
خبرنگار میتواند از دل یک مشکل راهحل بیرون بیاورد
قلمی از جنس صداقت و اندیشه در دست میگیرد و چشم بینا و زبان گویای مردم میشود. در یک قدمی حقیقت میایستد و دردهای کسانی که فریادشان بیصد است را با قامت قلم فریاد میزند. حقگویی و حقطلبی محور کارش، و سخن پیامبر (ص) مبنی بر اینکه فرمود: «حق را بگو و در راه خدا از ملامت هیچ ملامتگری نهراس»، پشتوانهاش.
او یک خبرنگار است. نه تفنگ دارد و نه قدرت اجرایی، اما به عشق بیان حقیقت از تیرهای نااهلان نمیهراسد و قلمش را سلاحش میکند. آنقدر غرق در دردها و زخمهای مردم میشود و دغدغه بیدارکردن وجدانهای خاموش را دارد که یادش میرود گاهی خودش چه روزگار سختی را میگذرانده است. او کسی است که برای همه مینویسد و هیچکس برای او نمینویسد.
۱۷ مردادماه مصادف با روز خبرنگار را بهانهای کردیم تا اینبار به احترام خبرنگار، از او و عشقها و دلواپسیهایش بنویسیم. هرچند که میدانیم آنچه گفته میشود شاید قطرهای از دریای بیکران این حاملان اندیشه باشد.
منیره فضیلت، خبرنگار ساکن منطقه۱۱ ششسالی میشود که پا در این عرصه گذاشته است. او متولد سال۱۳۷۱ است و از کودکی سخنران خوبی بوده است بنابراین دیگران معتقد بودند که میتواند یک مجری توانمند باشد. در اثر همین تفکرات روزی در سن ۹ سالگی همراه دوستش از بولوار رضای احمدآباد تا صدا و سیما را به صورت پیاده طی میکند و به مسئولان صدا و سیما میگوید که دوست دارم مجری شوم.
آنها شماره تماسی را به او میدهند، اما درنهایت نمیتواند به آرزویش برسد. کمی بزرگتر که میشود به خاطر قلم خوبی که داشته گمان میکرده است در بزرگسالی شاید یک نویسنده شود، اما دست تقدیر او را در جایگاه خبرنگاری قرار میدهد تا از هر دو استعدادش یعنی مهارت سخنوری و نویسندگی استفاده کند.
از غم دوست تا عشق به قلم
فضیلت در دوران دبیرستان دوستی داشته که زمان زیادی را با هم سپری میکردند. بعد از دادن امتحان کنکور، در سال ۹۱فضیلت دانشگاه فردوسی قبول میشود و دوستش به دانشگاه پیام نور میرود، این دو برای اینکه فاصله ایجاد شده بین خودشان را کم کنند و بتوانند در طول روز، زمانی را در کنار یکدیگر باشند قصدرفتن به کلاسهای متفرقه را میکنند.
دوست فضیلت آگهی کلاسهای آموزش خبرنگاری را در دانشگاهشان میبیند و از او میخواهد به این کلاسها بروند. فضیلت تا این زمان اصلاً حتی یکبار به خبرنگاری فکر نکرده بود، اما وقتی اولین جلسه کلاس را میرود احساس میکند برایش بسیار جذاب است. دوره را به اتمام میرساند و پس از قبولی در آزمون و مصاحبه اولیه، کارش را در سرویس سیاسی یکی از خبرگزاریهای رسمی کشور که در تمام استانها نمایندگی دارد، آغاز میکند.
او به اولین همایشی که برای تهیه خبر رفته است اشاره میکند و میگوید: از همایش که برگشتم حتی فکرکردن به اینکه باید آن همه صحبت را به صورت مکتوب در بیاورم برایم سخت بود و نمیدانستم از کجا باید شروع کنم، اما چون به خبرنگاری علاقهمند شده بودم با تمام قدرت و اراده ایستادم تا راهم را ادامه دهم.
