در چند شماره قبل، از روایتهایمان درباره محلات قدیم مشهد با عنوان «کوچهگردی» از نوغان گفتیم و تاریخ گذشته بر آن را حکایت کردیم و با اینکه قصه و تاریخش هنوز به پایان نرسیده بود، برای تنوع هم که شده است، اینبار قصد داریم با شما در یکی از کوچههای محله چهارباغ قدم بزنیم که خاصبودن نامش، سبب معروفشدن آن بهنسبت بسیاری از کوچههای قدیمیتر این محدوده شده است. این کوچه «روشن» نام دارد که اکنون در تابلو ابتدای آن علاوه بر کلمه روشن، آیتالله خزعلی۳ هم خودنمایی میکند.
براساس نقشه های موجود از مشهد، کوچه روشن در زمان ترسیم نقشه جولیس دالمج بریتانیایی یعنی سال1248خورشیدی وجود داشته، اما به این شکل نبوده است. درواقع در نقشه های قدیمی در محدوده فعلی کوچه روشن، کوچه ای بن بست قرار داشته با دو راه دسترسی که نخستین راه از کوچه حاج محمود هراتی (که خود از میدانگاهی چهارباغ منشعب شده) مسیر پیدا می کرده و دیگری هم از کوچه ای که اکنون کوچه مخابرات است.
ناگفته نماند این کوچه قدیمی را مردم محلی به دلیل مجاورت با بنای ثبت ملی تخریب شده سرای ترکمن ها از جانب کوچه مخابرات به نام «کوچه ترکمن ها» هم می شناختند
درست در مقابل مکانی که روزگاری کانون نشر حقایق اسلامی استاد محمدتقی شریعتی نیز بوده است. با این مستندات می توان گفت کوچه روشن عمری 150ساله دارد، ولی با این همه کمتر از بیست سال پیش، در جریان طرح نوسازی و بهسازی اطراف حرم مطهررضوی نابود می شود تا بخشی از زمین های اطراف آن به خیابان آیت الله طبسی اختصاص پیدا کند و بخشی هم در یکی از پروژه های بلندمرتبه منطقه قرار بگیرد.
ناگفته نماند این کوچه قدیمی را مردم محلی به دلیل مجاورت با بنای ثبت ملی تخریب شده سرای ترکمن ها از جانب کوچه مخابرات به نام «کوچه ترکمن ها» هم می شناختند. کوچه روشن در نقشه های بعدی مشهد هم وجود دارد، با این تفاوت که از زمان ایجاد خیابان شاهرضا نوی آن زمان (آیت الله خزعلی فعلی) یعنی سال های ابتدایی دهه دوم قرن چهاردهم قمری، نه تنها دیگر بن بست نیست که جای ابتدا و انتهای آن هم عوض شده بوده است.
این یعنی ابتدای کوچه در خیابان شاهرضانو قرار می گیرد. البته در این دوران هنوز نام کوچه به روشن تغییر پیدا نکرده بود و گواه این مدعا هم نقشه های سال های 1325 و 1333 مشهد است که در هردو آن ها نام «حاج محمد حسن طبرسی» برای این کوچه ثبت شده است.
گویا این فرد یکی از ساکنان یا بهتر بگوییم ثروتمندترین فرد ساکن این کوچه در دهه های دوم تا چهارم سده چهارده هجری بوده که خانه بزرگش تا سال ها پس از فوتش مورد توجه مردم قرار داشته است، اما در دهه چهل خورشیدی به دست ورثه تقسیم و سپس فروخته می شود و حضور این خاندان در این محدوده به پایان می رسد.
درست به همین دلیل است که در نقشه های بعدی مشهد نام این کوچه به «روشن» تغییر پیدا می کند. نامی که براساس نوشتار محمد رحیم رهنما در کتاب «شناسایی و وجه تسمیه معابر، محلات و اماکن عمومی بافت قدیم مشهد»، پس از این به دلیل سکونت فردی به نام حاجی روشن که از توانایی مالی خوبی برخوردار بوده است، بر این کوچه نهاده می شود.
