نیازی به تقویم نیست؛ درختهای جوانهزده و لطافت هوا حکایت از آن دارد که زمستان بار خودش را بسته است و در شمارش معکوس آخرین روزهای رسیدن به بهار قرار داریم. دیگر هر روز به باغچهها سرک میکشیم و انگار همه منتظر سرسبزی نشستهایم، اما این بهارها، در چهارپنجدهه پیش، حال و هوایی دوچندان داشته است.
قدیمیهایی که از دهههای۵۰ و ۶۰ در محدودههای آزادشهر و وکیلآباد و بولوار معلم سکونت داشتهاند، بهارهایی را دیدهاند که در آن، از کالها و جویهای خشک کنونی، آبهای روان میجوشیده و آمدن بهار را فریاد میزده است. علی عمرانچوپانکاره شهروندی است که آن روزها را بهخوبی خاطر دارد و برای ما روایت میکند.
از سال۵۸ در محله آزادشهر ساکن شده است. او حالا در آستانه هفتادودوسالگی قرار دارد و با حافظه تاریخی خوبش، از آن سالها برایمان تعریف میکند: جوی آبی بود که از بند گلستان نشئت میگرفت. وکیلآباد را رد میکرد و به پارک ملت میرسید. از آنجا هم بهسمت باغ ملکآباد میرفت.
علیآقا از جوی خیلی معروفی به نام «نهر گناباد» یاد میکند و میگوید: جوی گناباد از دامنه هزارمسجد، بین مشهد و چناران، سرچشمه میگرفت و از ضلع شرقی پارک ملت رد میشد و به باغ ملکآباد میرسید.
به گفته او تا وقتی «چشمهگیلاس» خشک نشده بود، جوی گناباد همیشه آب داشت و دو طرف آن هم در سمت پارک ملت، درختهای بلند و تنومند بسیاری قرار داشت. او به رودخانه دیگری که در کال چهلبازه جریان داشته است، اشاره میکند و میگوید: بهار که میشد، آب در «چهلبازه» جاری بود. بااینکه دو طرفش هم در بسیاری قسمتها تقریبا بیابانی بود، بسیاری از شهروندان عصرها میآمدند و کنار جریان آب زیرانداز میانداختند و بچههایشان بازی میکردند.
به گفته او آب رودخانه چهلبازه از تقاطع امامت و آموزگار کنونی رد میشد و از ضلع غربی ساختمانهای مرتفع عبور میکرد و به کشف رود میرسید، اما جوی گناباد از دهه ۱۳۸۰ و چهل بازه از اوایل دهه ۱۳۹۰، آبشان رو به خشکی رفته است.
علیآقا همچنین از یک مسیر آب یاد میکند که از ضلع جنوبی کال چهلبازه میآمد و بعد از عبور از بولوار معلم و پارک ملت، وارد بولوار سجاد میشد و زمینها و مزارع را آبیاری میکرد. او بهخوبی درختان تنومند توت و چنار این مسیرها را به یاد دارد و و اینکه چقدر مسیر پای درختها، رطوبت داشته است. این هممحلی میگوید: آنموقع آبهای زیرزمینی را تا این حد برداشت نمیکردند و با ناخن که روی زمین میکشیدیم، پای خاک خیس بود.