مشهدیها و آنهایی که با نام زائر راهی این شهر میشوند، تاکنون بارها از خیابان عریضوطویلی در اطراف حرم مطهر گذشتهاند که روی تابلوهایش نام شهید نوابصفوی ثبت شده است، شهیدی که اصالت مشهدی ندارد، اما همسری از این شهر انتخاب کرده بود و در طول دوران مبارزاتش علیه حکومت پهلوی بهعنوان رهبر فداییاناسلام بارها در این شهر و همین خیابان سخنرانی کرده بود.
کسیکه بعد از اعدامش در 27دی1334 در قم به خاک سپرده شد، اما همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی یکی از خیابانهای اصلی شهر که قدیمیها با نام پایینخیابان بهیاد میآوردند و کاسب و ساکن آن چندینبار سخنرانیهای شهید نوابصفوی را در همین محل شنیده بودند، بهنام او شد تا برای همیشه یادش در مشهد هم زنده بماند. در خاطرات نیرهسادات احتشامرضوی، همسر مشهدی نوابصفوی، سری به روزهای فعالیت او زدهایم و نگاهی انداختهایم به نامگذاری پایینخیابان بهنام شهید نوابصفوی.
مجتبی میرلوحی اصالتا از محله خانیآباد تهران بود و سال1303 در همین محله بهدنیا آمده بود. او که در دوران کودکی پدرش را از دست داد، در جوانی وارد حوزه علمیه شد و درس طلبگی خواند و بعد از آن در مخالفت با حکومت پهلوی گروه فداییاناسلام را بنیاننهاد و رهبری آن را برعهده گرفت.
آنطور که نیرهسادات احتشامرضوی میگوید، آشنایی نوابصفوی و پدر او در زمان ملاقات با شاه باب آشنایی 2خانواده را باز کرد و ازدواج را به همراه داشت: در دیماه سال1326ش پدرم وقایع قیام خراسان بهعنوان پدر این قیام را در روزنامه پرچم اسلام بازگو کرد.
از ابتدای سال1327 هم نوابصفوی بهشدت تحت تعقب قرارگرفت تا روزی که به شهادت رسید
مجتبی نوابصفوی که این روزنامه را مطالعه میکرد، مشتاق میشود احتشامرضوی را ببیند تا اینکه بهصورت تصادفی در جریان درخواست شاه برای ملاقات آن 2 (دلجویی از احتشامرضوی و شنیدن توضیحات نوابصفوی برای جلوگیری از اعدام سیدی که محکوم به همکاری با دولت پیشهوری بود) با یکدیگر آشنا میشوند و پس از آن دوستی آنها عمیقتر شد و در زمان بیماری پدرم که در بیمارستان شفا بستری بود، من را از پدرم خواستگاری کرده بود.
در همان سال محمد مسعود، مدیر روزنامه «مرد امروز»، به قتل رسید. عدهای این کار را به نوابصفوی و فداییاناسلام نسبت دادند، برای همین پیش از عروسی ما تهدید نوابصفوی آغاز شد و مجبور شدیم عروسی را خیلی ساده برگزار کنیم. از ابتدای سال1327 هم نوابصفوی بهشدت تحت تعقب قرارگرفت تا روزی که به شهادت رسید.
آنطور که همسرش در خاطراتش میگوید، شهید نوابصفوی با شاه و دولت و کارگزاران مملکت مخالف بود و روش حکومت آنان را مغایر و مخالف با اسلام میدانست. البته او در همه زمینهها هوشیار بود، بهعنوان نمونه هروقت شاه میخواست قراردادی با انگلیس، شوروی یا آمریکا امضا کند، نوابصفوی اعلامیهای علیه این اقدام میداد.
در آخرین نمونه در سال1334 زمان نخستوزیری حسین علا، پیمانی منطقهای در خاورمیانه بهنام «بغداد» منعقد شد که بعدها به پیمان نظامیاقتصادی سنتو مشهور شد.
نواب متوجه بود که این پیمان برای کشورهای اسلامی بهویژه ایران معایب و ضررهای مادی و معنوی دارد و آن را به صلاح امت اسلام و کشورهای اسلامی نمیدانست، بنابراین تصمیم به ترور حسین علا گرفت تا به این طریق طرح این پیمان را به شکست بکشاند. آقای مظفرعلی ذوالقدر مأموریت پیداکرد در مسجد شاه حسین علا را به قتل برساند. سرانجام روز پنجشنبه 25آبان به حسین علا شلیک کرد، اما کشته نشد.
ذوالقدر دستگیر شد و در اثر اعترافات او دیگر اعضای برجسته و کادر رهبری فداییاناسلام نیز دستگیر شدند. علا با این قضیه به مأموران دستور داد تا با جدیت بیشتری فداییاناسلام را در کل کشور تحت تعقیب قرار دهند.
درنهایت شهید نوابصفوی را همراه با آقایان مهدی عبدخدایی، سیدمهدی واحدی و خلیل طهماسبی درحالیکه در منزل مجید ذوالقدر مخفی شده بودند، دستگیر کردند. بعد از 2ماه دادگاهی تشکیل شد و شهید نوابصفوی همراه با چند تن دیگر از اعضای فداییاناسلام در 12دی1334 به اعدام محکوم شدند.
چندی نگذشته بود و در روزهایی که تلاش میکردم تا بهنحوی این حکم را دستکم به حبس تبدیل کنم، یکروز خانم آقای واحدی آمد و گفت آقای نواب را در تاریخ 27دی1334 اعدام کردهاند و تو هم مثل من شدی.
شاهعباسصفوی که در بین شاهان ایران بیشتر از هر پادشاهی خود را شیفته حضرترضا(ع) نشان میداد و 2بار با پای پیاده به مشهد سفر کرد، اصلاحات زیادی در این شهر انجام داد، از مهمترین آنها ایجاد بالاخیابان و پایینخیابان بود.
به همین دلیل پایینخیابان بهیاد او از همان ابتدا تابلو «صفوی» داشت. این خیابان مهم مشهد با پیروزی انقلاب اسلامی در سال1357 برای پاسداشت یاد شهدا تغییر نام پیداکرد و تابلوهایش بهنام «شهید نوابصفوی» شد.