فضیلت بسیار پرشور و فعال در عرصه خبرنگاری حضور داشته و دبیر سرویسش گمان میکرده این همه شور و نشاط مربوط به اول کار است و با گذر زمان کمتر میشود، اما او هر روز پر انرژیتر از قبل سراغ سوژههای جدید میرفته است.
بااینکه رسانه محل کارش اخبار استان خراسان رضوی را پوشش میداده، اما فضیلت به اخبار کشوری علاقه بیشتری داشته است. در این راستا همان اوایل شروع به کار، گزارشی درباره منافقان و مبارزه با تروریست تهیه میکند که بسیار مورد توجه قرار میگیرد و علاوه بر مسئولان رسانهاش در استان، مقامات بالاتر تهران نیز از او تقدیر میکنند. او با اعتمادبهنفس بیشتری راهش را ادامه میدهد و در این مدت خوش میدرخشد، بنابراین پس از هشتماه به عنوان دبیر سرویس سیاسی گمارده میشود.
گزارشی درباره منافقان و مبارزه با تروریست تهیه میکند که بسیار مورد توجه قرار میگیرد
موجسازی با قلم
تهیه گزارش درباره آقا رجب جزو افتخارات او و از بهترین و تأثیرگذارترین مطالبش بوده است. آقا رجب قصه جانبازی بوده که در دوران هشتسال دفاع مقدس صورتش دچار سوختگی شدید میشود و به خاطر این مسئله مردم زیادی از او میترسیدند و فاصله میگرفتهاند.
آقا رجب به این دلیل کمتر از منزل خارج میشد و سالها به مسافرت نرفته بود، اما پس از اینکه فضیلت با این جانباز عزیز و گرانقدر آشنا میشود، گزارشی درباره آن مینویسد که بسیار مورد توجه قرار میگیرد. ساعاتی پس از انتشار گزارش در سایت خبرگزاری، ششروزنامه آن را برداشته و چاپ میکنند.
از این پس موج رسانهای به سمت آقا رجب ایجاد میشود و سایتها و رسانههای مختلف سراغ او میروند. در نتیجه این موضوع همسر آقا رجب به فضیلت میگوید: «ما تاکنون به خاطر برخوردهای مردم کمتر بیرون میرفتیم، اما اکنون همان کسانی که با دیدن صورت آقا رجب از او میترسیدند، میآیند کنارش میایستند و میخواهند با او عکس بگیرند.»
فضیلت سال۹۵ در رسانه خودش بین خبرنگاران تمام استانهای کشور به عنوان خبرنگار برتر تقدیر میشود و معتقد است این انتخاب تا حد زیادی تحتتأثیر گزارش آقارجب و تأثیرگذاری زیاد آن بوده، اما خاطره تلخی که از آن زمان برایش به جا مانده این است که دو روز قبل از مراسم و دریافت جایزهاش، آقا رجب به درجه رفیع شهادت نائل میشود و فضیلت با چشمانی اشکبار و بغضی در گلو، در مراسم تقدیر حضور مییابد.
او که سال۹۶ هم درسطح استان خراسان رضوی عنوان خبرنگار برتر در حوزه ایثار و شهادت را به خود اختصاص داده میگوید: از شیرینی کار خبرنگاری که باعث میشود تمام سختیهای آن را به جان بخری همین تأثیرگذاریاش است. به عبارتی دیگر وقتی خبرنگاری میبیند با نوشتن مطلبی توانسته یک جریان اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و ... ایجاد کند، تمام خستگی از تنش بیرون میرود و ارادهاش برای نوشتن مطالب بعدی، بیشتر و بیشتر میشود.
این خبرنگار ساکن منطقه۱۱ ادامه میدهد: وقتی خبرنگاری به موضوعی میپردازد و مطالبهگری میکند، میتواند آن مسئله به یک مطالبه عمومی از سوی مردم تبدیل شود درنتیجه، مسئولان نسبت به مسئله حساستر میشوند و با جدیت بیشتری آن را دنبال میکنند. در واقع با پیگیریهای خبرنگار، از دل یک مشکل راهحل بیرون میآید.
