کد خبر: ۳۰۵۷
۲۱ خرداد ۱۴۰۱ - ۰۰:۰۰

زمان‌بانی در حرم؛ ساعت‌سازی که 32سال خادم لحظه‌های زیارت بود

محمدعلی عنبرانی، بچه کوچه حوض امیر و پسر عباسعلی کفاش، سومین نسل از ساعت‌سازانی است که مسئول ساعت حرم شدند. او معتقد است به دعای مادرش آقا او را طلبید و به‌واسطه کار اصلی‌اش که ساعت‌سازی بود، کوک ساعت‌های حرم حضرت رضا(ع) را هم برعهده گرفت. سه‌ سالی می‌شود که بازنشسته شده است، اما می‌گوید 32سال مراقب بوده تا مبادا عقربه‌های ساعت از کار بیفتد. عنبرانی درباره چگونه کوک‌کردن ساعتی که زنگ‌زدنش خاطرات زیادی را برای ما مشهدی‌ها داشته است و دارد و ساعت‌هایی که او هر روز کوک می‌کرده است، حرف‌های زیادی برای گفتن دارد.

32سال مراقب عقربه‌های فولادی ساعت حرم مطهر رضوی بود تا سر موقع بچرخند و سر ساعت زنگ بزنند. محمدعلی عنبرانی، بچه کوچه حوض امیر و پسر عباسعلی کفاش، سومین نسل از ساعت‌سازانی است که مسئول ساعت حرم شدند.

او معتقد است به دعای مادرش آقا او را طلبید و به‌واسطه کار اصلی‌اش که ساعت‌سازی بود، کوک ساعت‌های حرم حضرت رضا(ع) را هم برعهده گرفت. سه‌ سالی می‌شود که بازنشسته شده است، اما می‌گوید 32سال مراقب بوده تا مبادا عقربه‌های ساعت از کار بیفتد. عنبرانی درباره چگونه کوک‌کردن ساعتی که زنگ‌زدنش خاطرات زیادی را برای ما مشهدی‌ها داشته است و دارد و ساعت‌هایی که او هر روز کوک می‌کرده است، حرف‌های زیادی برای گفتن دارد.

 

از بازی در صحن تا خادمی

کودکی‌اش به بازی در صحن‌ و سرای حضرت می‌گذرد. گاهی هم تابستان آب یخ درست می‌کند و به زائران آقا می‌دهد. بعد از سربازی شاگردی در ساعت‌سازی را در چهارراه شهدا شروع می‌کند. به‌واسطه یکی از رفقای خادمش، متوجه پذیرش برای خدمت در حرم می‌شود و با او به حرم می‌رود و لباس عرض ارادت به امام رضا(ع) را می‌پوشد.

 ابتدا جارو به‌دست می‌گیرد تا صحن و سرای حضرت را بروبد. یک روز نفسِ خسته یک پیرمرد درحال توزیع چای، او را وامی‌دارد تا سینی را از دستش بگیرد؛ سینی‌ای که تا ده سال بعد از دستش نمی‌افتد تا مسیر خدمتش عوض شود.

عنبرانی در زمان حضور در حرم بیکار نمی‌ماند و حتی زمان استراحتش ساعت‌های خدام حرم را تعمیر و تنظیم می‌کند، میان خادمان به ساعت‌سازی شناخته می‌شود.

 

درخواست شاگردی ساعت‌ساز حرم را دادم

بعد از ده سال خدمت، به‌دستور تولیت وقت، خادمانی را که حکم ندارند، مرخص می‌کنند. او هم جزو همان‌هایی است که بی‌حکم خدمت باید مرخص شود. می‌گوید: آن زمان‌ها ساعت‌ساز قبلی حرم، مرحوم درودگر بود و بعد از معاون، دومین نسلی بود که به امور ساعت‌ها رسیدگی می‌کرد. 

چند باری او را در صحن‌ها یا زمانی که درحال کوک‌کردن ساعت‌ها بود، دیده بودم و خیلی دوست داشتم کارش را ببینم و یاد بگیرم. به همین دلیل درخواستم را برای شاگردی به ایشان و تولیت فرستادم، اما با درخواستم موافقت نکردند. یک روز که کم‌کم آماده مرخص‌شدن از خدمت آقا بودم، مرحوم درودگر را در صحن آزادی دیدم که تازه از کوک‌کردن ساعت فارغ شده بود. 

جلو او را گرفتم و از او پرسیدم: چرا با درخواستم موافقت نکردید که شاگردتان بشوم؟ گفت: من فکر نمی‌کردم شما باشید. دوباره درخواست بدید، من موافقت می‌کنم. از فردا هم بیا پیش من.

