پایهشمعدانهای شیشهای سبز و قرمز آنقدر بلند است که آویزهایش پشت پارچه براق پرچم پنهان میشود. شمعدانها دورتادور اتاق کنار هم چیده شدهاند، لابهلای پرچمهای سبز و سیاه و قرمز که همیشه در مراسمهای خاص در صحنهای حرم دیدهام.
بوی عطری که زائران آن را به عطر مشهدی میشناسند با گلاب آمیخته شده و فضا را پر کرده است. از پنجره کوچک اتاق میتوان جریان پرشور زیارت را دید، تکاپوی زائران حضرت(ع) که از هر فرهنگ و با هر پوششی به زیارت امام هشتم(ع) آمدهاند. صندلی معاونت طوری پشت میز قرار گرفته است که بیشترین تسلط را به صحن مطهر داشته باشد. از این پنجره، هم زائران دیده میشوند و هم خادمانی که در کسوت انتظامات به زائران خدمت میکنند.
در همین اتاق که دفتر معاونت آستان قدس رضوی است قرار است با محمد توکلی فریمانی گفتوگو کنیم، مدیری که خدمت در آستان قدس رضوی را از همین انتظامات یا به قول معروف دربانی حرم شروع کرده و هنوز بهترین دوران خدمتش را همان روزها میداند، دورانی که با زائران بارگاه به طور مستقیم در ارتباط بوده و میتوانسته راهنمایشان باشد.
او پله پله به صحنها و رواقها نزدیکتر شده و حالا مسئول امور مربوط به زائرانی است که به امام(ع) پناه میآورند. باوجود ابهت زیادی که در فضای کار دارد برای گفتوگوی خودمانی از روی صندلیاش بلند میشود و روبهرویم مینشیند تا بتوانیم راحتتر گفتوگو کنیم.
متولد 1348 است. یعنی 52سال را پر کرده، اما ریش سفید کرده و ظاهرش بیشتر از اینها نشان میدهد. خودش میگوید خدمت آدم را پخته و پیر میکند، آن هم خدمتی که مسئولیت به همراه داشته باشد.
بیشتر از سیسال است که در حرم مسئولیتهای مختلف داشته، از نگهبانی ورودی حرم و بخش انتظامات شروع کرده و حالا با مسئولیت معاونت اماکن متبرکه آستان قدس رضوی شبانهروز خود را وقف زائران حضرت میکند. نحوه ورود به آستان قدس رضوی و طیکردن مراحل مختلفش برای بسیاری از ما سؤال است، اینکه چطور میتوان در فضای کاری آستان وارد شد. توکلی که خود را یک بچه شهرستانی معرفی میکند میگوید: با افتخار میگویم که اهل فریمان هستم. پدرم کشاورز است و 10خواهر و برادر دارم.
قبل از اینکه به آستان قدس رضوی بیایم دانشجوی شیمی بودم و در نهضت سوادآموزی کار میکردم. در کشاورزی هم به پدرم کمک میکردم. اما از زمانی که وارد آستان شدم به سبب اینکه امکان ادامه تحصیل برایم مهیا نبود دانشگاه را رها کردم. ورود من به عنوان یک جوان شهرستانی به آستان قدس رضوی حکایتی دارد که نشان میدهد فقط عنایت خود امام رئوف(ع) بوده و بس.
توکلی قبل از اینکه وارد حرم شود هیچ ارتباط قبلی با مجموعه آستان قدس رضوی و حرم نداشته است. تعریف میکند: در روز ازدواجم در بیست سالگی آمدم محضر حضرت(ع)، هم برای شروع زندگی و هم زیارت. همانجا بود که جرقه کار در آستان قدس رضوی خورد. موقع خروج یکی از خدمه حرم را در محدوده بابالسلام دیدم.
زائری داشت از او سؤال میکرد که چطور میتوان وارد فضای کاری آستان قدس رضوی شد. من هم گوش کردم. یک روز که اتفاقی در حال خواندن روزنامه قدس بودم دیدم آستان قدس رضوی آگهی استخدامی زده است. فرم را پر کردم و فرستادم. بعد هم خارج از انتظار من کار هماهنگ شد. پس از گذراندن مراحل آزمون و مصاحبه به عنوان مأمور انتظامات وارد آستان قدس رضوی شدم.