تعهد اخلاقی، عامل رشد رسانه
وقتی از این خبرنگار درباره اخلاق رسانهای میپرسیم، توضیح میدهد: خیلی مسائل در اخلاق رسانهای دخیل است. یکی از آنها این است که خبرنگار، دبیر یا سردبیران رسانه، ابزار جریان یا نهاد خاصی نباشد و به طور مستقل سخن مردم را به گوش مسئولان برساند. با این دیدگاه میتوان گفت که بعضی رسانهها اخلاق رسانهای را رعایت میکنند، اما بعضیهای دیگر انگار به وجود آمدهاند که نقضکننده اخلاق باشند.
او معتقد است اگر رسانهای متعهد به اخلاق باشد، اعتماد مردمی به آن افزایش مییابد و رشد میکند، اما برعکس، اگر اخلاق رسانهای را رعایت نکند، رسانهاش رو به افول میرود.
فضیلت اظهار میکند: رسانهای که اخلاق را محور کارش قرار میدهد میتواند حتی اعتماد کسانی که با آن رسانه مخالف هستند را به دست آورد.
به نظر او اینکه گرایشات سیاسی خبرنگار بر عملکردش تأثیر نگذارد و او را از واقعیت دور نکند، یکی دیگر از ابعاد اخلاق رسانهای است. فضیلت دراینباره میگوید: شاید برای خیلی افراد سخت باشد مطلبی را به نفع جناحی که مخالفش هستند بگویند، اما در صفحه سیاسی رسانهای که من خبرنگار هستم میبینید کاملاً مساوات را رعایت کردیم و اگر مطلبی به نفع یا ضرر یک جناح گذاشته میشود در مقابلش دیدگاههای مخالف آن خبر را هم میگذاریم تا صدای هر دو جناح به گوش مردم برسد.
وی تأکید میکند: رسانه نباید تک بعدی باشد و برخلاف اینکه عدهای معتقدند رسانه مستقل وجود ندارد، اما به نظر من رسانه میتواند کاملا مستقل و متعهد به اخلاق فعالیت کند.
او در ادامه سخنانش به فضای خبری مشهد اشاره کرده و میافزاید: رسانههای این شهر از بعد جریانسازی در بخشهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیارت، فعالیت خوبی دارند، اما از لحاظ سیاسی دچار رکود هستند که شاید دلیلش اعمال نفوذ جریانهای خاص یا محافظه کاریهای زیاد باشد.
فضیلت که اکنون علاوه بر سرویس سیاسی، دبیری سرویس اقتصادی را در رسانه خودش بر عهده دارد، اظهار میکند: اگر من یک دانشجوی رشته اقتصاد بودم شاید هیچ وقت از مطالب درسیام استفاده نمیکردم، اما اکنون که خبرنگار و دبیر سرویس هستم برای اینکه سطح کارم را بالا ببرم، تصمیم دارم تحصیلاتم را در رشته اقتصاد ادامه دهم.
سانسورهای خبری و محدودیتهایی که در انتشار برخی اخبار وجود دارد کام خبرنگار را تلخ میکند
عشق پر دردسر
او در ادامه از سختیهای کار خبرنگاری سخن به میان میآورد و توضیح میدهد: یک خبرنگار روز و شب ندارد و تمام طول شبانه روز ساعت کاریاش است به عنوان مثال بارها پیش آمده که در مهمانی یا جلسات خانوادگی بودهام، اما از محل کارم تماس میگیرند و باید برای تهیه خبر بروم. حتی یک بار باید خبری را همان روز ارسال میکردم، ولی سیستم قفل شد و مجبور شدم ساعت ۱۲شب به محل کارم بروم و ساعت ۱:۳۰ بازگردم.
او همچنین به روز ۱۳فروردین اشاره میکند و میگوید: تمام وسایل را برای رفتن به گردش آماده کرده و در ماشین گذاشته بودم، اما چند دقیقه قبل از اینکه حرکت کنیم از محل کارم تماس گرفتند و گفتند یک ساعت دیگر وزیر امور خارجه در دفتر امام جمعه جلسه دارد بنابراین کل آن روز من نه به تفریح، بلکه به تهیه یک خبر پراسترس گذشت.