 

از دیدن چرخ‌دنده‌های ساعت حرم وحشت کردم!

شاگردی درودگر او را به ساعت‌های حرم نزدیک می‌کند: اولین روزی را که با مرحوم درودگر برای بازدید ساعت‌ها رفتیم، فراموش نمی‌کنم. از دیدن چرخ‌دنده‌های بزرگ ساعت و عقربه‌هایش وحشت کردم. تابه‌حال چنین عقربه‌های بزرگی را ندیده بودم.

 در دلم گفتم خدایا من چطور باید این ساعت‌ها را کوک کنم؟ مرحوم درودگر که متوجه وحشت و تعجبم شده بود، گفت: چشمانت را به عقربه‌ها و موتور بزرگ این ساعت عادت بده، چون تا به حال هر ساعتی دیدی کوچک بوده است. و تمام زیروبم کار را برایم توضیح داد.

پس از مدتی درودگر فوت می‌کند و حکم ساعت‌ساز حرم به‌نام عنبرانی می‌خورد تا 32سال، هر روز و در روز چند نوبت، از صد پله بالا برود و ساعت حرم را کوک کند. به‌گفته عنبرانی دویست ساعت دیجیتالی و عقربه‌ای در حرم مطهر وجود دارد که امور رسیدگی به همه این ساعت‌ها تا سال‌ها برعهده او بوده است.

 

فقط یک‌بار ساعت حرم تعمیر اساسی لازم داشت

در همه 140سالی که ساعت معاون (نام خریدار ساعت) در صحن انقلاب و سپس آزادی نصب شده است، هرگز از کار نایستاده است. ماجرای چند باری که عقربه‌های ساعت معاون از کار ایستادند، از زبان عنبرانی شنیدنی است: هوش و حواسم همیشه باید به ساعت و عقربه‌هایش بود تا خدایی‌نکرده عقربه‌ها از کار نیفتند.

 به محض اینکه حس می‌کردم چرخ‌دنده‌ها کمی کند شده‌اند، آن‌ها را تعویض می‌کردم و تراش می‌دادم. هر روز دو نوبت، یک‌بار صبح و یک‌بار هم عصر برای گشت ساعت‌های حرم می‌رفتم. تعمیرات جزئی را همان‌جا انجام می‌دادم، ولی اگر ساعتی به تعمیر اساسی نیاز داشت، آن را به دفتر تعمیر ساعت می‌آوردم و به‌جای آن ساعت دیگری را نصب می‌کردم.

 این کار در روزهای اوج حضور زائر، چندین ساعت و در بقیه روزها یک ساعت طول می‌کشید. گاهی هم اگر مشکلی برای ساعت‌ها پیش می‌آمد، مردم و خادمان با دفتر تماس می‌گرفتند و اطلاع می‌دادند. در این سال‌ها، فقط یک‌بار ساعت‌ها به تعمیرات اساسی نیاز داشتند که با هماهنگی و درخواست به تولیت و مسئولان وقت، همه چرخ‌های ساعت‌ها را تعویض کردم. همچنین، چرخ‌دنده‌ها و موتور روغن‌کاری و ساعت رنگ شد. در آن چند ساعت دور ساعت پوشانده شده و از نگاه زائران دور بود.

 

برای تعمیر ساعت، امام رضا(ع) کمکم کرد

در یک تجربه دیگر نیز برای تغییر صدای زنگ زمان‌سنج حرم، چند ساعتی دور آن پوشانده شد. او می‌گوید:تعدادی از مردم می‌گفتند زنگ ساعت صدای ناقوس کلیسا می‌دهد و این صدا مناسب و خوشایند حرم مطهر نیست. آن‌موقع با چکش دست‌سازی که داشتم، تصمیم گرفتیم صدای زنگ را بهتر کنیم و برای چند ساعت پوشانده شد.

او خاطره دیگری نیز تعریف می‌کند: یک شب در خانه برای خواب آماده می‌شدم که از حرم تماس گرفتند و گفتند ساعت از کار افتاده است. متوجه نشدم چطور خودم را به حرم و بالای ساعت رساندم. به‌نظر می‌رسید یکی از چرخ‌دنده‌ها خراب شده باشد، اما هرچه نگاه می‌کردم، متوجه نمی‌شدم کدام چرخ‌دنده است. 

خیلی ناراحت بودم تا اینکه حس کردم انگار یک نفر دستم را گرفت و روی یک چرخ‌دنده گذاشت و گفت این چرخ‌دنده است. بدنم یخ کرد و سریع چرخ‌دنده را محکم و روغن‌کاری کردم. بعد از پایان کار تازه به خودم آمدم و همان بالا ساعت‌ها اشک ریختم.

