بعضی از این رشتهها مشهد سرآمد است. در دیگر هنرهای سنتی مانند گوهر سنگها هم همینطور است. بگذارید همینجا بگویم که ما باید بهدنبال معرفی شهرمان باشیم. چه اشکالی دارد مثل اصفهان و تبریز که عنوان شهر جهانی دارند، ما هم این عنوان را داشته باشیم؟ آن هم شهری که سالی ۲۵ میلیون زائر و گردشگر دارد.
- برویم سراغ ماجرای ساخت درب حرم امامین کاظمین (ع). شاید برای هر هنرمندی در این رشته، انجام چنین کاری یک آرزوی بزرگ باشد. شما چطور به این کار نگاه کردید؟
انجام چنین کارهایی سعادت میخواهد. هستند هنرمندانی که مویشان سپید میشود و چنین فرصتی به دست نمیآورند. من خودم قبل از اینکه پیشنهاد اجرای این کار به من داده شود در جلسهای گفته بودم چه میشود اگر چنین توفیقی نصیب من هم بشود؟ خیلی نگذشت که این اتفاق افتاد.
اما وقتی کار را پیشنهاد دادند شرطی گذاشتم و آن این بود که تست انجام بدهم. گفتم قبلش باید یک کار انجام دهم و اگر کار را فوقالعاده انجام دادم و دلم راضی شد، این کار را میپذیرم. خودم را محک زدم و کار پنج تن آلعبا (ع) را انجام دادم که خیلی خوب از کار در آمد و در مسجد شیعیان کویت نصب شد. بعد از آن دلم راضی شد و بلافاصله کار درب را
شروع کردم.
- شما که قبل از کار خواستید خودتان را آزمایش کنید، حتما در اجرای کار اصلی وسواس خاصی داشتهاید.
بله. تمام علاقهام این بود که کاری فوقالعاده بشود. بهشخصه هر طرح و خطی را کار نمیکنم. طرح و نقش باید به دلم بنشیند، خاصه اگر کار معنوی باشد. مثلا کاری از شیراز پیشنهاد شد که، چون خط و طرح ضعیف بود، رد کردم.
ولی در این کار تا اسم طراح و خطاط را شنیدم بدون دیدن، قبول کردم. طراح کار استاد رضا مهدوی بود که میدانستم چه طرحهای ظریف و پرکاری را میکشند. این کارها از نظر جسمی توانایی بالایی را میطلبد. خوشنویسی هم به قلم استاد محمد ظریف بود که از بهترین خطاطان خط ثلث هستند. گرهچینی کار هم توسط برادران امینی انجام شد.
- نتیجه کار چطور شد با این همه حساسیت؟
بعضی چیزها را نمیشود توصیف کرد، باید ببینی و حس کنی. به قول شاعری «خوشتر آن باشد که سر دلبران/ گفته آید در حدیث دیگران». یکی دیگر باید بیاید کار را ببیند. من نباید از کار خودم تعریف کنم. اما به اعتراف کسانی که دستی بر آتش دارند و کار را دیدند، اجرای خط خطا نداشت و همین باعث تعجب آنها میشد.
سبکی که در این درب اجرا کردم یک تکنیک منحصربهفرد است. این تکنیک را برای اولینبار سال ۸۳ در اولین نمایشگاه بزرگ خراسان رونمایی کردم. در این تکنیک، برش به قدری دقیق است که اصلا چیزی به نام خطا وجود ندارد. کارهایی که انجام میشود خطا دارد که کنار کار درز و خط سیاهی دیده میشود.
البته این تکنیک را هیچجا ثبت نکردم و مثل وقف هنری است. استاد توسلی از استادان مطرح است؛ وقتی کار را دید گفت چطور این کار را کردید که بدون خطا در آمده است؟! جدای از تکنیک، یک چیزهایی موهبت الهی است. سالها زحمت کشیدم و به لطف خدا نتیجهاش در این درب طوری شده که خطای میلیمتری هم دیده نمیشود.
یکی از هنرمندان مطرح تذهیب آمد و گفت چقدر قشنگ خطها را روی درب نوشتند. گفتم این را ننوشتند، چوبها را بریدیم و در دل هم قرار دادیم. خوب، کار به این ظرافت، دقت و انرژی زیادی میطلبید و گاهی تا روزی ۱۸ ساعت روی درب کار کردیم. خوب من علی وجدانی، به عنوان کسی که کار را اجرا میکردم، خواستههایی داشتم. یکی از خواستههای من این بوده که معنویت حس شود و دیگر اینکه در نگاه اول تمام هنرهایی که در این درب استفاده شده دیده شود.