او تصریح میکند: در کار خبر، جابهجاشدن یک کلمه حتی به صورت سهوی میتواند به فاجعهای رسانهای منجر شود از طرفی سرعت بخش مهمی از کار را تشکیل میدهد و یک خبرنگار باید در حین سرعت، حواسش به تمام مطالب نگارشی، ملاحظات سیاسی و ... باشد که این کار مخصوصاً هنگام تهیه بعضی اخبار خاص، خیلی سخت و پراسترس است.
فضیلت خبرنگاری را یک نوع عشق میداند و میافزاید: خبرنگاران از هیچ امنیت شغلی برخوردار نیستند، اغلب آنها به صورت حق تألیف کار میکنند و حقوق ثابت ندارند، همان مبلغی هم که به عنوان حقوق دریافت میکنند با فرض اینکه به موقع پرداخت شود با زحماتی که میکشند همخوانی ندارد. گاهی اوقات مبلغی که بابت تهیه یک خبر داده میشود آنقدر کم است که با در نظر گرفتن هزینه رفتوآمد، مقدار بسیار ناچیزی برای خبرنگار میماند. اغلب رسانهها یا خبرنگارانشان را بیمه نمیکنند و یا تعداد انگشتشماری بیمه هستند و با اینکه بیمه خبرنگاری از سالها پیش مطرح شده، اما هنوز به نتیجه نرسیده است و این قشر فقط با عشق خدمت به مردم کار میکنند.
نفسی تازه میکند، آهی میکشد و ادامه میدهد: سانسورهای خبری و محدودیتهایی که در انتشار برخی اخبار وجود دارد کام خبرنگار را تلخ میکند. در استان خراسان نمیتوان به راحتی درباره آسیبهای اجتماعی گزارش تهیه کرد، آمارهایی مانند نرخ دقیق خودکشی یا به خبرنگاران داده نمیشود و یا اجازه انتشار ندارند حتی گاهی پیش میآید که یک فرد مسئول در جلسه مطالبی را میگوید، اما از خبرنگاران خواسته میشود آن را منتشر نکنند. برایم قابل درک نیست که چرا چنین محدودیتهای غیرضروری وجود دارد و چرا گاهی خبرنگاران برای انعکاس واقعیت متهم به سیاهنمایی میشوند.
به عقیده او همانطور که انتشار یک خبر و دیدن تأثیرگذاریهای آن، برای خبرنگار مسرتبخش است، محدودیتهایی که بعضاً برایش قائل میشوند و نمیتواند حرف مردم را به طور صریح و شفاف بیان کند، برایش تلخ و ناگوار است.
خبرنگار نیاز به خانواده همراه دارد
او که سال ۹۳ازدواج کرده است توضیح میدهد: یکی از سختیهای کار خبرنگاری این است که خانوادهات را توجیه کنی با سختیهای کارت کنار بیایند در این راستا زمانی که مجرد بودم، پدر و مادرم وقتی علاقه من به کار و تأثیرگذاری اخبارم را میدیدند در برابر رفتوآمدهای وقت و بی وقتم سختگیری نداشتند و قبول کردند که این جزئی از کارم است. پس از ازدواج، ابتدا این موضوع برای شوهرم سخت بود، اما پس از مدتی او هم متوجه علاقه من به کارم شد و نه تنها ممانعتی برایم ایجاد نکرد بلکه همه تلاشش را به کار برد تا شرایط پیشرفت من فراهم باشد.
او توضیح میدهد: قرار بود بعد از ازدواج، محل زندگی ما در کرمان باشد، اما همسرم که علاقهام به خبرنگاری را دید به این نتیجه رسید که نباید من را از کارم جدا کند بنابراین تلاش بسیار زیادی کرد تا بتوانیم در مشهد بمانیم و این شاید بهترین هدیه برایم بود.
* این گزارش پنج شنبه، ۱۸ مرداد ۹۷ در شماره ۲۹۴ شهرآرامحله منطقه ۱۱ به چاپ رسید.