کد خبر: ۲۰۸۰
۱۹ آذر ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۰

جشن ازدواج زوج مدافع سلامت در عصر کرونا

زوجی جوان تصمیم گرفتند که خرج مراسم عروسی‌شان را هم‌زمان با عید غدیر به‌صورت اطعام ویژه افراد تهیدست صرف کنند. آنان در دورانی که شیوع کرونا بیداد می‌کند و برگزاری هرگونه دورهمی نتایج ناگواری به دنبال خواهد داشت، دست به این ابتکار زدند تا ضمن شادکردن افراد نیازمند به طوری شایسته به خانه مشترکشان پای گذاشته باشند. در ادامه جزئیات ماجرا را از زبان این نوعروس و نوداماد خواهیم شنید.

زوجی جوان تصمیم گرفتند که خرج مراسم عروسی‌شان را هم‌زمان با عید غدیر به‌صورت اطعام ویژه افراد تهیدست صرف کنند. آنان در دورانی که شیوع کرونا بیداد می‌کند و برگزاری هرگونه دورهمی نتایج ناگواری به دنبال خواهد داشت، دست به این ابتکار زدند تا ضمن شادکردن افراد نیازمند به طوری شایسته به خانه مشترکشان پای گذاشته باشند. در ادامه جزئیات ماجرا را از زبان این نوعروس و نوداماد خواهیم شنید.

 

معرفی اولیه؟

بانو: مونا خفاجی هستم کارشناس رادیولوژی شاغل بیمارستان شهید هاشمی‌نژاد و درمانگاه فجر.
آقا: مهدی نظام‌دوست هستم. کارشناس رادیولوژی شاغل در بیمارستان امام حسین (ع) و درمانگاه فجر.
ماجرای آشنایی شما چگونه اتفاق افتاد؟ چطور شد که همسرتان را پسندیدید؟
بانو: ماجرای آشنایی من با همسرم از آنجایی شروع شد که یکی از همکاران در درمانگاه فجر می‌خواست به مرخصی زایمان برود و من موقت جایگزین او شدم و همکار آقایی شدم که امروز مرد زندگی من است. در محیط کار بیمارستان با توجه به شرایط سختی که هرروز تکرار می‌شود خیلی راحت می‌توان افراد و ظرفیت‌های آنان را شناخت. من با توجه به شناختی که از ایشان پیدا کرده بودم به او جواب مثبت دادم. به نظر من همسرم از لحاظ ایمان و اخلاق الگو است. در رفتارش می‌توان به‌راحتی تواضع و همدردی با بیمار و وجدان کاری را دید. این شد که بعد از خواستگاری من هم عاقلانه‌ترین پاسخ ممکن را دادم: «بله»
آقا:من هم شاهد رفتار خوب ایشان با همکاران و مراجعه‌کنندگان بودم و آرام‌آرام گل علاقه در دلم کاشته شد. همه همکاران هم از ایشان به‌خوبی تعریف می‌کردند. همچنین می‌دیدم او اهل مطالعه و نماز است و از لحاظ فکری به من نزدیک است. با خانواده به خواستگاری رفتیم و در بهمن‌ماه سال قبل عقد کردیم. چند روز بعدش خبر کووید ۱۹ از قم رسید.

 

فکر می‌کردید بیماری فراگیری‌ای به نام کرونا عروسی‌تان را تحت تأثیر بگذارد؟

بانو: به‌هیچ‌عنوان تصور نمی‌کردیم چنین شرایطی پیش بیاید. هیچ‌کس فکرش را هم نمی‌کرد. به نظرم مهم‌تر این است که واکنش ما در برابر اتفاقات چه باشد. ما می‌توانستیم مراسمی را که قبل از کرونا توی ذهنمان بود برگزار کنیم، اما این نه عاقلانه بود و نه انسانی. ترجیح دادیم به این شکل زندگی خودمان را شروع کنیم.
آقا:بیشتر از خودم نگران همسرم بود که در اول ازدواج به این بیماری گرفتار نشود چراکه در همان اوایل، در بیمارستانی که محل کار او بود، چند بیمار کرونایی بستری شده بودند. به‌هرحال با هم صحبت کردیم و به این نتیجه مشترک رسیدیم که ما درس خوانده‌ایم و بهترین زمان برای خدمت به مردم در همین شرایط بحرانی است. راستش کرونا همه‌چیز را برای ما به هم زد و اصلاً تصور طولانی شدن ماجرا تا این حد را نداشتیم؛ اما به‌هرحال باید در شرایط سخت زندگی کرد.

