
استاد محمد تعریفیخشتی یکی از برجستهترین استادان خطاطی و خوشنویسی قرآنی کشور است که آثار نفیس و برجستهای در علوم قرآنی به ثبت رسانده. او متولد سال ۴۸ در یکی از روستاهای کلات و سالهاست که همسایۀ ما در محلۀ مطهری شمالی است.
او علاوهبر خطاطی در زمینۀ ثلث و چاپ کتاب در این زمینه و چاپ کتاب در کشورهای عربی به نام «روائع الخط العربی» کتیبههای بسیاری از حرم رضوی هنر دست اوست. او پنج سال قبل کار کتابت قرآنی با ابعاد ۷۰ در ۵۰ را به اتمام رسانده، اما کار تهذیبش به مشکل برخورد کرده.
این روزها دخترش به تنهایی کار تهذیب این قرآن را به عهده گرفته، اما این کار بهتنهایی میتواند تا شش سال آینده به طول بینجامد. با او همکلام شدیم تا از مشکلاتی که در راه تهذیب قرآن دارد، برایمان بگوید.
خط خوب را از پدرم به ارث بردم. آن خدا رحمت کرده هم خط خوشی داشت. اما دوران کودکیام هیچگاه به دنبال خوشنویسی نبودم تا اینکه در دوران سربازیام به طور اتفاقی کتابی از یکی استادان خوشنویسی به دستم رسید. اطلس خط را ورق میزدم که به خط ثلث رسیدم، به نظرم خط زیبایی آمد و علاقه پیدا کردم روی این خط تمرین کنم.
در همین دوران بود که روزی فرماندهام دید علاقه به خط دارم، گفت یک خط بنویس وقتی نوشتم، گفت برو و خودت را به واحد روابط عمومی معرفی کن. آنجا بیشتر از هر زمان دیگر فرصتی بود برای تمرین، زیرا پردهنویسی به مناسبتهای مختلف صورت میگرفت. بعد از دوران سربازی بود که به انجمن خوشنویسان رفتم و ثبتنام کردم.
برای اینکه خط ثلث را آموزش ببینی، نیاز است ابتدا خط نستعلیق را پشت سر بگذرانی و بعد ممتاز و در مرحلۀ بعد ثلث، اما من نمیخواستم این مراحل را بگذرانم و از سویی به نستعلیق هم علاقهای نداشتم. مسئول انجمن گفت میتوانی ثلث تمرین کنی، اما مدرکی به تو داده نمیشود. بهخاطر علاقهام پذیرفتم، اولین روز یک بسم ا... الرحمن رحیم را با مرکب آبی نوشتم، استادم «عبدالصمد صمدی» گفت نیازی به تمرین نداری با این وجود باز هم دلم میخواست زیر نظر استاد تمرین کنم و این روند چند سال ادامه پیدا کرد.
در سالهای بعد همکاریام را با آستان قدس رضوی شروع کردم. اولین کارم برای آستان قدس سال ۷۵ بود که پرچم آستانه را نوشتم و همین امر سبب ادامۀ همکاری ام با آنها شد. یکی از دلایلی که کار کتابت و نوشتن احادیث را سرلوحه کارم قرار دادم،
این بود که میخواستم هنر خدادادیام را در راستای ترویج فرهنگ قرآنی و نبوی قرار بدهم به همین خاطر علاوه بر کتابت قرآن کار کتیبهنویسی آیات قرآنی و احادیث را هم به صورت جدی دنبال کردم و ماحصل کارم در این ۳۰ سال بیش از ۲۰ جلد کتاب خوشنویسی است که به بازار عرضه شده و تمامی این کتابها با مضمون و محوریت احادیث ائمه اطهار (ع) و آیات قرآن است. همچنین چهار جلد کتاب در زمینۀ ثلث که در کشور بیروت چاپ شده است.
