
کتابت قرآن با هنر تذهیب
باختری| زندگی هنری و حرفهای حمید ظهوریان را سه ضلع نقاشی، خوشنویسی و گرافیک تشکیل داده و او در میانه این مثلث زیسته است. او سالها با این سه ضلع همراه بوده و هنوز هم حس میکند کارهای زیادی دارد که باید ادامه دهد. آدم جشنوارهای و جایزه بگیر نیست.
قرآن نفیسی را با بهره از تذهیب در قطع و شمایلی نو با خط فارسی تهیه کرده و منتظر اسپانسر است تا بتواند آن را به جامعه اسلامی هدیه کند. دلش در پی این است که شهر مشهد از شلوغیها و شلختهکاریها دور شود و همه توانمندیها برای بهتر شدن وضعیت بصری شهر به خدمت گرفته شوند. با او در دفتر کارش در خیابان صدف که پر است از آثار هنری که در ترکیبی آرامشبخش در کنار هم چیده شدهاند گفتوگو کردیم، در دو سوی میز و صندلی چوبی که دستساز است و کار خود آقای گرافیست.
- در ابتدا پیشینهای کوتاه از خودتان بفرمایید.
من حمید ظهوریان متولد سال ۱۳۴۲ شهرستان نیشابور هستم. حدودا از سال ۱۳۶۰ هنر نقاشی و خوشنویسی را آغاز کردم. با توجه به علاقمند بودنم به هنر گرافیک این رشته هنری را از آن سالها تا امروز ادامه دادم. همان زمان با هنر دیرینه تذهیب هم آشنا شدم و در این بخش هم کار میکردم. ترکیب گرافیک و هنر دیرینه ایرانی از همان دوره برایم اتفاق افتاد.
این سالها در عرصه «لوگوتایپ» (لوگو و لوگوتایپ نشانه یا علامتی گرافیکی است که توسط سرمایهداران تجاری، موسسات و حتی اشخاص حقیقی، برای متمایز کردن خود از دیگران در دید عموم، استفاده میشود) بسیار فعالیت داشتم و هم اکنون بیشتر در حوزه مشاور این هنر فعالیت میکنم.
- خوشنویسی، نقاشی و گرافیک سه هنری هستند که شما به آنها پرداختهاید، اما بیشتر به گرافیست شناخته میشوید.
تا پیش از گرافیک حس میکردم دست و بال هنریام بسته است. گرافیک آسمانی باز و فراخ را برایم به ارمغان آورد. در سال ۱۳۶۸ که یکی از دوستانم کار «لوگو» انجام میداد، من حرفه او را دیدم و با توجه به اینکه گرافیک یک حرفه با سواد بصری بسیار قوی بود و میتوانست دیدگاه من را نسبت به هنر عوض کند، شیفته این حرفه شدم.
هنر گرافیک از سواد بصری بسیار بالایی برخوردار است، با توجه به توانمندی بالای هنر گرافیک در بیان هنری و تسلطی که در هنر نقاشی و خوشنویسی کسب کرده بودم، گرافیک توانست مهارت کاری مرا افزایش بدهد و این هنر به دلیل ارتباط خوبی که با جامعه برقرار کرده میتوان از آن به عنوان هنر نوین یاد کرد.
- چرا اینقدر به گرافیک علاقهمند شدید؟
از نظر من هنر گرافیک نسبت به نقاشی و خوشنویسی وسعت بیشتری دارد، زمانی که من به این هنر روی آوردم قدرت شناخت رنگ، شناخت تصویر و هنر بصری را در من قوی کرد و توانستم در عرصه نقاشی و خوشنویسی بسیاری از آثار را تجزیه و تحلیل کنم. من بعد از آن از دریچه گرافیک به خط و نقاشی ایرانی نگاه کردم و به نظرم نگاهی ظریفتر و کاربردیتر به خود گرفت.
- اصولا گرافیک یعنی چی؟
گرافیک از ریشه کلمه یونانی graphikos گرفته شده است و به معنای نوشتن، طرح کشیدن و حکاکی کردن است و یا به تعبیری هر کار یا شیوه مربوط به کشیدن تصویر از روی یک چیز را شامل میشود. در هنر گرافیک شما موظف هستید نقشها و تصاویر را طوری طراحی کنید که در اولین نگاه مخاطب به آسانی درک کامل محتوا را داشته باشد.
- نقاشی و خوشنویسی را از کجا شروع کردید؟
تا پیش از گرافیک حس میکردم دست و بال هنریام بسته است. گرافیک آسمانی باز و فراخ را برایم به ارمغان آورد. در سال ۱۳۶۸ که یکی از دوستانم کار «لوگو» انجام میداد، من حرفه او را دیدم و با توجه به اینکه گرافیک یک حرفه با سواد بصری بسیار قوی بود و میتوانست دیدگاه من را نسبت به هنر عوض کند، شیفته این حرفه شدم.
