کد خبر: ۱۲۷۴۸
۲۸ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۹:۰۰
آقا سید دوباره نوحه‌خوان شد

آقا سید دوباره نوحه‌خوان شد

عشق و ارادت به اهل بیت(ع) نگذاشت صدای سیدعلی‌محمد چاووشی، نوحه‌خوان محله پروین اعتصامی خاموش بماند.

سال‌ها صدای گرم و پرشور سیدعلی‌محمد چاووشی، معروف به «آقاسید»، در هیئت‌های مشهد می‌پیچید و دل‌ها را به یاد کربلا گره می‌زد. اما چند ماه پیش، ناگهان این صدا خاموش شد.

در یکی از مجالس عزاداری، فشار خونش بالا رفت و سکته‌ای ناگهانی، او را خانه‌نشین کرد. دو ماهی در بستر بیماری بود و تا مدتی نتوانست به مداحی بپردازد. با اینکه دلش برای روضه‌خوانی تنگ شده بود، توانش را نداشت.

امسال با رسیدن ماه صفر، صبرش تمام شده بود. با تشویق هیئت‌داران محله پروین اعتصامی، در شب اول ماه صفر دوباره در محفل حاضر شد و مدح کوتاهی خواند؛ مدحی که اشک بر چشم‌هایش نشاند. «آقاسید» دوباره به روضه‌خوانی بازگشت و نشان داد که حتی سختی‌ها و بیماری هم نمی‌تواند عشق او به اهل‌بیت (ع) را در دلش خاموش کند.

 

کودکی و عشق مداحی 

شال سبزی دور گردنش انداخته است تا نشانی از سید‌بودنش باشد. بیش از چهل‌سال است که مداح اهل‌بیت (ع) است، آن هم با سبک سنتی. حدود هشت‌ماه پیش، در یکی از مجالس روضه، هنگام مداحی ناگهان حالش تغییر کرد؛ فشار خونش بالا رفت، سرش گیج رفت، چشمانش تار شد و نقش بر زمین افتاد. هرچند سریع او را به بیمارستان رساندند، اما پزشکان خبر از سکته مغزی دادند. بعد از دو ماه زمین‌گیر بودن از اول ماه صفر امسال دوباره به هیئت برگشته است.

با این همه، آثار سکته هنوز در او پیداست؛ گاهی تمرکزش را از دست می‌دهد و جملاتش نیمه‌کاره می‌ماند، بعضی وقت‌ها هم پایش بی‌اختیار می‌لرزد و مجبور می‌شود با دست، آن را نگه دارد.

پدر و عموی آقاسید نیز هیئت‌دار بودند؛ آن‌ها رؤسای هیئتی قدیمی به نام «هیئت بنی‌اسد متوسلین به امام سجاد (ع)» بودند که در خیابان پروین اعتصامی قرار دارد و قدمتش از سن آقاسید هم بیشتر است.

باید به او فرصت داد تا بتواند آرام و شمرده حرف‌هایش را بزند. وقتی از خاطراتش می‌گوید، به پنجاه‌سال پیش برمی‌گردد، روز‌هایی که پسربچه‌ای هفت‌ساله بود؛ «نه‌تنها محرم و صفر، بلکه همه اعیاد، شهادت‌ها و جلسه هفتگی هیئت، پدرم، دستم را می‌گرفت و با خودش می‌برد. من در تمام مراسم همه حواسم به دهان مداح بود.»

با لبخند ادامه می‌دهد: می‌دیدم چطور صدا را بالا و پایین می‌برد و حواسش به جمعیت است. همیشه جایی می‌نشستم که مداح روبه‌رویم باشد. آن‌قدر دقیق نگاه می‌کردم که اطرافیانم هم فهمیده بودند.

 

مداح کوچک فامیل

آن زمان هنوز برای مداحی خیلی کوچک بود، اما یک روز عمویش فرصت را به او داد تا بعد از مراسم، در جمع خانوادگی مداحی کند: «بااینکه همه را می‌شناختم، ترس داشتم. اما تشویق عمو و نگاه گرم پدرم باعث شد دوبیتی‌ای را که از مداح شنیده بودم بخوانم. تشویق فامیل باعث شد جدی‌تر به مداحی فکر کنم.»

چندسال بعد، در نوجوانی، گاهی در هیئت می‌خواند. تا اینکه عمویش او را نزد استاد عارف‌زاده، یکی از مداحان مشهور مشهد برد؛ «هفده‌ساله بودم که زیر‌نظر استاد عارف‌زاده مداحی را شروع کردم، بعد هم نزد حاج‌آقا ژیان و استاد مؤید آموزش دیدم. آن‌قدر عاشق مداحی بودم که هفته را می‌شمردم تا جلسه هیئت برسد و زمان کوتاهی از محفل را با صدایم مداحی کنم.»

