کد خبر: ۶۲۹۴
۰۸ شهريور ۱۴۰۲ - ۱۱:۲۸

موسی غلامی، جودوکار نابینا، ناامیدی را ضربه‌فنی کرد

جودوکار نابینای محله شاهد با کسب مدال طلای مسابقات جهانی انگلستان به خانه برگشت.

سه‌روز پیش بود که بخش ورزشی شبکه ۳، خبر قهرمانی موسی غلامی در مسابقات جودو نابینایان قهرمانی جهان در بیرمنگام انگلستان را پخش کرد؛ پسری خجالتی که ۱۰ ثانیه بیشتر جلو دوربین دوام نیاورد و همه مکالمه‌اش با خبرنگار به همین چند جمله ختم شد: «به نام خدا. موسی غلامی هستم و در وزن ۹۰ کیلوگرم مدال طلای مسابقات جهانی را به دست آوردم.»

بعد از آن هم خیلی سریع از جلو دوربین رفت و پدر و مادرش را در آغوش کشید. همین مصاحبه چند‌ثانیه‌ای و آن مدال طلای خوش‌رنگ باعث شد خیلی‌ها ورزشکار محله شاهد را بشناسند، اما کسانی که از قبل در مسیر زندگی او بودند، می‌دانستند او استعداد ذاتی در کشتی باچوخه و جودو دارد و این ورزش در خانواده آن‌ها موروثی است.

موسی غلامی پنج‌سال پیش در یک حادثه تلخ، بینایی خود را از دست داد؛ برای مدتی فکر می‌کرد این زندگی پوچ است و ارزش ادامه‌دادن ندارد، با‌این‌حال دستش را روی زانو گذاشت و دوباره از زمین بلند شد. حالا او محکم و باصلابت حرف می‌زند، امیدوار و مطمئن.

موسی علاوه‌بر مدال طلای جهانی، اردیبهشت امسال، مدال طلای مسابقات آسیایی قزاقستان را هم به دست آورد و حالا آرزو‌های بزرگ‌تری در سر دارد. او سال آینده در مسابقات پاراالمپیک پاریس شرکت می‌کند و یکی از امید‌های کسب مدال طلا برای کاروان کشورمان است. برای او که از دل تاریکی‌ها بلند شده است، هیچ کاری نشد ندارد.

موسی غلامی، جودوکار نابینا، ناامیدی را ضربه‌فنی کرد

 

گاو و گوسفند و موتور هوندا!

اصالتا اهل روستای شفیع از توابع شهرستان قوچان و کرمانج است؛ دیاری که کشتی باچوخه در خون جوانانش جریان دارد و موسی هم از این قاعده مستثنا نیست. او پنج‌برادر دارد که همگی چوخه‌کارند و پدرش، کریم‌آقا، در سال‌های نه‌چندان دور، قهرمان ایران بوده است؛ «مردان روستای ما دو شاخصه مهم داشتند، همگی کشاورزی و دامداری می‌کردند و همه چوخه‌کار بودند. اصلا همه دل‌خوشی مردم این بود که یک روز جمعه دور هم جمع می‌شدند و پهلوان‌های روستا با هم کشتی می‌گرفتند. آن زمان کشتی یک جور تفریح محسوب می‌شد. در عروسی‌ها کشتی می‌گرفتیم و جایزه‌های مختلف مثل گاو و گوسفند و حتی موتور هوندا به‌عنوان قند اول و دوم و سوم نصیبمان می‌شد. این‌ها درحالی بود که ما مربی خاصی نداشتیم و بیشتر فن‌ها بر‌اساس تمرینات و تجربی اجرا می‌شد.»

موسی که ته‌تغاری خانواده‌اش است، از برادر بزرگ‌ترش یاد می‌کند و می‌گوید: یادش به خیر؛ یکی از برادرهایم به نام مهدی، کشتی‌گیر کاربلدی بود و طی شش‌ماه بیشتر از بیست‌رأس گوسفند جایزه گرفت. خداراشکر، گوشت مورد نیاز خانواده به‌خاطر زور بازوی مهدی همیشه به راه بود! مهدی در هجده‌سالگی داماد شد و برای اینکه به کار و زندگی‌اش برسد، از کشتی فاصله گرفت. مهدی اگر ادامه می‌داد، حتما برای خودش اسم و رسمی به هم می‌زد.