افتخار میکنم به اینکه مأمور انتظامات حرم حضرت بوده ام. به دلیل همان روزها که با زائران ارتباط مستقیم داشتم حال و هوای زائر و خدمت را بهخوبی درک میکنم. حدود 10سال انتظاماتِ در ورودی و داخل صحنها را برعهده داشتم. آن زمان مثل الان نبود که ورودیها مجهز باشند.
ورودی کنار خیابان بود، چند زنجیر وجود داشت و تمام. شرایط سخت بود. نه کیوسک و نه اتاقک، کسی که نوبت شیفتش بود 24ساعت در زیر گرما و سرما قرار میگرفت. بعد از مدتی شرایط مساعد شد و توانستم در رشته مدیریت اداری مالی و بعد هم مدیریت مالی ادامه تحصیل دهم.
زندگی در شهرستان برای آنهایی که فضای خودمانی و هوای تمیز شهرستان را تجربه کردهاند موهبتی است که با هیچ چیز عوض نمی کنند. توکلی هم زندگی راحت خانوادهاش را در فریمان دچار تغییر نکرده و برای کار در آستان قدس رضوی بین مشهد و فریمان در رفت و آمد بوده است.
نبود امکانات، اتوبوسهای قدیمی، جادههای فرسوده، خستگی راه، هیچکدام دلیل نمیشده که او از کار در آستان قدس رضوی دلسرد شود. با پایانیافتن هر دوره از شیفتش با انگیزه و شور و اشتیاق راهی شهرستان میشده است. اولین کاری که میکرده این بوده که سر راه به منزل پدرش میرفته و در کنار عرض ارادت به محضر پدر و مادر، آنها را از سلامت خودش باخبر میکرده و بعد راهی منزل خودش میشده است.
هر زمان در فضای خدمت نباشم حتما از برکات کشاورزی استفاده میکنم
میگوید: پدر و مادرم وقتی فهمیدند در آستان کار پیدا کردهام خوشحال شدند. در عین حال نگران بودند که در مسیر مشهد فریمان رفت و آمد میکردم. آنزمان تلفن همراه نبود و حق داشتند نگران باشند. حدود 12سال در این مسیر بودم اما پدرم میدانست که من چقدر به شغلم علاقه دارم.
وقتی از حرفهاش حرف میزند مکثی میکند و میگوید: افتخار میکنم شغل پدرم کشاورزی است و با این حرفه بیگانه نیستم. آخر هفتهها که به شهرستان میروم سری به زمینها میزنم و به پدرم کمک میکنم. معتقدم چون در کشاورزی تولید انجام میشود کشاورز هم از نظر روحی همراه با گیاه رشد میکند. هر زمان در فضای خدمت نباشم حتما از برکات کشاورزی استفاده میکنم.
پذیرفتن کار سنگین در حرم امام رضا( ع) با مسئولیت زیادی که به همراه دارد، جز با عشق به حضرت(ع) با هیچ محاسباتی امکانپذیر نیست. توکلی هم مانند دیگر افرادی که عاشقانه در آستان حضرتش خدمت میکنند مادیات را در نظر نگرفته است. او میگوید: من هیچوقت به حقوق فکر نکردهام. چون اگر بحث مالی مطرح بود شرایط در فریمان به مراتب برایم بهتر بود. فقط عشق به امام رضا(ع) و خدمت در آستان اوست که سالها مرا پایبند این شهر مقدس کرده است.
خدا را شکر هیچوقت درمانده نشدهام. با وجود اینکه در زندگی من هم مانند همه تنگناهای زیادی اتفاق میافتد اما هیچوقت طوری نبوده که بخواهم از اینجا بروم و یا به فکر شغل دیگری باشم. هر چیزی دارم همه از امام رضا(ع)ست. در سال79 بعد از چند سالی که بین مشهد و فریمان در رفت و آمد بودم تصمیم گرفتم در مشهد ساکن شویم.
