|در میان کوچه پس کوچههای قدیمی که هویت و تاریخ از میانشان رخت بسته، در عیدگاه16، حسینیهای هست که اگرچه از سازه قدیمی آن خبری نیست، تاریخچهای کهن و شنیدنی دارد. تاریخ شکلگیری مسجد و حسینیه معتمد معلوم نیست اما طبق اسناد خانوادگی و وقفنامههای خاندان« بامشکی» حداقل 170 سال قدمت دارد.
مسجدی که اکنون نیز پذیرای نمازگزارانی است که مسیر عبورشان از عیدگاه میگذرد. دو تن از خانواده بامشکی در این گفتوگو همراه ما هستند تا صفحهای از تاریخ پنهان مشهد را به روی ما بگشایند و درباره وقفی حرف بزنند که گرچه موقوفه هایش گم شده، هنوز خیر معنوی اش به بانیاش می رسد.
مسجد و حسینیه معتمد عیدگاه حال و هوای سازههای قدیمی را ندارد. سنگ نوشته درون مسجد بنای اولیه آن را به پیش از 1265 قمری نسبت میدهد که در سالهای 1353 و 1365 خورشیدی بازسازی شده است. ساختمان کنونی مسجد و حسینیه که پیوندشان از قدیم ناگسستنی بوده است در هم تنیده تا در اوقات نماز و ایام عزاداری سیدالشهدا(ع) به روی مردم باز شود.
حاج جواد بامشکی که پدرش چندین سال مسئولیت امور این بنا را داشته است و اکنون خودش مشارکت فعال در نگهداری و گسترش این بنا دارد، دیوار پوشیده از عکسهای هیئتیها و بزرگان حسینیه را به ما نشان میدهد. انگار هرکسی روزی در این حسینیه پای روضه امام حسین(ع) نشسته است، دوست داشته ردی از خود برجای بگذارد و این آلبوم ایستاده بر دیوار ورودی، شامل همان کسانی است که منتظرند یکی یادشان کند.
سید مجید بامشکی، فرزند کوچک قمرخانم، نفر دومی است که هم گذشته موقوفه را به خاطر دارد و هم در امور اجرایی مسجد مشارکت میکند. او نیز ما را در این گزارش یاری میرساند. این دو تن بیشترین تلاش را برای برپاداشتن مراسم و باز بودن در مسجد به روی نمازگزاران و بازسازی ساختمان آن دارند.
در میان انبوه اسنادی که از مسجد و حسینیه بر جای مانده است، سندی نمیتوان یافت که ما را به تاریخ ساخت آن رهنمون کند. این اسناد به همت حاج جواد گردآوری و از عربی به زبان فارسی برگردانده شده است.
در بین این اسناد دو وقفنامهای که از موقوفات مسجد باقی مانده است ما را به 170 سال پیش میبرد. همچنین سنگنوشتهای که در ورودی حیاط حسینیه نصب شده، وقفنامه یک قطعه باغ در اراضی مزرعه تقیآباد(محدوده هفده شهریور) است.
حمام مردانه و زنانه از دیگر موقوفههایی است که حاجمهدی خان معتمدالشریعه سازنده مسجد وقف آن کرده است
حاج جواد که زمان زیادی را صرف جمعآوری این اسناد کرده است، میگوید: «طبق اسناد، حاج مهدیخان معتمدالشریعه، سازنده مسجد است. ایشان درآمد باغش را وقف مسجد و نشانی این مکان را در وقفنامهاش ذکر کرده است. متولیاش را نیز امامجماعت مسجد قرار داده و تا صد سال پیش اسناد آن موجود است که درآمد آن به مسجد میرسیده است. با بزرگ شدن شهر و نبود متولی پیگیر، آن موقوفه فروخته و عواید آن از دست مسجد خارج شده است.»
