خادم| کسب عنوان نایب قهرمانی جهان به اندازه کافی خبر خوشحال کننده و جذابی هست، اما وقتی این خبر تلفیق شد با اینکه به دست آورنده این مقام یک طلبه جوان مشهدی است، جذابیتش دو چندان شد. محمدرضا غیوری راد، طلبه جوانی است که مدتی پیش در مسابقات جهانی که رشته هاپکیدو در کره جنوبی برگزار شد، موفق شد بر سکوی دوم بایستد و مدال نقره را به گردن بیاویزد.
خیلی کم شنیدهایم که طلبه یا آخوندی در رشتهای ورزشی، آن هم از نوع رزمی، در چنین میدانهایی حضور داشته باشد. از این جهت این طلبه جوان کاری انجام داده که نمونهاش کمتر دیده شده است.البته او برای رسیدن به این مقام سالها زحمت کشیده و حتی بخشی از هزینه اعزام به مسابقات را از جیب خودش پرداخت کرده است.
من محمدرضا غیوری راد هستم، متولد 1375. دو سال است که در حوزه علمیه و در مدرسه امام خمینی(ره) مشهد در حال تحصیل هستم. همچنین 6 سال است که به صورت حرفهای و تخصصی در رشته هاپکیدو WHC در آکادمی المپیک مشهد تحت نظر استاد حجت حسینی فعالیت دارم.
مهد پیدایش رشته رزمی هاپکیدو WHC کره جنوبی است و در آن آموزشهایی مانند دفاع شخصی مدرن و کاربردی، تکنیکهای ویژه پلیسی، آموزش تمرینات تمرکز و پرورش نیروی درونی، ضربات تخریبی دست و پا، آموزش کاربردی انواع سلاحهای سرد، روش نوین مبارزات آزاد و بوکس را دارد و ترکیبی از همه اینهاست.
کمربند مشکی دان یک فدراسیون ورزشهای رزمی ایران و دان یک بین المللی از فدراسیون جهانی را دارم. چندین مقام استانی و کشوری دارم و سال 1394 در مسابقات قهرمانی کشور و انتخابی تیم ملی که در شیراز برگزار شد مقام قهرمانی را کسب کردم و به تیم ملی دعوت شدم.
بعد هم به مسابقات المپیک هنرهای رزمی (مستر شیب) که در چونگجو کره جنوبی برگزار شد، اعزام شدم و توانستم مقام نایب قهرمانی را به دست بیاورم. بعد از آن هم برای اعزام به مسابقات آسیایی دوبی 2017 دوباره به تیم ملی دعوت شدم.
چین، ژاپن، آمریکا، سوئد، هلند، فرانسه، اسپانیا، خود کره هم میزبان بود و چند کشور دیگر.
کره جنوبی.
ما بعد از کره دوم شدیم.
مسابقات در سطح جهانی و خوبی برگزار شد و همانطور که گفتم کشورهای به نام زیادی شرکت کرده بودند.
انگیزه اولیه من برای ورود به حوزه علمیه در دوران نوجوانی با تشویق خانواده و این که این گرایش را در خودم احساس میکردم و همچنین شرکت در جلسات مذهبی و هیئتها شکل گرفت. شخصی به نام سید مصطفی تیموری در هیئت ما بود که به صورت خودجوش بر روی نوجوانها و جوانهای جلسه مذهبی محله تمرکز داشتند و برنامههای تربیتی و قرآنی مختلفی را برای آنها برگزار میکردند.
این شرایط انگیزه من را برای فعالیت در رشتههای دینی و قرآنی افزایش داد و پس از گذراندن دوران دبیرستان، تصمیم گرفتم وارد حوزه علمیه شوم.
رهبر حکیم و فرزانه انقلاب در یکی از فرمایشات خود جوانان را به تحصیل، تهذیب و ورزش تشویق کرده بودند. واقعا اگر این سه بعد در زندگی جوانان تقویت و به شکل صحیح از سوی آنها پیگیری شود، آثار خوبی در پی خواهد داشت.
با توجه به شرایط تحصیل در حوزههای علمیه، فشار دروس و امتحانات، ورزش کردن برای طلاب امری ضروری به نظر میرسد. طلاب هر چند که به دروس حوزه علاقهمند باشند، به دلیل این که بیشتر زمان خود را در مدارس علمیه و سر کلاسها میگذرانند، دچار خستگی روحی میشوند.
این خستگی و کسلی روحی را میتوان با وارد کردن ورزش به برنامه روزانه تا حد زیادی برطرف کرد. از طرفی عدم تحرک باعث اضافه وزن میشود که بعضی از طلاب سعی میکنند این مشکل را با روزه گرفتن و کاهش تغذیه برطرف کنند، در حالی که کمتر غذا خوردن، خود باعث کسلی و ضعف شده و اجازه مطالعه مطلوب دروس را به آنها نمیدهد.
بنابراین ما ناگزیر به تنظیم برنامه مشخصی برای ورزش کردن در طول روز هستیم. البته ورزش کردن علاوه بر این که از چنین مسائلی جلوگیری می کند، روحیه و انگیزه طلبه را نیز بالا میبرد.
من در سال اول طلبگی و برای تمرکز بیشتر بر دروس حوزه، مقداری از ورزش فاصله گرفتم. خوابگاهی بودن در مدرسه نیز مزید بر علت شد تا هم به لحاظ جسمی و هم از نظر روحی وضعیت نابسامانی داشته باشم. اما شروع یکی از مسابقات کشوری باعث شد تا بتوانم همزمان به درس و ورزش بپردازم و به این اطمینان رسیدم که می توان با یک برنامهریزی دقیق، این دو را در کنار هم قرار داد.