در آن دوره به رغم برق دارنبودن برخی خانه های کوچه های اصلی و مجاور با این کوچه، مانند حاج محمود هروی، میرعلم خان، چهارباغ و شوکت الدوله منازل این کوچه برق داشتند
البته برخی قدیمی های محله مانند مرحومهاشمافسریان، نویسنده و فعال گردشگری شناخته شده مشهد که در روزگار کودکی (سال های 1326 تا 1334خورشیدی) در این کوچه ساکن بوده است، دلیل دیگری برای این نام گذاری مطرح می کند. او معتقد است دلیل نام گذاری این کوچه به روشن، برق داربودن همه منازل این کوچه بوده است و می گوید: «در آن دوره به رغم برق دارنبودن برخی خانه های کوچه های اصلی و مجاور با این کوچه، مانند حاج محمود هروی، میرعلم خان، چهارباغ و شوکت الدوله منازل این کوچه برق داشتند.»
همچنین به روایت برخی دیگر از ساکنان قدیم این محدوده، تمکن مالی به نسبت خوب ساکنان کوچه باعث شده بود که از برق موجود در خانه برای روشن کردن کوچه در ساعات نخستین شب استفاده کنند و برای همین هم این کوچه نسبت به کوچه های مجاورش از شب های روشنی برخوردار بوده و این امتیاز نام آن را به روشن تغییر داده است.
به هرحال، هرکدام از این موارد که دلیل نام گذاری این کوچه به روشن بوده باشد، اکنون همه آن را روشن می خوانند، اما به جز کسانی که به هر دلیلی نقشه های قدیم مشهد را مرور کرده اند یا می کنند، بقیه مردم از این حقیقت که روزگاری کوچه روشن، «طبرسی» نام داشته است، بی خبرند.
اما از حکایت های تاریخی کوچه روشن که رد شویم، باید بگوییم که این کوچه اکنون هم داستان های خاص خودش را دارد؛ داستان هایی که به دلیل قطع شدن ارتباط مستقیم آن با محله مادر یعنی چهارباغ (به دلیل اجرای خیابان آیت الله طبسی حدفاصل آن و کوچه چهارباغ و البته تخریب یک سمت کوچه در جریان اجرای این خیابان) مانند قدیم خود، بسیار نیست، اما بازهم به حدی هست که بتواند ساعتی چند، هر رهگذر مشهددوستی را معطل شنیدن حکایت هایش کند.
یکی از این روایت ها را می شود در ابتدای کوچه و در تماشای ساختمان سازمان تبلیغات اسلامی و سپس مجتمع تجاری یاس وابسته بدان نظاره کنیم که میعادگاه بسیاری از پژوهشگران حوزه های مختلف علوم اسلامی در سال های گذشته بوده است. این ساختمان نوساز است و بر ویرانه های چندین خانه و مغازه قدیمی این کوچه و البته یکی از هتل های قدیمی شهر که در دوران جنگ تحمیلی مأمن بسیاری از جنگ زدگان پناه آورده به مشهد بوده، مستقر شده است، اما در سال های گذشته بر آن، میزبان بسیاری از بزرگان حوزه و دانشگاه بوده است و به همین دلیل نقشی مهم در منظومه فکری حاکم بر خراسان و مشهد دارد.
درست رو به روی این بنا، در همان ابتدای کوچه راه پله ای است که برای متولدان ابتدای دهه شصت به قبل مشهدی یادآور فروش اجناس تعاونی است. در این بنا روزگاری نخستین تعاونی صنف لباس فروش مشهد مستقر بوده است و بسیاری از مردان و زنان متولد دهه پنجاه و شصت نخستین لباس های مدرسه و نخستین کت وشلوارها و و مانتوهای خود را از این فروشگاه تهیه کرده اند.
از ورودی کوچه که بگذریم، سمت راست درست قبل از یگانه فرعی باقی مانده از پنج فرعی آن، دو حسینیه زیبا چشم نوازی می کند. یکی از این دو حسینیه بیت المهدی(عج) است که متعلق به اهالی تهران است و دومی بیت العباس(ع) نام دارد و شیرازی ها آن را بنا کرده اند. هردو این بناها از ظاهری زیبا برخوردارند و کاشی کاری های امروزی اما چشم نوازی در نمای خود دارند.
البته کاربری بیت المهدی(عج) تهرانی ها و بیت العباس(ع) شیرازی ها بیشتر اقامتی است و نام هردو در پایگاه های مجازی مرتبط با اسکان زائران ثبت شده است، با این تفاوت که شیرازی ها از همان ابتدای تأسیس نام بنای خود را حسینیه و زائرسرا گذاشتند، اما تهرانی ها فقط آن را حسینیه نامیدند. البته این دوگانه زائر پذیر کوچه روشن یک سومی هم دارد که در ابتدای همان یگانه فرعی کوچه روشن واقع شده و برخلاف آن دو نمونه نخست، از همان ابتدا به عنوان هتل آپارتمان فعالیتش را آغاز کرده است.