حمام مردانه و زنانه از دیگر موقوفههایی است که حاجمهدی خان معتمدالشریعه سازنده مسجد وقف آن کرده است. وقفنامه پارچهای این حمام نیز از اسنادی است که قدمت موقوفه مسجد را اثبات میکند. سید مجید میگوید: «یک زمین دوهزارمتری در همین محله بود که حمام در آن ساخته شده بود. حدود 500 متر زیربنا و مابقی آبریزگاه آن بود. حمام ابتدا به نام عیدگاه بود که بعدها به «گلستان» و «زرنگار» تغییر یافت و هجده سال پیش در نوسازی بافت حریم حرم تخریب شد.»
حاج جواد از وقفنامه پارچهای کپی گرفته است و آن را پیشروی ما باز میکند. وقفنامه سال 1277 قمری با خط خوش نوشته شده و ممهور به مهرهای قدیمی است. آدمهایی که پای این سند را امضا کردهاند چندین سال است که به خاک پیوستهاند، ولی امضاهایشان هنوز گواه این وقف است.
حاج جواد بخشی از آن را برای ما میخواند و تفسیر میکند. درآمد حمام و زمین متصل به آن، وقف حسینیه و مسجد شده است. جایی گفته شده است که خانه واقف (معتمدالشریعه) جنب تکیه و مسجد بوده و در ورودی آن به درون حسینیه گشوده میشده است.10درصد حق تولیت حمام در نظرگرفته شده است.
سه تومان ناصرالدین شاهی باید حقالقلم به امام جماعت مسجد و دو تومان نیز به مؤذن و خادم پرداخت میشده است. بقیه درآمد صرف حصیر و روشنایی مسجد، روضهخوانی سیدالشهدا(ع)، اطعام مؤمنین در ایام عاشورا و انعام ذاکران و مداحان میشده است. اگر درآمدی از حمام باقی میماند نیز باید صرف افطاری در ماه مبارک رمضان و ذکر مصیبت سیدالشهدا(ع) میشد.
حاج جواد میگوید: «من در سالهای کودکیام در دهه سی و چهل خاطرم هست پدرم( که از طرف مادرش قمر خانم به عنوان تولیت تکیه و مسجد وکیل بود.) سفره این افطاری را دو شب در منزلمان پهن میکرد.»
حاج مهدیخان معتمدالشریعه تولیت تکیه، مسجد و حمام را پس از خودش به پسر بزرگش، ملا غلامحسین، واگذار کرده است. در جایی از وقفنامه حمام گفته شده است که تولیت حمام تا زمانی که واقف زنده است با خود اوست و پس از آن به ملا غلامحسین میرسد: «به اولاد اولاد او ذکورا و اناثا نسلا بعد نسل ما توالدو و تناسلوا» این عبارت ذکرشده در وقفنامه نشان میدهد فرزندان پسر و دختر به چه ترتیب میتوانند تولیت حمام و در کنارش حسینیه و مسجد را برعهده بگیرند.
پس از ملاغلامحسین نیز فرزندان او به ترتیب شیخ محمد و بانوقمر، تولیت این موقوفه را بر عهده گرفتهاند. پسر بزرگ قمرخانم، حاج احمد بامشکی، در زمان حیات بانو امور مسجد را بر عهده داشت و پس از آن نیز خود او امور را بر عهده گرفت.
حاج مهدیخان معتمدالشریعه که کشیک سوم حرم بوده، نامش را بر این مکان باقی گذاشته است و اکنون فرزندان قمرالسلطان و نوههای ملاغلامحسین هستند که یاد او را به نیکی زنده نگهداشتهاند.
مراسم دهه اول محرم از همان سالها در این تکیه برقرار بوده و مخارج آن از موقوفات و کمکهای مردمی تأمین میشده است. صورت خرجهای این مراسم از 147 سال پیش که به خط سیاق بر ورقهای زرد کاهی خطاب به سید یوسف امام جماعت مسجد و ملاغلامحسین نگاشته شده، باقی است. خریدها بیشتر برنج، گوشت، ماش، نخود و کنده بوده است تا عزاداران حسینی اطعام شوند.حمام هم به صورت معمول دست مستأجر بوده که درآمد حاصل آن به مسجد میرسیده است.
