با نگاهی به اسناد وقفی موجود متوجه میشویم که زنان در دورههای مختلف با وقف اموال و املاک خود همیشه سعی در تأثیر در جامعه خود داشتهاند؛ از زمان سلجوقیان که زمردملک، بانوی خطاط و هنرمند خاندان سلجوقی، مصحفی به رشته تحریر درآورد و به آستان حضرت رضا تقدیم کرد ، تا گوهرشاد بیگم، همسر شاهرخ تیموری که مهمترین ابنیه وقفی زنان در آستان قدس مربوط به او بوده است.
این روال در همیشه تاریخ بوده است. به تازگی یک بانوی دیگر با وقف سکهها و قرآن دستنویس خاندانش دوباره این موضوع مهم را یادآوری کرد که هنوز هم زنان میتوانند بهترین الگوها برای فرزندان و دیگر افراد جامعه برای رواج این سنت پسندیده باشند. این هفته نگاهی خواهیم داشت به این وقف باارزش که لیلا برنگی از طالقان (استان البرز)داشته است.
لیلا برنگی اصالتش از شهر طالقان است و در خانوادهای به دنیا آمده که هنر و هنرپروری تنها دغدغهشان است. برنگی در معرفی خود اینگونه توضیح میدهد: ما اهل طالقان هستیم و در میان طالقانیها خطاطی رایج است. پدر من یکی از هنرمندان بنام طالقان بود که در هنر خطاطی بسیار خوش درخشید. درواقع من در یک خانواده هنردوست به دنیا آمدم و همیشه خاطره صدای کشیدهشدن قلم روی کاغذ، بهترین خاطره من از دوران کودکیام بوده است.
برنگی 10قطعه سکه متعلق به دوره قاجار را که میراث خانوادگیاش بوده است، همراه با تابلویی از قرآن کامل که به دست پدرش با قلم ریز کتابت شده و بهوسیله آبطلا تذهیب شده، به کتابخانه و موزه مرکزی آستان قدس رضوی اهدا کرده است. او درباره این وقف بزرگ میگوید: تابلویی را که به آستان قدس اهدا کردم، پدرم خطاطی کرده بود. او بسیار ماهرانه و با نهایت دقت این تابلو را خطاطی کرده است.
برنگی در توضیح تابلوی اهداییاش اظهار میکند: پدرم در این تابلو 114سوره قرآن را بهصورت کامل به شکل یک گلدان کتابت و طراحی کرده است و بنا به نظر هنرمندان و صاحبنظران در عرصه هنر خطاطی، این تابلو یکی از آثار بسیار ارزشمند و نفیس در این حوزه محسوب میشود.
او با اشاره به سکههای بسیار ارزشمند دوران قاجار که به آستان قدس اهدا کرده است، اظهار میکند: سکههایی که اهدا کردهام، متعلق به مادرم بوده است. آن زمان رسم بود که سکهها را روی لباس میدوختند. این کار بهنوعی تزیین لباس محسوب میشده است. مادرم نیز روی یکی از لباسهای مهمانیاش، بنا به رسم آن دوره، 10سکه دوران قاجار که از مادرش به ارث برده بود، دوخته است. وقتی من بزرگ شدم، مادرم این سکهها را به من هدیه داد و من تصمیم گرفتم برای ماندگاری و نگهداری بهتر، آنها را به آستان قدس هدیه کنم.
او میتوانست تابلو و سکههای یادگاریاش را به بالاترین قیمت به مجموعهداران دنیا و در حراجیهای معروف به فروشد، اما تصمیم به وقف آنها گرفت. تصمیمی که به گفته خودش شجاعت میخواست و او داشت. درباره تصمیم ناگهانیاش برای وقف این دارایی خانوادگیاش، اینگونه توضیح میدهد: تابلوی یادگار پدرم طلاکاری است و بسیاری از اقوام من را وسوسه میکردند که این تابلو را در خارج از کشور بفروشم، ولی من تاجر نیستم و میخواهم یادگارهای پدر و مادرم در کشور خودم بماند.
به همین دلیل با مشورت فردی معتمد و با پیشنهاد او تصمیم گرفتم این ارثیه باارزش را به آستان قدس اهدا کنم. این کار را از روی رضایت انجام دادم. زیرا این تابلو بسیار نفیس است و سالها از خطاطی و تذهیب آن میگذرد و نیاز به مراقبتهای ویژه دارد تا گذشت زمان باعث تخریب آن نشود. ضمن اینکه نگهداری سکهها نیز شرایط خاصی را میطلبید و اگر من آنها را در خانه و برای خود نگه میداشتم، باعث نابودی یا بیارزششدن آنها میشدم.
برنگی با بیان اینکه الان خیالم راحت است که یادگارهای پدر و مادرم در بهترین و امنترین مکان هستند، ادامه میدهد: تا پیش از این همیشه نگران بودم و بهدلیل نفاست این آثار، نمیتوانستم آنها را به کسی نشان بدهم، ولی از زمانی که آنها را به حرم رضوی اهدا کردهام، دلم آرام گرفته است و نفسی آسوده میکشم. الان همه میتوانند این سکهها و تابلوی باارزش را ببینند و لذت ببرند.