 

«تَل‌به‌تَل» کشتی می‌گرفتیم

کشتی‌گرفتن در گود باچوخه برای موسی و برادرهایش یک سبک زندگی بود که پدرشان هیچ‌گاه مانعی برای آن‌ها نبود؛ حتی مدارس هم این فرهنگ را پذیرفته بودند و برای کودکان در سنین مختلف، مسابقات کشتی پهلوانی برگزار می‌کردند که در تشویق بچه‌ها و افزایش انگیزه آن‌ها بسیار مؤثر بود.

موسی از هفت‌سالگی کشتی باچوخه را آغاز کرد و همان سال در مسابقات مدارس قوچان مقام اول را به دست آورد. موسی در بیشتر گود‌های قدیمی و خاطره‌ساز کرمانج‌ها حضور داشته است، از گود کشتی «پهلوان ججو» در ریواده و گود «زیارتگاه سلطان زیرابه» در روستای امام‌وردی خان قوچان تا گود «زینل‌خان» اسفراین و گود «امام‌مرشد» در فاروج و گود «مهدی‌آباد» مشهد.

او سابقه سرشاخ‌شدن با بیشتر کشتی‌گیران مطرح قوچانی و چنارانی را دارد؛ البته آن‌هایی که هم‌سن‌و‌سال و هم‌وزن موسی بودند. می‌گوید: آن زمان در مسابقات کشتی باچوخه وزن‌کشی نمی‌شد و این بزرگ‌تر‌ها بودند که بر‌اساس هیکل کشتی‌گیران و شناخت حریفان به آن‌ها اجازه کشتی می‌دادند تا مبادا افرادی با توان کمتر آسیب جدی ببینند و در اصطلاح «تَل‌به‌تَل» می‌انداختند.

 

تلخ‌ترین عصر تابستانی من

وقتی در روستا آبی برای کشاورزی نباشد، خانواده‌های روستایی معمولا راهی شهر‌ها می‌شوند. همین اتفاق برای موسی و خانواده‌اش هم رخ داد و آن‌ها از روستای شفیع به مشهد و محدوده قاسم‌آباد کوچ کردند. موسی در مشهد همچنان کشتی می‌گرفت، اما ورزش برای او بیشتر حکم سرگرمی را داشت و فکر قهرمانی چندان در سرش نمی‌چرخید، تا اینکه روزی در تابستان سال ۹۷، اتفاقی تلخ، مسیر زندگی‌اش را تغییر داد.

چوخه‌کار جوان محله شاهد و قهرمان مسابقات جهانی جودو نابینایان، این حادثه را این‌گونه روایت می‌کند: نزدیک عصر بود. دوستم دنبالم آمد و با هم به باغ رفتیم؛ باغی که در اطراف بولوار شاهنامه بود. چند موتوری در اطراف ما پرسه می‌زدند. مدام در آینه می‎دیدم که ما را تعقیب می‌کنند. به دوستم هشدار دادم که چندموتوری پشت سر ما هستند و او مدام می‌گفت «نگران نباش! با ما کاری ندارند.»

بعد از نیم‌ساعت به باغ رسیدیم. به محض اینکه ماشین را در گوشه‌ای پارک کردیم، یکی از موتوری‌ها کنار درِ شاگرد شوفر ایستاد و با تبر، شیشه را خرد کرد. بعد هم با تفنگ ساچمه‌ای به سر من شلیک کرد و همگی از آنجا متواری شدند. اصلا نفهمیدم چه شد؛ آن‌ها چه کسی بودند و چه چیز می‌خواستند! فقط در یک لحظه دنیا برای من تیره و تار شد و بینایی چشمانم را از دست دادم.

با خودم می‌گفتم زنده‌بودن چه فایده‌ای دارد!

تیر تفنگ ساچمه‌ای به سر موسی برخورد کرد، درست بالای چشم راست و کنار پلک. عصب‌های بینایی او آسیب دید و دید چشمانش را از دست داد. چندین عمل جراحی در بیمارستان‌های مشهد و تهران روی چشم موسی انجام شد، حتی مدارک پزشکی او برای جراحان حاذقی در کشور‌های انگلستان و آمریکا و آلمان ارسال شد؛ با‌این‌حال موسی هیچ نتیجه مثبتی از هیچ‌جایی دریافت نکرد و الان پنج‌سالی است که زندگی او در تاریکی مطلق قرار گرفته است.