در سند دیگری مبلغ 6 تومان پول رایج خزانه ناصرالدین شاهی از بابت حمام وقفی به تولیت تحویل داده و امضا گرفته شده است.از این دست اسناد بسیار است که نشان میدهد مسجد چه موقوفاتی داشته و به چه مصارفی میرسیده است. مراسم دهه اول محرم و اطعام زائران امام رضا(ع) در تاسوعا و عاشورای حسینی از همان قدیم تا کنون در مسجد معتمد ادامه داشته است و اکنون باعث گرد هم آمدن خاندان بامشکی و دیگر فامیل وابسته میشود.
چندین موقوفه طی سالهای ساخت به مسجد واگذار یا درآمد آن به این مکان اختصاص داده شده است. باغ میمی توسط کربلایی علی، فرزند ملا اسماعیل، در سال 1228 خورشیدی وقف شده و متولی آن امامجماعت وقت مسجد تعیین شده است. یک باب حمام زنانه توسط حاج مهدی خان در همین سال وقف شده است و ملاغلامحسین و اولاد او به عنوان متولی معرفی شدهاند.
درآمد حمام عیدگاه نیز توسط خود واقف حسینیه در سال 1239 خورشیدی برای مصارفی که در بالا ذکر شد به این مکان واگذار شده است
درآمد حمام عیدگاه نیز توسط خود واقف حسینیه در سال 1239 خورشیدی برای مصارفی که در بالا ذکر شد به این مکان واگذار شده است. یک دربند دکان توسط حاج فریدون سال 1283 خورشیدی، دو مغازه سال1314 خورشیدی، دو مغازه مرحوم محمد معتمدی سال 1330 خورشیدی و موارد دیگری نیز وقف مسجد و تکیه معتمد شده است.
در نگاه اول این حسینیه باید یکی از سرمایهدارترین مساجد وحسینیههای مشهد باشد که البته چنین خبری نیست!همه موقوفات متعلق به مسجد در طول این سالها به دلایل مختلف از دست آن خارج شده و فقط وقفنامه آن برای متولی مسجد باقی مانده است. از همین رو این مسجد و حسینیه برای انجام امور معمولی خود نیز دچار مشکل است و برای برگزاری نماز و روضه دهه اول محرم که تا کنون تعطیلی نداشته است از وجوهات مردمی استفاده میکند. البته هیئت امنای مسجد همه تلاششان را میکنند که املاک این وقفنامهها یا بخشی از آن را به مسجد برگردانند.
خاندان بامشکیها در محله عیدگاه و نوغان بسیار معروف هستند و اگر در هر نقطه از شهر نامشان بیاید از تو میپرسند که از بامشکیهای عیدگاهی یا نوغان؟ حاج جواد وقتی میخواهد خانوادهاش را معرفی کند میگوید: بامشکیهای شاخه حاج طاهر، دامادحاج مهدی خان معتمدالشریعه. گویا منزل معتمدالشریعه که جد بامشکیها میشود دیوار به دیوار مسجد بوده است. حاج طاهر بامشکی همسر قمرالسلطان نزدیک به مسجد معتمد ساکن بوده است.
زمانی که قانون ثبتاحوال سال1305 به تصویب و اجرا رسید نام خانوادگی بامشکی به حاج طاهر و بانو قمر میرسد تا خاندان بامشکیهای عیدگاه از آنجا شکل بگیرد. این خاندان که سابقه حضورشان در محله عیدگاه به بیش از دویست سال میرسد حالا دیگر در همه شهر پراکنده شدهاند. سالهای طولانی است که خانواده بامشکی از این محله رفتهاند و در دیگر نقاط شهر ساکن شدهاند؛ ولی هنوز در عیدگاه آنها را به خوبی میشناسند و همه آن کسانی که روزی روزگاری در این کوچه بودهاند از آنها به نیکی یاد میکنند.