خانه شهرستان را فروختم و اینجا منزلی در رضاشهر گرفتم. برکت را هر کسی از زاویهای میبیند. من از این زاویه میبینم که خودم و خانوادهام دچار بیماری یا گرفتاری خاصی نشدهایم که پولم را صرف بیماری کنم. نکته بعدی اینکه خداوند در زندگی قناعتی به خانواده ما لطف کرده که با آبرومندی و بدون احتیاج به کسی زندگی کردهایم.
میگوید: ابتدا به عنوان انتظامات وارد شدم. بعد از چهارسال تشخیص مجموعه این بود که بعد از حریم و صحن به داخل حرم و رواق بیایم. بعد از شش سال باز تشخیص مجموعه این بود که متصدی کشیک شوم و در کنار پست به طور ذخیره کار مسئول کشیک را هم انجام دهم. هیچکدام از این اتفاقات به درخواستم نبوده و با من مشورت هم نشده است.
همه خدمه حرم مانند من اعتقاد دارند که هر فضای خدمتی که برایشان ایجاد میشود حواله و عنایتی از طرف امام رضا(ع) است. بعد از انتظامات 10سال متصدی امور دفتری حرم در رواقها بودم. در فاصله زمانی کمی سرپرست اداره انتظامات حرم شدم، همان جایگاهی که خودم خدمت میکردم و آن را دوست داشتم.
همه خدمه حرم مانند من اعتقاد دارند که هر فضای خدمتی که برایشان ایجاد میشود حواله و عنایتی از طرف امام رضا(ع) است
در سفری که به مکه مشرف شدم، در نبودم برای سمت مدیر خدمه اسم من را هم پیشنهاد داده بودند. تولیت فقید حاج آقای واعظ طبسی به من عنایت و محبت داشت و دستور داده بود که در این سمت باشم. از سفر که برگشتم ابلاغم آمد. از سال99 روز عید قربان مسئولیت معاونت اماکن متبرکه هم در کنار جایگاه مدیریت خدمه به من واگذار شد. تنها مسئولیتی که با من مشورت شد همین بود. معاون اماکن متبرکه درباره هر آنچه در حوزه زائر اتفاق میافتد باید پاسخگو باشد.
از ورودیها تا مضجع شریف، مسئولیت خدماتی مانند کفشداری و امنیت زائر گرفته تا آیینهایی مانند نقارهنوازی. توکلی درباره سبقه خدمت در این جایگاه توضیح میدهد و میگوید: آنچه امروز در حرم میبینید حاصل 1240سال تجربه در این بخش است.
به اعتقاد توکلی دوره کرونا تجربه مهمی برای خدمه بود. میگوید: سختترین تصمیمات اینجا به آسانی انجام میشوند فقط باعنایت امام(ع). در دوره کرونا این تصمیمات به بهترین شکل گرفته شد چرا که حرم مطهر رضوی پایگاه معنوی شهر است و در دوران کرونا مردم نیاز بیشتری به حضور در حرم داشتند.
او معتقد است هر کسی به زائر امام رضا(ع) خدمت میکند، وسیلهای در این مسیر معنوی است. میگوید: در اصل مدیریت اینجا توسط خود حضرت(ع) انجام میشود. ما در کنار این عنایت رشد میکنیم و وسیلهای هستیم برای خدمت.
تصور کنید در یک روز مناسبتی حدود 3میلیون زائر به حرم مشرف میشوند، به اندازه یک کلانشهر. در کلانشهرها روزانه چقدر حادثه داریم ولی اینجا در سال هم اتفاقی رخ نمیدهد، چون همه خادمان با تمام وجود حواسشان هست. اگر دقت لازم را نکنند خودشان شرمنده حضرت میشوند.
توکلی چند نمونه از خاطرات جالبش را تعریف میکند و میگوید: در طول خدمتم معجزات زیادی دیدهام. افرادی که آمدهاند چله گرفتهاند، در محضر حضرت مقیم شدهاند و در این چلهها اتفاقات خوبی در زندگیشان افتاده است.