او بیان می‌کند: خیلی سخت است برای یک جوان بیست‌و‌پنج‌ساله با آن همه امید و آرزو که دیگر زیبایی‌های دنیا را نبیند، حتی از دیدن خانواده و عزیزانش هم محروم باشد. بعد از آن اتفاق تلخ، زندگی دیگر برای من معنایی نداشت، حتی یک وقت‌هایی با خودم فکر می‌کردم که دیگر زنده‌بودن فایده‌ای ندارد، اما همان لحظه تصویر مادر و پدرم در ذهنم نقش می‌بست. آن‌ها چه گناهی کرده بودند؟

بعد از این اتفاق مادرم سکته کرد و پدرم به بیماری قلبی مبتلا شد، حتی می‌ترسیدند که من پایم را از خانه بیرون بگذارم و دیگر برنگردم! امیدوارم هیچ انسانی این حس را تجربه نکند. وقتی به نقطه صفر می‌رسی و زندگی اصلا معنایی ندارد، آنجاست که هرکاری از تو سر می‌زند.

 

آنچه کمک کرد تا حال بهتری داشته باشم

ما آدم‌ها گاهی چیز‌هایی را از این و آن می‌شنویم و خودمان را برای چالش‌های زندگی آماده می‌کنیم، اما چالش زندگی موسی طوری نبود که از قبل برایش برنامه ریخته باشد. ناگهانی وارد شد و مثل سونامی همه آرزوهایش را در خود بلعید. طبیعی است که غمگین‌بودن برای موسی راحت‌تر از شادبودن بود، اما او راه سخت را انتخاب کرد.

قهرمان مسابقات آسیایی جودو نابینایان می‌گوید: از یک جایی به بعد، تصمیم گرفتم کار‌هایی انجام بدهم که حالم را خوب می‌کرد. خیلی از مواقع به‌جای اینکه روی تخت دراز بکشم، به سقف خیره شوم و به حال و احوال بد فکر کنم، از خواهرم یا مادرم کمک می‌گرفتم تا به حیاط خانه بروم. با آنکه نمی‌دیدم، سرم را رو به آسمان می‌گرفتم، صدای پرنده‌ها را گوش می‌کردم و به اتفاق‌های خوبی که می‌توانست در آینده برای من روی دهد، فکر می‌کردم. همه این‌ها باعث شد حال بهتری داشته باشم.


موسی غلامی ناامیدی را ضربه‌فنی کرد

 

آغاز ورزش جودو زیر نظر استاد‌معلومات

دوست خوب از برادر به آدم نزدیک‌تر است؛ از این دوست‌ها در زندگی موسی غلامی هم کم نبودند، به‌ویژه دوستانی که بعد از نابینایی او تصمیم گرفتند او را به زندگی برگردانند. هر روز یکی به خانه‌شان می‌آمد تا او تنها نباشد، یکی می‌آمد و او را به باشگاه ورزشی می‌برد و دیگری هرجمعه با موسی به کوه‌پیمایی می‌رفت. خلاصه که دورش پر شده بود از دوستان بامرام و بامعرفتی که برای رفیقشان سنگ تمام می‌گذاشتند.

موسی می‌گوید: بعد از دو‌سه‌سال افسردگی مطلق و کاسه «چه کنم، چه کنم» به دست گرفتن، با کمک چند دوست باحال و بامرام دوباره به زندگی برگشتم، آن هم با روزی پنج‌شش‌ساعت ورزش. صبح‌ها می‌رفتم دو‌و‌میدانی و عصر‌ها زیر‌نظر استاد علی معلومات جودو کار می‌کردم. در دوران افسردگی کارم شده بود بخور و بخواب و وزنم به ۱۲۰‌کیلوگرم رسیده بود.

موسی غلامی از کودکی چوخه‌کار بود؛ به‌همین‌دلیل جودو را بسیار راحت آموخت و بعد از یک سال تمرین فشرده، با تیم منتخب چناران، در مسابقات انتخابی تیم ملی شرکت کرد. او در این رقابت‌ها هر پنج‌حریف خود را ضربه‌فنی کرد و از سال گذشته در وزن ۹۰ کیلوگرم به عضویت تیم ملی نابینایان جودو ایران درآمد.

