درست در همان روزهایی که بعد از پایان جنگ تحمیلی مردم چشم به تغییر و خبرهای تازه داشتند، بازار مسگرها در ایران پر از خبرهای ناخوشایند بود. ظروف جدیدتری وارد ایران شده بود که گفته میشد سبکتر و بهتر است.
ظروف استیل و تفلون که نهتنها جا را برای ظرفهای مسی تنگ کرد، بلکه کار و کاسبی مسگرها را هم کساد کرد. این شد که آواز پرتکرار مسگران از صدا افتاد و خیلیها در ایران چکشها را آویختند و کورههایشان را خاموش کردند.
بارزترین زمینخوردگی مسگران در مشهد هم جمعشدن بازار مسگران محله عیدگاه بود؛ بازاری که امروز فقط نامی از آن ماندهاست.
اکنون مس زمینخورده قدرتمندتر از گذشته برگشته و به قول محمد جاودانی، مسفروش قدیمی مشهد، تب جدید آن در خانوادههای ایرانی آنقدر این بازار قدیمی را نو کرده است که هر روز بازارش بهتر و پررونقتر میشود.
بهدنبال همین رونق، سراغ جاودانی در محله پایینخیابان رفتیم و پای حرفهایش نشستیم که معتقد است ظرفهای مسی مشتریان تازه زیادی پیدا کردهاست.
در مغازهای که به رنگ مس روشن است و مشتری پشت مشتری میآید، محمد جاودانی 52ساله را میان انواع ظرفهای مسی پیدا میکنیم. از قابلمه گرفته تا لیوانهای چایخوری، بشقاب غذاخوری، کاسه ماستخوری، قاشق، پارچ و حتی قاب آینه در و دیوار را پوشاندهاند. آنقدر تنوع و زیبایی دارند که چشم از دیدنشان سیر نمیشود.
بارزترین زمینخوردگی مسگران در مشهد هم جمعشدن بازار مسگران محله عیدگاه بود
جاودانی با خنده میگوید مردم پی به فایده و زیبایی مس بردهاند و شروع میکند به یکدرمیان گفتن از روزگار قدیم و جدید: «قدیم بخش زیادی از جهیزیه عروسها ظرفهای مسی بود. سیچهل سال پیش وقتی ظرفهای جدید وارد بازار شد، به مردم گفتند ظرفهای مسی مریضی میآورد و کسی هم نبود که بگوید این همه آدم تا آن موقع در همین ظرفها غذا خوردهاند، مگر مرضی به جانشان افتاده است؟! تازه طول عمر هم داشتند.
هرچه بود، با اطلاعات نادرست میخواستند مردم ظرفهای جدید را بخرند. با همین روش خیلی زود ظرفهای مسی که عمری همدم مطبخ و خانهها بود و آش و خورشها و غذای عروسی و عزا در جان سرخشان قلقلکنان پخته شده بود، به انبارها تبعید شدند، یا به مبلغ اندکی به آشغالبخرها که در محلات دور میزدند، فروخته شد.»
آنطور که او اشاره میکند در کنار مشتریهای تازه، امروز همان افراد که مسها را در آن زمان کنار گذاشتند، دوباره این ظرفها را میخرند و از مضرات تفلون و استیل میگویند.
پدر محمدآقا در خیابان طبرسی سنگتراشی داشته و مغازهاش محل فروش دیزی و صنایعدستی بوده است. او و برادرش از 30سال قبل کاسبی را از همان مغازه پدر، بعد از بازنشستگی او شروع کردهاند و این روزها علاوه بر صنایعدستی، انواع مختلف ظرفهای مسی را میفروشند؛ ظرفهایی که از همهجای ایران در مشهد مشتری دارد: «چندسالی است که بهدنبال رقابت زیاد مردم تعداد مسهایمان را بیشتر و متنوع کردهایم.
سیچهل سال پیش وقتی ظرفهای جدید وارد بازار شد، به مردم گفتند ظرفهای مسی مریضی میآورد
بیشتر مس را هم از زنجان میآوریم. چون ورقهایشان نسبت به ظروف مس مشهد که قلع زیاد میخورد، نازکتر و به همان نسبت ارزانتر است. شاید باورتان نشود که 70درصد مشتریهایمان زائر هستند؛ افرادی که مس و صنایعدستی را بهعنوان سوغاتی مشهد به شهرشان میبرند.»
او میگوید: «البته خرید برای جهیزیه عروس هم زیاد شده است. اگر در قدیم ظرفهای مسی را میخریدند تا غذایی در آن درست کنند و بخورند، امروز آنها را حتی بهعنوان دکوری خانه میبرند.»
آنطور که او میگوید، در کنار ظروف مسی، دیزی سنگی(هرکاره) که حدیثی از امام رضا(ع) دربارهاش وجود دارد، بهعنوان سوغات این شهر مشتری دارد و آنها حتی به کشورهای آلمان و کانادا و روسیه هم چند نوبت صادرات داشتهاند، اما مشکل بزرگ بازار سوغات مشهد از زرشک و زعفران گرفته تا مس و دیزی، نبود بستهبندی مناسب است.
جاودانی میگوید: «روزگاری بازار مس مشهد با زنجان که در کشور حرف اول را میزند، رقابت میکرد، اما امروز باوجود رویآوردن دوباره مردم به مس، از بازار آن در مشهد حمایتی نمیشود، درحالیکه من وقتی برای خرید ظرفهای مسی به زنجان میروم، میبینم برای مسگرهایشان شهرک ساختهاند و حمایت میکنند.»
طبق نظر این کاسب که مغازهاش فقط محل ارائه و فروش کالای ایرانی است، سفیدکاری مس در مشهد در کل ایران حرف اول را میزند و اگر استانداری و ادارهکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان مانند زنجان از آن حمایت کنند، میتوان با آن کارآفرینی زیادی کرد و بهعنوان سوغات این شهر بازار خوبی دستوپا کرد و حتی دست روی صادراتش گذاشت.
پایان حرفهای او این است که خیلی افراد با تجویز پزشک برای خوردن و آشامیدن در ظروف مسی به او مراجعه میکنند که باید آنها و دیگر افراد حتما دقت کنند وقتی داخل مس قرمز شد، آن را سفید کنند.