- این درب چه ویژگیهای خاصی دارد؟
در مکانهای مقدس، یکی از اهداف این است که وقتی شخص وارد میشود کمکم تعلق خاطرش به بیرون کم شود و ارتباط معنوی برقرار کند و آرامش یابد. این درب این حسوحالها را به مخاطب میدهد. یکی دیگر از ویژگیهای این درب این است که بدون اینکه برنامهریزی شده باشد عدد هفت و ۱۴ در آن کار شده است. مثلا یکی اینکه هفت کلمه «الله» در آن کار شده است. بدون برنامهریزی قبلی هر لنگه درب ۷ متر مربع حاشیه دارد که مجموعش میشود عدد ۱۴.
- چنین دربی در مشهد ساخته میشود، ولی هیچ خبری از آن رسانهای نمیشود؛ چرا؟
بله! تابهحال با هیچجا در مورد این درب مصاحبه نکردیم. رسانهاینشدن آن به درخواست مسئولان محترم بود و ما هم امانتداری کردیم و حتی یک تصویر هم از آن منتشر نکردیم. این اولین بار است که درباره این درب صحبت میکنیم. از طرفی اگر در سکوت خبری کار نمیشد، علاقهمندان و مردم لحظهای آنجا را خالی نمیگذاشتند.
اصلا تمرکزی برای کار نمیماند. فکر میکنم درب حرم حضرت، مثل خود ایشان غریب آمد، غریب کار شد و غریب هم رفت. البته بارها به مدیران مختلف میراث فرهنگی و ارشاد گفتیم چنین دربی هست، بیایید و ببینید، اما جز یک نفر، کسی نیامد که همان یک نفر هم حال و هوایش عوض شد. جالب است که میراث فرهنگی با کارگاه ما در چهارراه معلم یک ایستگاه فاصله داشت.
- چرا پس از اتمام درب، از آن رونمایی نکردید؟
در مشهد متأسفانه با تمام پیگیریهایی که کردیم درب رونمایی نشد، چون مدیران فرهنگی و هنری خراسان رضوی نخواستند.
- دربِ مکانهایی مثل حرم ائمه باید علاوهبر زیبایی مقاومت و ماندگاری هم داشته باشد؛ برای این منظور آیا از چوب خاصی استفاده کردید؟
چوب اصلی این درب چوب درخت ساج است. چوب درخت ساج بین ۷۰۰ تا هزار سال ماندگاری دارد و، چون چرب است هیچ آفت و موریانهای نمیگیرد. درب خانه خدا هم از این چوب ساخته شده است. تمام دربهای چوبی مهم و ماندگار دنیا را از این چوب میسازند.
این چوب گرانبهاترین چوب است و باز گرانبهاترین نوع این چوب، چوب درخت ساج طلایی است که یک گره و تَرَک ندارد. این چوب از برمه خریداری شد و پس از گذشتن از راههای مختلف به اینجا رسید. البته چوبها از نقاط مختلف به دست ما رسید، مثلا از آفریقا و ایتالیا و برمه و چند جای دیگر.
چوبهای حاشیه درب هم بهصورت کامل از ایتالیا آمد. اصلا رسیدن بعضی چوبها هم داستان خاص خودش را دارد. با همه این احوال با مدیریت خوب، چوبها میرسید و ما فقط تمرکزمان روی کار بود.
- مشخصات فیزیکی این درب چیست؟
این دربِ دو لنگه، درب داخلی حرم است که در مجموع ابعادش ۲ متر و ۲۰ در ۱ متر و ۸۰ سانتیمتر است.
- یک سؤال پیش میآید که وقتی ما میتوانیم چنین اثر باکیفیتی را در مشهد بسازیم، چرا خیلی کم شاهد چنین اتفاقاتی هستیم؟
بحث مدیریت و اعتماد است. باید به هنرمندان اعتماد شود. ما هنرمندانی داریم که وقتی به تهران یا نمایشگاههای خارجی میروند، غرفههایشان شلوغ میشود و برای دیدن این استادان وقت میگیرند. در هنرهای مختلف بهترینها را در این شهر داریم.
در بعضی رشتهها حتی چند هنرمند سرشناس داریم. چرا باید با وجود هنرمندانی که داریم کار چوب را بفرستیم اصفهان؟ چرا وقتی کار مستقیم به مشهد داده میشود باز کار به اصفهان و تهران واگذار میشود. کار بهخاطر این میرود اصفهان که آنجا برند شده است.
درصورتیکه بهخاطر وجود امام رضا (ع) در طول تاریخ هنرمندان زیادی زیر سایه ایشان گرد آمدهاند و آرامش گرفتهاند و کار کردند. میتوانیم بگوییم پایتخت هنرهای نقوش سنتی و نگارگری ایران، مشهد است. خود همین حرم موزه بزرگ جهان اسلام است. میتوانیم مشهد را بهخاطر همه ویژگیها و ظرفیتهایی که دارد به مرکزی برای ساخت چنین آثاری تبدیل کنیم.
* این گزارش پنج شنبه، ۹ آذر ۹۶ در شماره ۲۶۳ شهرآرامحله منطقه ۱۱ چاپ شده است.