اگر بخواهیم بگوییم «کوچه کربلا» کجاست، زبان ساده اش می شود: امام رضای 2. اما قدمت این کوچه میان خاطرات مشهدی ها ریشه دوانده و گاهی میان سطرهای یک نوشتار یا کلام یک پیشکسوت گُل کرده است.
دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی در یادنامه ای که برای استادش، ادیب نیشابوری، نوشته است، می گوید: «اگر از طرف حرم حضرت رضا(ع) به خیابان تهران آمدید، یعنی به سمت جنوب، بعد از فلکه آب که بعدها بازار رضا را در مشرق آن بنا کردند، کمی بعد از فلکه آب که نام رسمی آن میدان دقیقی بود، کمی آن طرف تر به سمت جنوب، در سمت غربی خیابان تهران، کوچه حاج ابراهیم چاووش بود و حدودا در نقطه مقابل آن، کوچه کربلا قرار داشت.»
محمد حسین جعفریان، شاعر و مستندساز مشهدی نیز که متولد سال 46 در کوچه کربلا ست، درباره آن می گوید: «کوچه کربلا آن زمان حدود 20 خانوار داشت.» البته اکنون خبری از همان 20 خانوار هم نیست و جایش را ساختمان های بلند هتل ها و مهمان پذیرها گرفته اند.
کوچه کربلا از «خیابان تهران» قدیم شروع میشود و به کوچه «ضابط قدیم» (شیخ طوسی3) میرسد. کاروانسرای «حوض برجی» در کمرکش «کوچه ضابط»، سالهای خیلی دور، نقطه آغاز سفر کربلا بوده و همین باعث گذاشتن نام «کربلا» روی این کوچه است.
شاید منطقی بود که خیابان شیخ طوسی3 را «کربلا» بنامند اما بهاحتمال زیاد، مسیر مردم به کاروانسرا بیشتر از سمت خیابان امامرضای2 بوده و درنتیجه این گذرگاه به نام کوچه کربلا مشهور شده است. از نگاهی دیگر، کاروانسرا در انتهای این کوچه قرار داشته است. روایت مشهور کوچه کربلا، راهیشدن کاروانهای کربلا از یک کاروانسرای قدیمی است که الان اثری از آن نیست.
هرچه هست، سرنوشت این دو کوچه چنان به هم گره خورده است که مردم در نشانیدادن بهجای کوچه ضابط هم از نام کربلا بهره میبرند. همراه با احمد دوستی و محمد حسن فرازی دو تن از کسبه قدیمی کوچه کربلا تاریخچه و حال این کوچه را مرور می کنیم.
عکاسی «دوستی» از مغازههای قدیمی این کوچه است. احمددوستی، صاحب این مغازه، خطوربط بسیاری از اتفاقاتی را که در کوچه افتاده است، بهخوبی در خاطر دارد. او در زمانیکه عکاسی حرم و بارگاه معطوف بود به پردههای نقاشی که پشت سر زائران میگذاشتند، از ساعت ۷صبح تا حدود ۱۱شب مشغول عکاسی از زائرانی بوده است که میخواستند یک عکس حرم بارگاه از مشهد به یادگار ببرند.
وضعیت: فعال
قدمت: بیش از50 سال
ساختمان قدیمی دیگری که در کوچه کربلا، سایهبهسایه حوض برجی نشسته، حسینیه «همدانیها»ست که قدمتی طولانی در این گذرگاه دارد. از نکات بارز این حسینیه، حضور نماینده آیتالله نوری همدانی در این ساختمان است که باعث شده مقلدان ایشان به آنجا مراجعه کنند.
وضعیت: فعال
قدمت: بیش از 50سال
از نمای بیرون فقط تابلو سنگی حجاریشده قدیمی به نظر میرسد. ولی پاگذاشتن به این گرمابه، ما را به روزگار خزینه و سربینه میبرد. حمام دو بخش قدیمی و تازهساز دارد. بخش تازهساز آن با 22نمره در سال45 ساخته میشود. مرحوم رجب فرازی که چوبدار کشتارگاه است، در این سال به شغل حمامداری رو میآورد. اکنون پس از فوت او، پسرها شغلش را ادامه میدهند. به گفته یکی از پسرها، محمدحسن فرازی، قسمت قدیمی ساختمان با سقفهای گنبدی بیش از صدسال قدمت دارد. این بخش بازسازی شده و تا پیش از شیوع کرونا فعال بوده است. حمام «مرجان» در این کوچه اولین ساختمانی بوده است که به دستور ولیان، استاندار وقت گازکشی میشود.
وضعیت: فعال و در حال کار
قدمت بخش قدیمی: بیش از 100سال
قدمت بخش جدید: 55 سال
متراژ: 900 متر
حسینیه «ابوالفضلی تودرواریهای مقیم مشهد» در ابتدای امام رضای2 نشسته است و قدمت آن به سال 1348 بازمیگردد. ساخت این حسینیه به شروع موج ساختوساز در اطراف حرم بازمیگردد. «تویه دروار» دهستانی سرسبز در دل کویر سمنان و مانند بسیاری از شهرها و دهستانهای ایران در مشهد صاحب حسینیه است.