در این سالها تلاش کردم که کاری متفاوت ارائه بدهم از اینرو با ابتکار، سعی و کوشش، نوآوریی در خطاطی ایجاد کردم. یکی از وجه تمایزات کارم با سایر خطاطان این است که تمام خطاطان ایرانی بهصورت کلی کار کردهاند، ولی من تنها خطاطی هستم کهبه شیوۀ موضوعی کار میکنم.
در تمام آثاری که کار کردهام، میتوان موضوعات خاص با مضمون قرآنی را ببینید. تمام کارهایی که انجام دادهام موضوعبندی شده و هر کدام در یک جلد کتاب منتشر شده است. همانطور که اشاره شد این کتابهای موضوعی با موضوعات گوناگون با نام «شمیم ثلث» منتشر شده است.
در هر یک از کتابها به یک موضوع پرداخته شده است و هر موضوع در مورد چهل آیه، چهل حدیث است. اینکه چرا بیشتر آثارم به عدد ۴۰ ختم میشود به خاطر مقدس بودن این عدداست، زیرا پیامبر اکرم (ص) در ۴۰ سالگی به پیامبری مبعوث شدند و بسیاری دیگر از وقایع که نشان میدهد ۴۰ عدد خوبی است.
اولین کتابت قرآن را در سال ۷۰ شروع کردم و حدود ۵ سال طول کشید. این قرآن بدون ترجمه و در ابعاد یک متر در ۷۰ سانتیمتر و در ۳۰ برگ است که در هر برگ به صورت پشت و رو یک جزء قرآن نوشته شده است. نسخۀ اصلی این قرآن را یکی از علاقهمندان به خط خریداری کرد و بعد از اتمام کار قرآن را به او تحویل دادم، شنیدهام این فرد فرهنگدوست از دنیا رفته و فرزندانش این قرآن نفیس را به آستان قدس رضوی اهدا کردهاند.
اما خاصترین اثرم، کتابت قرآنی است که آن را به رسمالخط فارسی و نسخ عربی در ۱۵ سطر روی ورقۀ گلاسه نوشتهام. ابعاد این قرآن ۵۰ در ۷۰ سانتیمتر است و نکتۀ جالب توجه درباره این اثر، این است که همانند نسخ قرآنی با رسم الخط عثمان طه، انتهای هر صفحۀ این قرآن نیز با انتهای یک آیه همراه است. این قرآن در نوع خود منحصربهفرد است و تا به حال کسی قرآن را به نسخ عربی و رسمالخط فارسی ننوشته است.
نگارش این قرآن پنج سال و از سال ۸۰ تا ۸۵ زمان برده است، این را بیشتر در زمانیهایی که اوقات فراغتم بود، کتابت کردم. در آن زمان قصد داشتم با بودجۀ خودم این قرآن را تذهیب کنم، اما نتوانستم و به همین دلیل آن را درون صندوقی گذاشتم و از آن در خانه نگهداری میکردم.
در این سالها برای اینکه بتوانم کار تهذیب این قرآن را شروع کنم با ادارۀ ارشاد، سازمان اوقاف و سازمان تبلیغات نامهنگاریهای بسیاری انجام دادم. حتی نامهای به رهبر معظم انقلاب نوشتم که دستور داده بودند از طریق میراث پیگیری شود که با مکاتبات فراوانی که انجام شد، ادارۀ میراث فرهنگی، برای ادامه کار، فضایی را در مصلا در اختیارم قرار داد.