هنر گرافیک از سواد بصری بسیار بالایی برخوردار است، با توجه به توانمندی بالای هنر گرافیک در بیان هنری و تسلطی که در هنر نقاشی و خوشنویسی کسب کرده بودم، گرافیک توانست مهارت کاری مرا افزایش بدهد و این هنر به دلیل ارتباط خوبی که با جامعه برقرار کرده میتوان از آن به عنوان هنر نوین یاد کرد.
- مقام و آثاری که به دست آوردید را بفرمایید.
اصولا آدم جشنوارهای نیستم. بعضی نه تنها در هنر بلکه حتی در علوم مختلف از این جشنواره غِل میخورند به آن مسابقه کشوری یا محلی و غِل خوردنشان تمامی ندارد. بنا به اصرار دوستانم در سال ۱۳۷۶ درجشنواره چاپ شرکت و با فرستادن آثارم مقام دوم را در کشور کسب کردم. نمیتوانم مخفی کنم که این مقام، اشتیاقم را نسبت به کار هنری دو چندان کرد.
- برویم سراغ کامپیوتر و نرمافزارهای رنگارنگ گرافیکی که بعضی میگویند بلای جان هنر است.
برای پیشرفت در عرصه گرافیک نیاز به شناخت کامل از علاقمندی و شناخت توانمندیهاست. گرافیستی را واقعا گرافیست میدانم که در ابتدا طراح شش دانگی باشد. باید در ادامه خط، نقاشی، نور و آیتمهای مختلفی را شناخت. به عنوان مثال نباید از دیدگاه نرمافزاری به رایانه نگاه کرد بلکه باید این وسیله را به عنوان وسیله و ابزاری دید که کمکرسان هنرمند است اما به خودی خود نمیتواند مبدع و آفریینده هنر باشد. کامپیوتر و هرچه در آن است صرفا وسیله است.
- شنیدهایم قرآنی نفیس را با گرافیک و تذهیب کار کردهاید، درباره این کار توضیح میدهید؟
برای یکی از پروژههای قرآنی که از سال ۱۳۳۹ چاپی برایش انجام نگرفته بود تصمیم به چاپ دوباره در شمایلی تازه گرفته شد. یک سوره را به عنوان نمونه در دو صفحه چاپ کردیم که نوع ورق کاغذ این صفحات ویژه و در قالب خشتی چاپ شده است. ترجمه آیهها بر خلاف تمام قرآنها در کنار آیه در همان صفحه نوشته شد. خوشنویسی اثر هم را استاد امیرخانی و تذهیب اولیه اثر را استاد عطاپور انجام دادند و من با نرمافزارهای مختلف سعی در بازآفرینی و ارتقاء آن داشتم. به دلیل اینکه چاپ این قرآن هزینه بالایی میبرد، به حمایت مالی برای چاپ آن نیاز داریم.
- گرافیک در زندگی امروزی به چه کاری میآید؟
با توجه به اینکه گرافیک یک هنر ارتباطی بصری بین مخاطب و جامعه است، اگر این هنر به شیوه صحیح صورت بگیرد میتواند جامعه را به رشد برساند و نگاه مخاطبان را نسبت به اِلمانها و پوسترهایی که در شهر وجود دارد، تغییر دهد. چون گرافیک تاثیر خود را بر محیط شهری میگذارد. اگر نصب پوستر و المانها در شهر درست صورت بگیرد شاهد شهر پویاتری خواهیم بود.
- زمانی در و دیوار شهر خلوت بود اما این سالها در و دیوار پر از رنگ و پیامهای مختلف است. قبول دارید؟
بله. چند سال پیش، دورهای که آقای مظفری مدیر امور هنری شهرداری بودند، جلسهای برای زیباسازی شهر مشهد برگزار شد که مسئولان، هنرمندان و معماران در آن جلسه حضور داشتند. از همان زمان تا میزان قابل قبولی زیباسازی شهر به طور برنامهریزی شده و دقیقی پیش رفت. پس از این دوره متاسفانه با بیبرنامگی و عدم توانایی بعضی مسئولان گاهی در شهر شاهد آثار بسیار ضعیفی هستیم.
