عباس سخاوتیپور، مسئول واحد دیدبانی و تطبیق آتش لشکر ۲۱ امامرضا (ع) بود که در واپسینروزهای سال ۱۳۶۳ در عملیات بدر به شهادت رسید. زهرا شجاع، همسر شهید راوی بخشی از زندگی مشترکشان است. دخترخاله و پسرخاله بودیم. سهسالی را در عقد گذراندیم و سهسالونیم هم زندگی مشترک داشتیم. بارزترین خصوصیت عباس مهربانی او بود. دلش برای نیازمندان میتپید. اوایل عقد که بودیم، یک شب بسیار افسرده بود. علت ناراحتیاش را پرسیدم، بغضآلود گفت «ما اینجا راحت نشستهایم و نمیدانیم فقرا چطور زندگی میکنند.»
به او گفتم: «مگر چطور زندگی میکنند؟ من را ببر پیش آنها.» همان شب به حاشیه شهر رفتیم، آلونکنشینها را دیدیم و حلبیآبادها. عباس هروقت دستش میرسید به آنها کمک میکرد. حتی گاهی اوقات برایشان کتاب میبرد. بعضی وقتها هم مینشست و از بدیهای حکومت پهلوی پرده برمیداشت و آگاهشان میکرد.
او فعالیتهای ضدرژیم پهلوی را سالها قبل از پیروزی انقلاب اسلامی شروع کرده بود و علیه مواضع ضددینی حکومت افشاگری میکرد. البته اقدامات او کاملا مخفی و سری بود؛ زیرا پدرش همانموقع در ارتش شاهنشاهی خدمت میکرد. در بحبوحه انقلاب، دوستش را وامیداشت که نگهبانی بدهد و خودش در خلوت کوچهها روی دیوار شعار «مرگ بر شاه» مینوشت.
دستبرقضا یکی از همکاران پدرش، یک بار او را درحال شعارنویسی دیده و گوشش را تابانده بود. آن بنده خدا به عباس گفته بود «خوب است که پدرت نان شاه را میخورد!» پخش نوار سخنرانی و اعلامیههای امامخمینی (ره) و توزیع پوستر و... ازجمله فعالیتهای عباس بود که در شبها و روزهای انقلاب انجام میداد و خانوادهاش بیخبر بودند.
عباس از کودکی شجاعتی مثالزدنی داشت. از کودکی با هم بزرگ شده بودیم و خیلی خوب او را میشناختم. اواخر حکومت پهلوی، مستضعفان در منطقهای دورافتاده سرپناهی برای خودشان ساخته بودند. مأموران منطقه را محاصره کرده و بیرحمانه خانهها را بر سر آنها خراب کردند.
عباس خبر را که شنید، خودش را به آنجا رساند و اولین سنگ را به طرف مأموران پرتاب کرد و با صدای بلند فریاد زد «آی مردم! چرا ایستادهاید و جواب این ازخدابیخبرها را نمیدهید؟». این شد که صدای مردم هم درآمد؛ خشم شاهدان عینی را علیه رژیم پهلوی برانگیخت و آنها را وادار به واکنش کرد.»
خدا عباس را چندبار امتحان کرد. آن هم با بیماری خودش و فرزندش. در کودکی سهبار به دیفتری و ورم کبد و سالک روی چشم که احتمال داشت به نابینایی او منجر شود مبتلا شد که در مواردی پزشکان از ادامه حیات او قطع امید کرده بودند، ولی با توسل به ائمه اطهار (ع) شفا یافت. شکستگی پایش در کودکی هم او را یکسال از تحصیل بازداشت.
شاید تاریکترین نقطه زندگی مشترک ما درگذشت فرزندمان باشد. علی وقتی یکسالونیم داشت به علت بیماری قلبی درگذشت که لطمهای جبرانناپذیر برای عباس بود. البته او دوری فرزندش راتاب نیاورد و سه ماه بعد از وفات علی شهید شد و پیش او رفت.
نام شهید: عباس سخاوتیپور
سال تولد: ۱۳۳۸ مشهد
سال شهادت: ۲۸ اسفند ۱۳۶۳
محل شهادت: عملیات بدر
سمت در ارتش: مسئول واحد دیدبانی و تطبیق آتش لشکر ۲۱ امامرضا (ع)
فرزندان: محمد و علی