 

طرح یک‌شکل‌شدن ساعت‌ها را من دادم

در قدیم ساعت‌های حرم هر کدام یک رنگ و یک مدل بود. عنبرانی بارها درخواست همسان‌سازی آن‌ها را داده بود که هر بار رد می‌شد. او می‌گوید: قائم‌مقام در بازدید از حرم مطهر با نگاهی به ساعت‌ها گفت: چرا هر کدام از ساعت‌های حرم یک شکل و مدلی دارد؟ یک‌جا گرد است و جای دیگر مربع! 

از آنجایی که در مجموعه حرم همه‌چیز همسانی و نظم داشت، دستور داد همه ساعت‌ها یک‌شکل شوند. من هم از فرصت استفاده کردم و طرحی را که حدود پنج سال زمان برده بود تا از سوی یکی از دوستان اصفهانی‌ام آماده شود، ارائه کردم و خوشبختانه بلافاصله با طرح موافقت شد. ده سال می‌شود که همه ساعت‌های حرم یک‌شکل شده‌اند و همگی دیجیتال و برقی هستند و به باتری هم نیاز ندارند.

عنبرانی این تغییر را مثبت و به نفع زائر می‌داند: این ساعت‌ها اوقات شرعی، ذکرهای ایام هفته، تاریخ و... را نمایش می‌دهند که نیاز زائران را برطرف می‌کند. بارها که برای گشت رفته‌ام، دیده‌ا‌‌م که زائران مشغول یادداشت‌کردن وقت اذان‌ها هستند تا بتوانند برنامه زیارتشان را طوری بچینند که به نماز جماعت برسند. اکنون به‌جز دو ساعت بزرگ صحن آزادی و انقلاب اسلامی، فقط یکی‌دو ساعت عقربه‌ای در رواق‌ها داریم.

 

18سال تنها بودم

پیش‌تر تعمیر همه ساعت‌های حرم امام رضا(ع) با ساعت‌ساز بوده است؛ از مساجد وابسته بگیرید تا مؤسسات و ادارات بیرون از حرم که رتق‌و‌فتق امورشان سختی‌های خودش را داشته است. بااین‌حال، عنبرانی هفده‌هجده سال به‌تنهایی به همه امور ساعت‌های حرم نظارت کرده است. 

او تعریف می‌کند:اگر سفری برایم پیش می‌آمد، سعی می‌کردم نروم یا سریع برگردم. پیش از سفر، همه ساعت‌های حرم را کنترل و ساعت‌های بزرگ و قدیمی را بررسی می‌کردم تا مشکلی نداشته باشند. برای احتیاط هم چند باتری به همکاران می‌دادم تا اگر نیازی به استفاده بود، معطل نمانند.

 گذشت تا اینکه مسئولان بخش گفتند نیاز است شخصی هم در کنار دست شما باشد تا زمان مرخصی یا سفر کارها روی زمین نماند و وحیدی برای همکاری با من معرفی شد. من هم همه تجربیاتم را به او منتقل کردم و الان هم بعد از من کار رسیدگی به ساعت‌های حرم با اوست.

 

کوک ساعت به امید شفاعت

عنبرانی برای رزق‌وروزی به محل کار نمی‌رود، بلکه امید او به شفاعت حضرت رضا(ع) است. اکنون نیز بازنشستگی و دوری از ساعت‌های حرم برایش سخت است:از روزی که بازنشسته شده‌ام، انگار گم‌شده‌ای بزرگ دارم، انگار غریب مانده‌ام. این دوری از آقا برایم خیلی سخت است. من با ساعت‌های بزرگ و قدیمی خیلی انس گرفته بودم.

 زمانی که در حرم بودم، جزو عمرم حساب نمی‌شد و بهترین لحظه‌های زندگی‌ام بود. موقع اذان که می‌شد، چشم‌های منتظر هزاران نفر را به ساعتی که کوک کرده بودم، می‌دیدم و خستگی از تن و بدنم می‌رفت. هنوز هم هر یک‌ربع یک‌بار صدای دنگ‌دنگ ساعت در گوشم است. 

حالت روحانی و معنوی در زمانی که ساعت زنگ می‌زد را فراموش نمی‌کنم. هر زمان که برای تمیزکردن و تنظیم ساعت بالا می‌رفتم، چند دقیقه آن بالا برای همه افراد گرفتار، نیازمندان و دردمندان دعا می‌کردم. آن بالا توسل به آقا لذت دیگری داشت. آن بالا احساس نزدیک‌شدن به امام رضا(ع) داشتم.

 

پی‌نوشت: بازنویسی‌شده از گزارش ساعت‌بان حرم چاپ‌شده در 20تیر1398 - خبرنگار: المیرا منشادی

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44