وضعیت: فعال
قدمت: 52 سال
گاراژ «شکفته» که مدتی مسجد علمالهدی نیز به نام صاحبش بوده است، نبش سمت راست کوچه کربلا قرار دارد. به گفته محمدحسن فرازی، حمامدار قدیمی این کوچه، حدود 30سالی میشود که گاراژ تخریب شده است. زمین این گاراژ به بانک صادرات کوچکی که سر نبش قرار دارد، پیوست تا اکنون فقط در خاطر اهالی زنده باشد.
وضعیت: تخریب
وقتی از دوستی میپرسیم که چه سِمتی در مسجد دارد، میگوید: کفشجفتکن هستم. او حدود 40سال عضو هیئتامنای مسجد است و در خدماتی که این مکان مقدس به نیازمندان ارائه میکند، نقش دارد. دوستی سالهاست کار عکاسی را به پسرانش سپرده و خودش در همسایگی خانه خدا درکنار حجره کوچک نقرهفروشی، به رتقوفتق امور مسجد مشغول است؛ مصلایی که بهخاطر حضور آیتا... علمالهدی، پدر امام جمعه مشهد، به نام ایشان نامیده میشود. پیش از آن، مسجد «شکفته» نام داشت، به حرمت حاجی شکفته صاحب گاراژ سر کوچه کربلا که مسجد را به خرج خود مرمت کرده بود. پیشتر هم بهخاطر همسایگی این مسجد با آبانبار و کاروانسرا به «حوضبرجی» معروف بوده است. از شنیدهها میتوان پی برد که «برجی» نام فردی بوده که این سه محل را وقف کرده است.
این مسجد در قدیم دو ساختمان تابستانی و زمستانی داشته که مسجد زمستانی حدود پنجسالی است همراه با ساختمان نقویه تخریب شده است. به گفته دوستی، حدود 200متر از محوطه کنار زمین نقویه متعلقبه مسجد علمالهدی و درانتظار ساخت است.
وضعیت: بخش زمستانی تخریب شده و بخش تابستانی فعال است.
قدمت ساختمان جدید: کمتر از 10 سال
متراژ: بخش تخریبشده 200متر
و بخش درحال استفاده 200متر
از کاروانسرایی که اهالی در خاطر دارند، سالهاست خبری نیست. کاروانسرای حوض برجی، انتهای کوچه کربلا قرار داشته و محل اعزام کاروانهای مختلف به شهر کربلا بوده است. تردد زائران سیدالشهدا(ع) در این کوچه، آن را میان مردم مشهد به کوچه کربلا معروف کرده، نامی که تاکنون باقی مانده است. کاروانسرا سپس به مدرسه نقویه تبدیل شده و بعد از آن هم تخریب و زمینش رها میشود. محمدحسن فرازی که بیش از 70سال سن دارد، سابقه کاروانسرای حوض برجی را به پیش از تولد خودش نسبت میدهد.
وضعیت: تخریب
دبستان نقویه از همان «نیست»هایی است که در این کوچه همچنان یادش پابرجاست. چندسال پساز تخریب کاروانسرا، حاجیعابدزاده، این زمین را برای ساخت مدرسه از اوقاف تحویل میگیرد. سومین مدرسه عابدزاده به نام امام دهم در سال1330 خورشیدی درمقابل آبانبار این کوچه ساخته میشود.
زمین این مدرسه وقفی بوده است و اوقاف با عابدزاده قرارداد میبندد و به شرط آنکه 20هزارتومان خرج آن کند، زمین را دراختیار او قرار میدهند. حاجی حتی بیشتر از این مبلغ خرج مدرسه میکند و آموزش را در آن آغاز میکند. پس از تعطیلی مدرسه، چندسالی طلبهها در آن ساکن بودند.
بعد از انقلاب هم مدت کوتاهی حوزه علمیه در این مکان مستقر شد، سپس دراختیار آموزشوپرورش قرار گرفت. اما اکنون حدود پنجسال است که دیگر خبری از ساختمان نقویه نیست. پس از تخریب نقویه، زمین خالی آن به حال خودش رها شده و صدای کسبه محل را درآورده است.