از همان زمان، مداحی برایش جدی‌تر شد؛ نه‌تنها تمرین صدا می‌کرد، بلکه به‌دنبال اشعار آیینی و منابع موثق می‌گشت تا سبک و سیاق قدیمی مداحی را حفظ کند.

کم‌کم صدای مداحی‌اش در اوج جوانی بین هیئت‌های مختلف پیچید و این باعث شد علاوه‌بر هیئت پدرش، دعوت سایر هیئت‌ها را هم بپذیرد؛ «شغلم کشاورزی بود، ولی از وقتی به هیئت‌های مختلف می‌رفتم و مداحی می‌کردم، کمتر می‌توانستم به کشاورزی برسم؛ بنابراین در همان جوانی تصمیم گرفتم شغلم را به علاقه‌ام تغییر دهم و افتخار نوحه‌خوانی نصیبم شد.»

هیچ‌گاه برای هیچ مجلسی عدد و رقم تعیین نکرده است و این را افتخار خود می‌داند؛ «برای اهل‌بیت (ع) نمی‌توان نرخ گذاشت. اگر قرار باشد برای روضه امام‌حسین (ع) قیمت تعیین کنم، یعنی ارزش آن را به پول سنجیده‌ام و این برایم سنگین است.

باورم این است که وقتی نام و یاد اهل بیت (ع) بر زبانم جاری می‌شود، پاداش واقعی را همان لحظه از خودشان می‌گیرم. شاید بهترین پاداشم این بوده که چند‌سالی است هفته‌ای یک‌بار در مسجد گوهرشاد مداحی می‌کنم.»

 

آقا سید دوباره نوحه‌خوان شد

 

همواره سنتی‌خوان

او که همیشه به سبک سنتی مداحی کرده است، در مدح اهل بیت (ع) نوحه‌خوانی کرده، اما ارادت ویژه‌ای به امام سجاد (ع) دارد؛ «آقا امام‌رضا (ع) که همسایه ماست و زیر سایه او زندگی می‌کنیم، ولی، چون از بچگی در هیئت متوسلین به امام‌سجاد (ع) قد کشیدم و بعد هم کتاب‌های مختلفی خواندم، ارادتم به آقا زین‌العابدین (ع) زیاد شد.»

اگر قرار باشد برای روضه امام‌حسین (ع) قیمت تعیین کنم، یعنی ارزش آن را به پول سنجیده‌ام و این برایم سنگین است

از وقتی سکته کرد و برای مدتی خانه‌نشین شد، مدام با خودش می‌گفت «زودتر خوب بشوم تا بتوانم به مجالس معنوی برگردم.»‌

می‌داند که دلش بدون فضای هیئت آرام نمی‌گیرد؛ می‌گوید: تا همین چند هفته پیش هنوز توانم را به‌طور کامل به دست نیاورده بودم، اما وقتی اربعین و ایام شهادت امام‌رضا (ع) نزدیک شد، با خودم گفتم اگر امسال نروم، دلم می‌گیرد. باید می‌رفتم، حتی اگر سخت باشد.

حالا چند‌روزی است که دوباره به هیئت برگشته تا صدای گرمش باز هم محفلی به نام اهل‌بیت (ع) را زنده نگه دارد.

 

سنتی‌خوان قدیمی

‌جواد ارومی، رئیس هیئت جان‌نثاران حسینی که این هیئت را پدرش راه‌اندازی کرده است، می‌گوید: چهل سال است آقاسید را می‌شناسم. نام او برای هیئتی‌های مشهد بسیار آشناست. هیئت ما در بولوار شهیدنامجو قرار دارد، اما همچنان از او دعوت می‌کنیم که محفلمان را رونق ببخشد، چون هنوز یکی از سنتی‌خوانان خوب شهر است.

 

دست‌مریزاد به آقا‌سید

حسین نجفی، رئیس هیئت متوسلین به حضرت رضا (ع)، نیز درباره آقا‌سید چنین می‌گوید: مداحی بااخلاص است و از آن نوحه‌خوان‌هایی که برای شهر غنیمت به شمار می‌آید؛ سرمایه‌ای ارزشمند برای هیئت‌داران. وقتی شنیدم سکته کرده خیلی ناراحت شدم، اما حالا که دوباره برگشته و همچنان با شور و اشتیاق محفل را گرم می‌کند، واقعا دست‌مریزاد دارد.

 

* این گزارش سه‌شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴ در شماره ۶۲۴ شهرآرامحله منطقه ۷ و ۸ چاپ شده است.

کلمات کلیدی
آوا و نمــــــای شهر
03:44