نه، اگر به درس لطمه نزند خوب است. الان طلبهها را به کشورهای خارجی میفرستند که تبلیغ کند. خوب اگر بتوانم در کنار ورزش تبلیغ هم داشتم باشم کمک هم میکند.
مردم، طلاب را انسانهایی آرام و میبینند، بنابراین وقتی با طلبهای روبرو میشوند که در یک رشته ورزشی، آن هم از جنس رزمی در حال فعالیت است و مقام استانی، کشوری و جهانی دارد، تعجب میکنند و برایشان تازگی دارد.
بله. طلبه باید در همه عرصهها ورود پیدا کند تا از آن به عنوان ابزار برای تاثیرگذاری استفاده نماید. از جمله ورزش، چون بیشتر جوانان علاقمند به ورزش هستند و طلبهای که خود ورزشکار باشد میدان عمل و کار برای او در میان نوجوانان و جوانان بسط پیدا میکند و بسیار تاثیرگذار است.
وقتی یک طلبه مربی ورزشی باشد حتی میتوان به عنوان یک تبلیغ همیشگی هم اشاره کرد. به عنوان مثال مدت زمانی که در کره جنوبی بودم در سالنهای ورزشی که مسابقات برگزار میشد افرادی میان تماشاچیان و بازیکنان هر کشور آمده بودند و کتابچههایی به دو زبان عربی و انگلیسی بین افراد توزیع میکردند که محتوای این کتابچهها تبلیغ دین مسیحیت بود. یا این که ورزشکارانی از فیلیپین بودند که از من خواستند که کشور و دین را برایشان معرفی کنم.
رزمیکار داریم، در قم هم هستند. حتی کسی را داریم که با ملبس است و سه بار قهرمانی آسیا را در رشته کیک بوکسینگ دارد. این که کم است به این خاطر است که حمایت نمیشود مثلا همین در بحث اعزام حوزه مشکل داشت و سخت اجازه داد. بحث سربازی هم مشکل داشت کار سخت تر شده بود.
نه متاسفانه. نصف هزینههای مسابقات کره جنوبی به عهده شخص خودم بوده و از هزینه شخصی استفاده کردم و هیچ کمکی از مسئولان ورزشی و غیر ورزشی دریافت نکردم و مورد کم لطفی مسئولان قرار گرفتم. تا الان هیچ حمایتی صورت نگرفته البته قولهایی دادن اما عملی نشده است.
تقریبا نصف هزینه سفر را خودم تامین کردم و از جیب خودم دادم. آن هم با وام.
تقریبا پنج میلیون تومان، مابقی را انجمن هاپکیدو تامین کرد.
خیر، فعلا فقط درس میخوانم. ماهی حدود 190 هزار تومان شهریه (کمک هزینه ماهانه که طلاب دریافت میکنند) از حوزه میگیرم و وامی که برای رفتن به این مسابقات گرفتم را با همین حقوق اندک میدهم که برایم دشوار است. اینطور برای دیگران هم کمی باعث کاهش انگیزه میشود.
انجمن هاپکیدو ایران برای دورهی بعد کسانی که مقام جهانی آوردهاند را رایگان اعزام میکند. با این حال اگر خرجی هم باشد احتمالا بتوانیم اسپانسر و حامی مالی پیدا کنیم تا مجبور به قرض و وام نشویم. مهمترین مساله، مساله مالی است و امیدواریم حامی مالی پیدا شود و مسئولان هم حمایت کنند تا حداقل هزینه سفر از جیب خودم نباشد.
دم مسابقات خیلیها میگویند حمایت میکنیم اما در عمل کسی این کار را نکرد. مساله اصلی در ورزشهای رزمی مساله مالی است. توقع زیادی نداریم، ولی دست کم هزینه اعزام به مسابقات را از جیب نگذاریم و دغدغه مالی نداشته باشیم برای اعزامهای دیگر. نمیشود با حقوق طلبگی از پس این هزینهها بر آمد. اگر حمایت کنند طلبههای دیگر هم جذب و تشویق میشوند.
در حوزه تاکید بیشتر روی درس است، البته نظر شخصی است، اما گفته بودند طلبه باید درس بخواند و ورزش در سطح آمادگی جسمانی باشد و برای سلامتی. اما در مجموع مرکز مدیریت موافقت کرد و رفتم و دست پر برگشتم.
خیلیها تعجب کرده بودند که یک طلبه توانسته برود در سطح جهانی حضور داشته باشد. اما همین که من را دیدند بعضی از طلبهها در مدرسه ترغیب شدند که ورزش را شروع کنند و باعث انگیزه هم شد این عنوان جهانی.
مسابقات آسیایی است که در شهریور ماه در دبی برگزار میشود. جام دوستی کرواسی و جام آذربایجان را هم پیش رو داریم که احتمالا پیش از مسابقات آسیایی است. سال 2018 هم دوباره مسابقات قهرمانی جهان در کره جنوبی برگزار میشود.
برنامهام این است تا جایی که میتوانم ورزش را به صورت جدی و حرفهای ادامه دهم و در رشتههای دیگر مثل تکواندو هم وارد شوم. کمربند قرمز تکواندو هم دارم. در زمینه درسی هم بتوانم پیشرفت کنم و ملبس بشوم و زبان را هم قوی کنم که بتوانم در کشورهای دیگر تبلیغ هم کنم. من به عنوان یک طلبه دوست دارم از ورزش هم برای کار تبلیغی استفاده کنم و میدانم که با ورزش میشود بیشتر و بهتر به جوانان نزدیک شد.