وضعیت: تخریبشده و درحال گودبرداری
سال ساخت: دهه40 / زمین: 1200 متر
مدرسه: 18 کلاسه / سال تخریب: 1376
آنچه از مجموعه وقفی برجی باقی مانده، فقط یک آبانبار است که کوچه کربلا بیش از همه به آن شناخته میشود، آبانباری که در تاریخ ۲۴تیر۱۳۸۲ با شماره ۹۲۵۳ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. این سازه عهد صفوی اکنون وضعیت نزاری دارد. زبالهها پشت آن انباشته شده و توری کوچک نصبشده جلو نردههای آن هم نتوانسته از ریختن زباله درون آن جلوگیری کند. این بنای تاریخی در کمرکش کوچه در حال فرسایش است و هیچ مسئولی نیست که سراغی از آن بگیرد. نمای خارجی آبانبار، سردری آجری و ایوانی کمعمق دارد. کتیبههای نستعلیق روی کاشی هفترنگ با خط سفید بر زمینه ﻻجورد نوشته شده است که بهسختی میتوان آن را خواند:
عباس(ع) که از فرات چو برگشت تشنهلب
رو کرد به خیام حرم با دوصد شفقت
از کثرت شقاوت و از ظلم کوفیان
از دستش آب رفت و جان آمدش به لب.
آبانبار متصل به قنات «خدر...»
در کتیبهای سنگی که سال1352 خورشیدی درکنار پلهها نصب شده است، نوشتهاند: «این آبانبار بهنام حوضبرجی معروف است و در زمان شیخبهایی(علیهالرحمه) کف حوض به دستور ایشان با مصالح مخصوص ساخته شده که در تابستان و گرمای زیاد، آب آن بسیار سرد و گوارا و بهداشتی است. زیر آب آن از زیر شیر آب تا وسط خیابان تهران (امام رضا(ع)) بههمت اهالی محل ساخته و به قنات «خدر» متصل شده و جای هیچگونه نگرانی نیست.» در پایان متن کتیبه هم از اهالی خواسته شده است که در حفاظت و پاکیزگی آن کوشا باشند. ایجاد کتیبهها و تزئینات کاشیکاری سردر باتوجهبه تاریخ موجود در کتیبه در سال1324 خورشیدی بودهاست. این آبانبار به قنات «خدربیک» متصل بودهاست.
وضعیت: ثبتشده در فهرست میراث ملی اما رهاشده
مساحت: 190مترمربع شامل خزینه، پلکان، پاشیر
تعداد پلهها: 92 پله سنگی به عرض 40 و ارتفاع 29 سانتیمتر
نوع آجرها: چهارگوش 19 در 19سانتیمتر
قطر دیوارها: یک متر
بنا به نوشته مهدی سیدی در کتاب «جغرافیای تاریخی شهر مشهد»، خدربیک روستایی در شرق شهر مشهد و در حاشیه جاده سرخس بوده که قدمتش به قرن 12قمری میرسیده است. «یلداشبیک» که در دوره نادری تاجر بوده است، در سال1158 قمری، روستاهای فراوانی را برای انجام امور مختلف وقف کرد.
او بخشی از درآمد دو روستای عباسآباد تبادکان و حاجینصیر بلوک منیژان را وقف قناتهای «خدربیک» و «خلف بیک ولدان اوقلوبیک شاملو» کرد تا همیشه جریان داشته باشند و اهالی تهیدست محله باغحسنخان در پایینخیابان مشهد بدون پرداخت هزینه از آب آن دو قنات بهره ببرند.
طبق کتیبهای که در حوضبرجی به جا مانده، این آبانبار نیز از قناتهای خدربیک سیراب میشده است. این روستا حدود دهه55-45 ضمیمه حاشیه مشهد شد و اکنون در ابتدای حاشیه چپ جاده مشهد-سرخس، کمی پس از میدان شهیدعباسپور، در محل شهرک صدوقی واقع است.
شیخ بهایی که بازسازی و مرمت آبانبار را به او منسوب میدانند، از 953 تا 1031قمری زندگی کرده و ید طولایی در مهندسی و معماری داشته است. تقسیم آب و حقآب زایندهرود برای محلات اصفهان و روستاهای مجاور رودخانه، یکی از مأموریتهای این دانشمند ایرانی است.
یکی دیگر از کارهای شگفت که به شیخبهایی نسبت میدهند، ساختمان گلخن گرمابهای است که هنوز در اصفهان مانده و به حمام شیخبهایی معروف است و مردم معتقد بودند که با یک شمع گرم میشده است. همچنین طراحی منارجنبان اصفهان که هماکنون نیز پا برجاست، به او نسبت داده میشود.
با این احوال، ساخت یک آبانبار در مشهد، نباید کار سختی برای این بزرگ معمار ایرانی باشد. او در بعلبک لبنان متولد شد و در اصفهان درگذشت ولی خودش وصیت کرده بود که در حرم مطهر امامرضا(ع) دفن شود.
رفتوآمد شیخ به مشهد، زیاد بود و در این سفرها پیشنهادهایی برای بهبود وضعیت مشهد به شاهعباس میداد. ساخت گنبد برای خواجهربیع و گنبد سبز ازجمله اثرات او بر معماری مشهد است. او در محل کنونی مقبرهاش مَدرَسی داشته که درآن، عالمان بسیاری پرورش داده است، بعدها نیز وصیت کرده است که همانجا دفنش کنند.