گاهی مسئله اصلی مادی بوده ولی بهنوعی از نظر روحی به علقهای رسیدهاند و ارتباطی برقرار شده است که خودبهخود بسیاری از نیازهای مادی بیرون برایشان تعدیل شده است و حضرت(ع) در فرصت مناسب همان مسائل مادی را هم عنایت میکند. یکبار که در حرم گشت میزدم به زائری برخورد کردم که خسته بود و چرت میزد.
کنارش نشستم و گفتم: چرا چرت میزنی؟ جایی را نتوانستهای بگیری؟ اینطور که اذیت هستی! گفت: من چند سال است به اینجا میآیم و شما را میشناسم. از مسیحیان تهران هستم. سالی 48ساعت با حضرت قرار دارم، در این دو روز از حرم خارج نمیشوم و با حضرت نجوا میکنم، تا سال بعد زندگیام تضمین شده است. به او گفتم: شما که مسیحی هستی. گفت: شما فکر میکنید امام رضا(ع) فقط امام شیعیان است درحالیکه امام رضا(ع) پایگاه معنوی مردم در تمام دنیاست.
بحث تعداد افراد خانواده که مطرح میشود درباره بچههایش از او میپرسم. سهفرزند دارد، دختر و پسر بزرگش ازدواج کرده اند و پسر کوچکش امیرحسین دهساله همدم مادر و پدر است. میگوید: مهدی پسر بزرگم در شب نیمه شعبان به دنیا آمد و اسمش را با خودش آورد. فوق لیسانس معماری با گرایش منظر از دانشگاه تهران است.
دخترم لیلا که یک پسر دوساله هم دارد، شب شهادت حضرت زهرا(س) به دنیا آمد. مادربزرگی داشتم که او را خیلی دوست داشتم و نام او را برای دخترم گذاشتم. لیسانس تربیت بدنی دارد و بهطور پارهوقت در کار فرهنگی مرتبط با رشتهاش فعالیت میکند.
او نیازی نمیبیند که برای بچههایش به دیگران سفارش کند و برای آنها دنبال موقعیتهای خاص در آستان قدس رضوی باشد. میگوید: مهدی تازه دانشآموخته شده و میرود خدمت. به من نیازی ندارند و من هم دنبال آوردن بچهها به اینجا نیستم. برای سرنوشت و عاقبت بهخیری بچههایم آنها را به حضرت(ع) سپردهام.
برای سرنوشت و عاقبت بهخیری بچههایم آنها را به حضرت(ع) سپردهام
حضرت رضا(ع) یک بچه شهرستانی را تا اینجا کشاند و دستش را گرفت، حتما به آنها هم کمک میکند. من در طول سالیانی که مشهد بودهام آشنایی نداشتهام. همین الان هم بعد از این همه مدت غیر از همکاران خودم در حرم که خدمه هستند و به آنها ارادت دارم آشنای دیگری ندارم.
ارتقای شغلی در آستان قدس رضوی یعنی پذیرفتن مسئولیت بیشتر، پاسخگویی بیشتر و دغدغه بیشتر. پس کسی که عاشق خدمت به زائران امام(ع) نباشد در این فضا به دنبال ارتقای شغل نیست و هر پیشنهادی را بهراحتی قبول نمیکند. توکلی هم بدون اینکه درخواست و تقاضایی داشته باشد هرچند سال بنا به تصمیم مجموعه ارتقای درجه پیدا کرده و سمتی به او پیشنهاد شده است.
تعریف میکند: به هر میزانی که در حرم رشد کنید، یقینا مسئولیتتان افزایش یافته و این افزایش مسئولیت حوزه خدمتگزاری را افزایش میدهد. به دنبال آن صرف زمان بیشتر، دغدغه بیشتر و پاسخگویی بیشتری هم به همراه خواهد داشت. وقتی یک مأمور انتظامات هستی محدوده خدمتی کوچکتری داری و نیاز به پاسخگویی در حوزه وسیع نداری.
ارتقا در حرم نیاز به رایزنی نداشته و بر اساس پارتی و این حرفها نیست، چون مسئولیت سنگین میشود. یکی دیگر از دلایلی که خادمان ارتقای درجه را نمیپذیرند این است که وقتی مسئولیت را قبول میکنند از خدمت مستقیم به زائر فاصله میگیرند.