 

ضربه‌فنی حریف ازبک در ۳ ثانیه!

موسی تاکنون چندین دوره در مسابقات جودو نابینایان کشور مقام اول را کسب کرده است. اولین میدان بین‌المللی او به مسابقات جهانی قزاقستان در سال گذشته برمی‌گردد که او علی‌رغم توصیه پزشک تیم، با زانوی مصدوم در مسابقات حاضر شد و عنوان پنجمی را به دست آورد.

دومین حضور بین‌المللی موسی غلامی برمی‌گردد به مسابقات آسیایی که اردیبهشت امسال، بازهم در قزاقستان برگزار شد. جودوکار محله شاهد در این رقابت‌ها با دو حریف قزاق و یک حریف ازبک روی تاتامی رفت و با شکست قدرتمندانه همه آن‌ها، مدال طلای بازی‌های آسیایی را به گردن آویخت.

او در این بازی‌ها رکورد جدیدی را ثبت کرد. خودش می‌گوید: رقابت‌های آسیایی برای من خاطره‌ای فراموش‌ناشدنی است. در رقابت اول، حریف قزاق را که از کشور میزبان بود، شکست دادم. در دومین مسابقات حریف ازبک را سه‌ثانیه‌ای ضربه‌فنی کردم که این رقابت، کوتاه‌ترین رقابت جودو مسابقات آسیایی تا امروز به شمار می‌آید.

در رقابت فینال هم با حریف دیگری از قزاقستان روبه‌رو شدم و شکستش دادم؛ همان جودوکاری که در مسابقه رده‌بندی جهانی سال قبل، من را شکست داد و دستم از مدال برنز کوتاه ماند. درواقع در این رقابت، انتقام مسابقات آسیایی را از او گرفتم.

 

موسی غلامی ناامیدی را ضربه‌فنی کرد

 

کسب مدال طلای مسابقات جهانی انگلستان

مدال طلای مسابقات جهانی جودو نابینایان جهان، گل سرسبد قهرمانی‌های موسی غلامی است؛ ورزشکاری که با پشتکار خودش و بدون حامی، امروز بر بام جودو جهان ایستاده است. موسی غلامی پس‌از غلبه بر حریفانی از سوئد، قزاقستان، ترکیه و چین به فینال راه یافت و در دیدار نهایی نیز با شکست حریفی از برزیل به مدال طلا رسید.

موسی می‌گوید: خدا را شکر می‌کنم که یک سال تمرینات فشرده من، نتیجه داد و حالا با قهرمانی در مسابقات جهانی بیرمنگام، سهمیه پاراالمپیک پاریس را هم به دست آورده‌ام. از همین امروز برای قهرمانی در آن مسابقات و افتخار‌آفرینی برای کشورم، تمرینات فشرده را آغاز می‌کنم و امیدوارم مسیر موفقیت را همچنان ادامه بدهم.

موسی ادامه می‌دهد: اگر به‌خاطر آن حادثه تلخ نابینا نمی‌شدم، الان در این جایگاه قرار نداشتم. می‌خواهم بگویم که گاهی اتفاقات تلخ و ناگوار، آینده انسان را به شکل دیگر و در مسیر بهتری رقم می‌زند؛ پس همیشه باید امیدوار بود، حتی در زمان معلولیت و نابینایی و ناشنوایی و اتفاق‌هایی از این دست که ممکن است انسان‌ها تصور کنند زندگی‌شان به پایان رسیده است.

 

موسی غلامی، جودوکار نابینا، ناامیدی را ضربه‌فنی کرد


حقوق ۸ میلیونی، هزینه ۳۰ میلیونی!

موسی غلامی یک ورزشکار حرفه‌ای است. طبیعی است که خورد و خوراک او متفاوت با انسان‌های معمولی باشد و مکمل‌های غذایی ویژه در تغذیه روزانه‌اش نقش اساسی ایفا کند. به گفته غلامی یک ورزشکار حرفه‌ای به‌ویژه در ایام مسابقات ماهیانه بین ۳۰ تا ۴۰ میلیون‌تومان هزینه دارد که این با حقوق دریافتی او که بعد‌از قهرمانی‌اش در مسابقات آسیایی و جهانی به او پرداخت می‌شود، هیچ تناسبی ندارد.