یگانه فرعی کوچه روشن که در ابتدای هردو سوی آن دو بنای زائر پذیر وجود دارد، در ادامه میزبان چند خانه به نسبت زیبا و قدیمی است؛ خانه هایی که قدمت همه شان پهلوی دوم است و بیشترشان پس از انقلاب اسلامی خاصه دهه شصت تغییر کرده اند، اما خانه هایی قابل توجه هستند و حتی دو مورد از آن ها در حدی است که بتوان واجد ارزش ثبت ملی تلقی شان کرد.
اما چشم و چراغ معاصر این کوچه خانه ای است که تا همین چند ماه پیش میزبان یکی از استادان برجسته اخلاق مشهد بود. استادی که درِ خانه اش (که نخستین خانه عقب نشینی کرده در مسیر اصلی کوچه نیز محسوب می شود) همیشه روی مراجعه کنندگان باز بود و بدون هیچ تکلفی افرادی را که بیشتر برای بیان نیازی یا گرفتن استخاره ای مراجعه کرده بودند، می پذیرفت، پای کلام آنان می نشست و در حد توانش برای رفع مشکل آنان می کوشید.
این خانه که چند ماهی است دیگر ساکن مهربان آن با این جهان خداحافظی کرده و اهل سرای باقی شدهاند، منزل حجت الاسلام والمسلمین سید جعفرطباطبایی است که همه مردم مشهد او را مانند برادر دیگرش، مرحوم حجت الاسلام والمسلمین سید مهدیطباطبایی، استاد برجسته اخلاق، به نیکی و بزرگ منشی و اخلاق مداری می شناختند.
خانه مرحوم طباطبایی یگانه مکان متعلق به اهل علم در کوچه روشن نیست، بلکه چندقدمی پس از این خانه، در طرف دیگر کوچه بنایی وجود دارد که آن هم نماد یکی دیگر از خاندان های قدیمی و روحانی مشهد است؛ مدرسه علمیه خاتم الانبیا(ص) تنها ساختمان باقی مانده از حوادث روزگار، در طرف دیگر کوچه روشن قرار دارد که بنا بر متن درج شده بر تابلو آن، به دست آیت الله میرزامهدی نوقانی ایجاد شده است و زیر نظر و سرپرستی این خانواده اهل علم اداره می شود. این مدرسه اکنون به دلیل همان جبر روزگار و مشکلات ایجادشده ناشی از تخریب بناهای اطراف آن، دیگر به صورت رسمی استفاده نمی شود، اما از زیبایی قابل توجهی برخوردار است.
اما آخرین بنای قابل توجه کوچه روشن، منزلی در تقاطع این کوچه با بقایای کوچه حاج محمود هروی است. این منزل که البته سه نبش است و سوی دیگرش هم در کوچه پنجه قرار دارد، یک منزل تاریخی تقریبا ناشناخته است.
بخشی از این منزل که خانه ای گرفتار بین ورثه فردی از اهالی کرمان است و درست به همین دلیل هم تا امروز از گزند حوادث در امان مانده، متعلق به سال های انتهایی دوران قاجار و ابتدایی عهد پهلوی است و مصالح به کاررفته در بخش دیگر آن از بازسازی آن در میانه های عهد پهلوی دوم حکایت می کند.
داستان بناهای کوچه روشن در همین تعداد خلاصه نمی شود، زیرا روزگاری در خانه های خراب شده این کوچه شخصیت های بزرگی سکونت داشته اند؛ شخصیت هایی که هرکدام در یکی از حوزه های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی مشهد نامی نیک از خود برجا گذاشته اند.
برای نمونه در یکی از این منازل تخریبی روزگاری اخوان ثالث سکونت داشته است و در منزلی دیگر ملک زاده، نویسنده و روزنامه نگار برجسته، و خانه ای هم ملک پدری دکتر محکی، استاد شناخته شده کنونی علم ارتباطات، بوده است. البته گلاب گیرهای معروف که برند گلاب نادر را در اختیار دارند هم روزگاری در یکی از این خانه های تخریب شده این محله گلاب گیری داشته اند و احتمالا سوای روشنی این کوچه، عطر خوش گلابشان هم رهگذران را سر کیف می آورده است.