 

واکنش خانواده‌ها و همکارانتان چه بود؟

بانو: پدر و مادر در هر خانواده‌ای یکی از آرزوهایشان این است که پسر و دخترشان را در لباس ویژه مجلس عروسی ببینند، ولی متأسفانه شرایط فعلی جوری دیگر است. آن‌ها دلگیر شدند، ولی از اینکه چنین تصمیمی را گرفتیم خوشحال بودند و همراهی‌مان کردند. همکارانمان هم به‌شدت خوشحال شدند و تشویقمان کردند و گفتند با این کارتان خستگی را از تنمان بیرون کردید. من همیشه دوست داشتم در مراسممان کنار شادی‌ای که خود و خانواده‌ام داریم عده‌ای را که واقعاً به این شادی نیاز دارند هم شریک کنم. شاید جشن عروسی برای خیلی‌ها به‌نوعی سرگرمی به‌حساب بیاید و برای ما بعد از خرج و هزینه‌های زیادی که روی دست آدم می‌گذارد چندان باعث رضایت نیست، اما وقتی این شادی را با کسانی که نیاز دارند تقسیم می‌کنیم این انرژی و حال خوب به خودمان برمی‌گردد و احساس می‌کنیم خرج‌ها و هزینه‌هایی که کرده‌ایم نه‌تن‌ها هدر نرفته بلکه برایمان ذخیره شده و برکتش قطعاً در زندگی، خودش را نشان خواهد داد.
آقا: زوج‌ها دوست دارند از شب عروسی برای خودشان و خانواده‌شان خاطره‌ای خوب بماند. ما با همین شیوه همین کار را انجام دادیم و خاطره‌ای خوب در ذهن‌ها ماندگار می‌شود. نه تنها خودمان و نزدیکانمان این ولیمه خاص را فراموش نمی‌کنیم بلکه آن خانواده نیازمندی که غذای شب عروسی ما را خورده و کارت عروسی‌مان را دریافت کرده، عروسی ما را همیشه به خاطر خواهد سپرد. تأییدی که از نزدیکانم گرفتم خیلی احساس خوبی به من و همسرم می‌دهد.

 

فکر می‌کنید تا چه اندازه این روش تا زمانی که کرونا باقی است می‌تواند توسط دیگر نوعروسان و نوداماد‌ها به‌عنوان الگو اجرا شود؟

بانو: کاری که ما کردیم یک پیشنهاد عملی برای همه عروس‌ها و داماد‌های دیگر است. آن‌ها می‌توانند این شیوه را انتخاب کنند. مطمئن باشید شادی و رضایتی که در این نوع مراسم هست بیشتر از جشن و پایکوبی می‌تواند حال همه را خوب کند. امیدوارم به مرحله‌ای برسیم که عروس‌ها و داماد‌ها با گذشتن از تجملات اضافی راحت‌تر بتوانند زندگی‌شان را شروع کنند.
آقا: دوران کرونا و پساکرونا مشابه دنیای قبل از آن نخواهد بود. باید به سمت الگو‌هایی نو برویم. این کار ما مقدمه‌ای برای زیستن در جهانی دیگر است. البته باید خلاقیت داشت. شنیده‌ام زوجی دیگر هزینه مراسمشان را صرف خرید نوشت‌افزار برای کودکان بدسرپرست کرده‌اند. زوجی دیگر هم هزینه شب مجلسشان را صرف خرید جهیزیه برای زوجی کم‌درآمد کرده‌اند.

 

حرف آخر؟

آقا: همه کادر درمان به کار سخت مشغول هستند. حقوقمان همان است، اما خطر و حجم کار به‌شدت بیشتر شده است. یادمان باشد در کنار دکتر‌ها و پرستار‌ها گروه‌های رادیولوژی و آزمایشگاهی هم به‌شدت در معرض خطر هستند و باید از آن‌ها هم در کنار گروه درمانی یاد کرد.


 

 

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44