او بیان می‌کند: بعد از قهرمانی آسیا برای من حقوق ماهیانه درنظر گرفته‌اند؛ نمی‌دانم ۷ میلیون است یا ۸ میلیون‌تومان است. خلاصه که این رقم‌ها برای منِ ورزشکار حرفه‌ای اصلا پولی نیست. در همین مسابقات قزاقستان، یکی‌دو تا از بچه‌ها مکمل‌های غذایی خیلی خوبی خریدند و هر‌کدام از آن‌ها ۳۰‌میلیون‌تومان هزینه کردند، اما من چنین پولی نداشتم. شغل من فقط ورزش است. شب و روز تمرین می‌کنم تا برای این آب و خاک افتخارآفرینی کنم. بد نیست مسئولان نگاه پدرانه و مهربانانه‌تری به ما داشته باشند.

 

کسب مدال نقره هانگژو چین

موسی غلامی  یکی از اعضای کاروان پاراالمپیک ایران در مسابقات آسیایی هانگژو چین  بود که در این رقابت‌ها باز هم افتخارآفرینی کرد و مدال نقره را به گردن آویخت.

- چه شد که بازی فینال را باختی؟ 
چه بگویم؛ هنوز مبهوت بازی فینال هستم. رقیبم چینی و میزبان بود و حمایت چندهزار تماشاچی را پشت سرش داشت. جو سالن خیلی سنگین بود، با‌این‌حال او اصلا در حد و اندازه رقابت‌های جهانی که من در آن مدال طلا کسب کردم، نبود. شاید چون فکر می‌کردم بازی را راحت می‌برم، باختم. 


- دیگر حریفانت در رقابت‌های آسیایی هانگژو از کدام کشورها بودند؟

دور اول با قرعه استراحت روبه‌رو شدم. دور دوم حریفی از اندونزی را شکست دادم و پای فینال هم حریف ازبک را ضربه فنی کردم. واقعا حیف شد؛ باید حریف چینی را هم می‌بردم. مدال طلا مال من بود؛ حیف! 

 

- برای رقابت‌های آسیایی چند‌روز در اردو بودی؟

بعد از بازگشت از مسابقات جهانی، یک هفته استراحت کردم و بعد، خودم را به اردوی تیم ملی جودو نابینایان معرفی کردم. دوماه در اردو بودیم و روزی شش‌ساعت تمرین فشرده و سنگین داشتیم، سه ساعت صبح و سه ساعت عصر. 


- گام بعدی چیست؟ 
هدف نهایی من قهرمانی مسابقات پاراالمپیک پاریس در سال آینده است. به این مدال نقره نگاه نکنید؛ سال آینده طلای پاراالمپیک پاریس را به هیچ‌کس تعارف نمی‌کنم.

 

- از مسئولان چه انتظاری داری؟ 

به بچه‌های پاراالمپیک که به هر دلیل نقص عضو دارند، همان نگاهی را داشته باشند که به سایر ورزشکاران دارند. ما مثل فوتبالیست‌ها انتظار حواله خودرو و درآمد میلیاردی نداریم؛ همین که زندگی حرفه‌ای ما تأمین باشد، کفایت می‌کند.

 

*این گزارش چهارشنبه ۸ شهریورماه ۱۴۰۲ در شماره ۵۳۶ شهرآرامحله ۹ و ۱۰ چاپ شده است.

ارسال نظر
نظرات بینندگان
عباس مفقودی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۲۶ - ۱۴۰۲/۰۶/۲۱
2
0
ماشالله پهلوون ایشاالله قهرمانی های بیشتری بگیدی
محسن
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۸:۳۳ - ۱۴۰۲/۰۶/۲۷
2
0
ماشاا..آقا موسی..پهلوان و قهرمان کشتی نابینایان جهان انشاا.‌موفقیت بیشتر ..ماشاا...
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۷:۵۴ - ۱۴۰۲/۰۸/۰۶
1
0
دمت گرم پهلوان
آوا و نمــــــای شهر
03:44