بعد از آنکه برای ادامۀ کار به مصلا آمدم، چند نفر هنرمند تذهیبکار نیز برای انجام کار گزینش کردم، اما به دلیل مشکلات مالی، پروژه به حالت نیمهتعطیل درآمد و متأسفانه از چندین هنرمند
تذهیب کاری که روی پروژه کار میکردند، فقط دخترم مانده و او نیز هر روز میتواند یک صفحه را تذهیب کند. تا به حال حدود دو جزء از این قرآن به صورت کامل تذهیبکاری شده است، اما اگر قرار باشد پروژه به همین منوال و با یک نیرو پیش برود،
اتمام آن بیش از ۵ سال دیگر طول خواهد کشید، در حالی که با افزایش تعداد نیروها میتوان یکساله کار را تمام کرد. این کار برای تکمیل تذهیبکاری و بقیه کارهایش، به ۲۰۰ میلیون تومان اعتبار نیاز دارد که تا به این مرحله از پروژه، حدود ۱۵ میلیون تومان شخصاً خرج کردهام، البته در کنار این خرج شخصی، برخی خیران نیز کمکهایی به ما کردهاند، برای مثال برخی لوازمالتحریرفروشان مشهدی هزینۀ لوازم مورد نیازمان را متقبل شدند. به هر حال من این کار را فقط به عشق اهل بیت (ع) آغاز کردم و نیت کردهام بعد از اتمام کار نیز، آن را به عتبات عالیات هدیه کنم.
وی دربارۀ کمکهایی که سازمانهای مرتبط به او کردهاند، میگوید: تا به حال برای جذب کمک، با هر جایی که فکرش را بکنید، نامهنگاری کردهام، ولی متأسفانه نهتنها هیچ اقدامی نشده است بلکه حتی آقایان یکبار هم برای مشاهدۀ اثر به اینجا نیامدهاند. ادارۀ کل میراث فرهنگی استان تنها ارگانی بود که به ما کمک کرد. البته این کمک صرفاً اختصاص این اتاق به ما برای پیشبرد پروژه بود و هیچ کمک مالی به ما نکردهاند، ولی باز هم از آنها متشکریم.
برای جذب کمک به منظور تکمیل این اثر به حوزه هنری هم مراجعه کردم، ولی آنها در جواب گفتند: «صرفاً در قبال دریافت پول حاضر به همکاری هستند و حاضر نشدند که چند نفر از هنرمندانشان را برای پیشبرد این اثر به ما بدهند. به ادارۀ کل فرهنگ و ارشاد اسلامی هم بارها و بارها نامههای متعددی نوشتم، ولی تا به امروز هنوز پاسخی از آنها دریافت نکردهام. به ادارۀ کل اوقاف و امور خیریه هم نامه زدهام و قرار شده است که برای بازدید پروژه بیایند، ولی حدود یکسال از این وعده گذشته است و هنوز هیچ خبری از این وعدۀ بازدید نشده است
یکی دیگر از سازمانهایی که البته برای چاپ این اثر به آنجا مراجعه کردم، سازمان دارالقرآن کریم بود، ولی آنها صرفاً به قرآنهایی با رسمالخط عربی مجوز چاپ میدهند، درحالی که من متن سخنان چندین تن از مراجع معظم تقلید را دارم که به رسمالخط عثمان طه ایراداتی گرفتهاند و گفتهاند باید رسمالخط قرآن تغییر کند. با آستان قدس رضوی هم مکاتباتی داشتم که آنها کمک به اثر را منوط به اهدای آن به آستان قدس رضوی کرده بودند، آنها میگویند اثرت را به آستان قدس اهدا کن، ما کار تهذیبش را تمام میکنیم
برخی از کارهای نیمهتمام آن مانند نوشتن سر سوره، دعای افتتاح قرآن، دعای ختم قرآن و... همراه با کار تهذیب انجام میشود و نمیتوانم آن را نیمهکاره به ارگانی تحویل بدهم. نیتم این است که قرآن را به کاظمین اهدا کنم، این موضوع را با سازمان عتبات عالیات در میان گذاشتم و آنها هم گفتهاند که بودجهای در این زمینه ندارند که صرف تهذیب کنند وگرنه به طور حتم حمایت مالی میکردند.
این قرآن سالهاست که در مهجوریت باقی مانده و اگر به همین منوال پیش برود کار تهذیبش پنج یا شش سال آینده طول خواهد کشید به همین خاطر از خیرین، هنردوستان و فرهنگدوستان میخواهم برای اتمام تهذیب این قرآن پیشقدم شوند تا کار با سرعت بیشتر پیش برود.