- برای اینکه هنر شهری مشهد پیشرفت داشته باشد باید چه کرد؟
برای رسیدن به آثار خوب و ارزشمند نیاز است که مسئول پروژه شناخت کافی از درک این اثر و شناختی مناسب از شهر داشته باشد که اگر بر خلاف این شناختها آثار در شهر نصب شوند شاهد شهری با ناهنجاریهای شکلی و ظاهری خواهیم بود. اگر مدیر هنری شهر ضعیف باشد، لاجرم سفارشی نامتناسب به هنرمندان میدهد و هنرمندان خوب و ممتاز معمولا این کار را قبول نمیکنند و کار به دست افرادی میافتد که کاردان نیستند. همه چیز برمیگردد به مسئولان هنری شهر، چرا که این شهر پتانسیل بالایی در هنر و هنرمندان طراز اولی دارد که در هنر ایران و جهان تاثیر دارند. اگر کم کاری است باید در بخش مدیریتی مساله را دنبال کرد. اگر مقایسهای بین سالهای آخر دهه هشتاد و الان داشته باشیم متاسفانه باید بگویم که پسرفت داشتهایم و آن سالها در درجه بالاتری بودیم. شهر پر شده از کارهای کودکانه که بعضی حتی به درد مهدکودکها هم نمیخورد. این وضعیت تاثیر منفی بر شهر و شهروندان و زائران دارد.
- میتوان شهری یکپارچه داشت و از شلوغی و درهم بودن نقشها جلوگیری کرد؟
بله، اما همه ماجرا به گرافیستها یا هنرمندان خلاصه نمیشود. باید متخصصان مختلف شهری از جامعهشناس و روانشناس و مردمشناس و البته هنرمندان جمع شوند تا به دیدگاهی واحد و دستورالعملی جامع برسند. آنگاه به شهری میرسیم که هر گوشهای از آن برای خود، سازی مخالف با گوشه دیگر نمیزند!
- آیا گرافیک با هنرهای دیرینه ایرانی مانند طراحی فرش، سفال و... هم میتواند رابطه برقرار کند؟
حتما. ما سابقه هنری زیادی داریم و بدون تعارف محتوای خوبی هم داریم. میتوان از نمونههای آثار رشتههای دیگر به عنوان مینیمال در کار گرافیکی استفاده کرد. برای استفاده از هنرهای قدیمی باید اول به شناخت خوبی از همان هنرهای قدیمی رسید. بدون شناخت یا با شناخت سطحی به کارهای ارزشمند و خلاقانه نمیرسیم.
- در کجا میشود این هنر را دید؟
در مشهد میخواهید از هنر دیرینه با خبر شوید؟ بروید به موزه آستان قدس. آنجا گنجینه بزرگی برای هنرمندان گذاشته شده است.
- نسل امروز با نسلی که دیروز مخاطب گرافیک بودند چه تفاوتی دارند؟
نسل امروز بهتر میبیند و بیشتر انتظار دارد و حتی خلاقانه به همه هنرها از جمله گرافیک میپردازند، اما مقداری عجول هستند! اگر گرافیستهای دیروز نتوانند خودشان را ارتقاء بدهند از گردونه عقب می مانند.
- چه خاطره شیرینی از گرافیک دارید؟
اولین سفارشم شاید شیرینتر خاطره را هنوز پس از سالها در ذهنم تداعی میکند. وقتی توانستم سفارشش را اجرا کنم و سفارشدهنده هم راضی بود و تشکر کرد حس کردم توانستم خودم را در کاری که علاقهام بوده و هست برای اولین بار ثابت کنم. سفارشدهنده از من تشکر کرد و هنوز شیرینی آن لحظه را در یاد دارم.
- چه طور میتوان مشتری هنر را راضی کرد؟
باید فهمید که در تاریک خانه ذهنش چه میگذرد. پس از این مرحله بهترین ایده را که حتی ممکن است کاملتر از خواسته مشتری باشد با او در میان گذاشت، بحث ریالی ماجرا را قطعی کرد و در زمان مقرر کار را تحویل داد. هر بخشی که بلنگد کار زیر سوال رفته است.
- چه توصیهای به هنرآموزان این رشته دارید؟
با توجه به اینکه هنر جادهای بیانتها دارد و انسان تا ابد میتواند در هنر رشد کند توصیه بنده به نوگرافیستها مطالعه و تحقیق بسیار در این هنر است که باید هنرمند گرافیست درک کافی از هنر و آثاری که به وجود میآید داشته باشد. باید باور داشته باشند که هنر تمامی ندارد و همیشه باید در حال رشد باشد و اگر با یکی دو کار خوب در شهر شناخته شدند مسیر به روز شدن و ارتقای کار هنری را ادامه بدهند و در همان حد اولیه باقی نمانند. هنرمند باید دائم در حال تجزیه و ترکیب نیازهای شهر و داشتههای خود و آثار دیگران باشد. یعنی معادلهای سه مجهولی را بخواهد بفهمد و حل کند.
- به عنوان سخن پایانی اگر مطلبی دارید بفرمایید.
سعی کنیم هر کدام در هر کاری هستیم با قوت و اعتماد کارمان را انجام دهیم. همیشه فکر کنیم اگر ۲۰ سال بعد به کار امروزمان نگاه میکنیم جای دفاع از خودمان باقی گذاشته باشیم.