کوه نوردان می گویند روی یال «اژدرکوه» سوراخ هایی است که به «نفس اژدها» معروف است. گردش هوا روی این سوراخ ها به نحوی است که اگر دستمالی روی آن بیندازی، چندین متر به هوا می رود. این تنها یکی از جاذبه های کوهی است که به تاریخ و اسطوره ایران تکیه داده است.
به گفته مهدیسیدی، نویسنده کتاب «تاریخ جغرافیایی شاهنامه»، «در دامنه جنوبی اژدرکوه، رگه سرخ رنگی به شکل اژدهایی هولناک (با تنه، دم و دهانی باز) به طول تقریبی یک کیلومتر دیده می شود که اهالی توس، آن لکه سرخ رنگ را جسد اژدهایی می پندارند و افسانه ای برای توجیهش دارند.
اسطوره سازان باستانی ایران چنین گفته اند که روزگاری آن اژدها با بندآوردن آب کشف رود (رودی که زمانی شاهرگ حیاتی ولایت توس بوده، و در فاصله اندکی از کوه مزبور جاری است)، خواب و آرام را بر مردم توس حرام می کرده، تا اینکه پهلوانی تن به خطر داده و آن اژدهای کوه مانند را کشته و جسدش را از مقابل رودخانه به دور انداخته است!
اسدی توسی در «گرشاسب نامه»، کشتن این اژدها را به «گرشاسب» نسبت داده، فردوسی در شاهنامه این دلاوری را به سام (پدر زال و جد رستم) مربوط دانسته، و مردم محلی روستای فارمد، این پهلوان را حضرت علی (ع) معرفی می کنند.»
اما حالا چند سالی می شود که این کوه اسطوره ای دارد فرو می ریزد و همراه با خود، میراث هزاران ساله ایرانیان، رزق و روزی فارمدیان، پاتوق کوه نوردی خراسانیان و... را می برد. معدن کاران، نفس مردم فارمد را بند آورده و خواب و آرامش را از آنان ربوده اند.
آنان برای برداشت آهک، تخریب را از بخشی از کوه که به «دُم اژدها» معروف است، شروع کرده اند. دینامیت هاشان را بر رگه های سرخ رنگی که نشانه خون اژدهاست، فرود می آورند و هم زمان چندین و چند زخم به پیکر تاریخ، گردشگری، محیط زیست، منابع طبیعی، اشتغال روستایی، ورزش کوه نوردی و... می زنند.
آن هم تنها به بهای برداشت آهکی که به خاطر میل ترکیبی شدیدش با فلزات، حتی دیگر در صنعت ساختمان سازی هم کاربردی ندارد و فقط برای زیرسازی جاده ها از آن استفاده می شود.
از دالان کامیون های پارک شده در روستای فارمد می گذریم و راهمان را از انتهای جاده سیمان، سمت اژدرکوه کج می کنیم. به محض اینکه وارد جاده خاکی می شویم، اوج کج سلیقگی معدن کاران و تخریب های پی در پی شان پیش چشممان می آید. پشت سر یکی از کامیون های حمل سنگ به سمت پای کوه پیش می رویم.
محمد صاحبکار، یکی از کوه نوردان اهل همان نزدیکی، همراهمان است تا زیبایی های اژدرکوه و زشتی های تخریب را نشانمان دهد. پیشنهاد می کند قدری از کوه بالا برویم تا اوج فاجعه را بهتر ببینیم. همان ابتدای کوه، درست در مسیر پاکوبِ کوه نوردان، چال هایی حفر شده است که صاحبکار توضیح می دهد به زودی در این چال ها دینامیت کار گذاشته و این قسمت به کلی نابود می شود. سمت راست و چپمان دو بولدوزر با سرعت مشغول کارند.
روی دامنه اژدرکوه ایستاده ایم. تا قله هنوز راه زیادی پیشرو داریم اما از همین جا هم دشت مشهد زیر پای ماست. اگر صدای ماشین های معدن کاران بگذارد، گهگداری صدای چهچه پرندگان هم به گوش می رسد. نگاهمان را از دشت به نقطه های زردی می دوزیم که مثل موریانه به جان کوه افتاده اند.
بولدوزرهای زردرنگ، سنگ های سفید را از دامن کوه جدا و در یک اتاقک کامیون اسیر می کنند. بولدوزرها در مقابل عظمت کوه ناچیزند، اما انگار کوه هم نمی تواند جلو کارشان را بگیرد! معدن کاران از اژدهای خفته بر کوه هم ترسی ندارند. ذره ذره پیش می روند. به این فکر می کنیم شاید ما آخرین نسلی باشیم که این منظره را می بیند؛ ناخودآگاه نگاهمان را از روی نقاط زرد می دزدیم و روی دامن دشت پهن می کنیم. از اینجا مشهد زیباتر است.
محمد صاحبکار می گوید: من به کوه های زیادی صعود کرده ام. به جرئت می گویم اژدرکوه، یکی از کوه های زیبای ایران است. نمی دانم چرا اجازه می دهند منظر کوهی به این زیبایی را که نامش در شاهنامه هم آمده است، خراب کنند، آن هم فقط به خاطر برداشت آهک که یکی از فراوان ترین سنگ های معدنی ایران است!
همین اطراف مشهد پر است از سنگ آهک. توضیحات صاحبکار با نظر مرکز آمار ایران مطابقت دارد. میزان ذخیره معدنی سنگ آهک ۱۷ میلیارد تن است که ۶۷ درصد از7/25میلیارد تن ذخایر معدنی کشورمان را به خود اختصاص داده است. به گفته بهروز برنا، عضو هیئت مدیره شرکت تهیه و تولید مواد معدنی ایران، فراوانی ماده آهک در کشور به حدی است که می توان هر ۱۰۰ کیلومتر یک کارخانه سیمان ساخت که ماده غالب آن آهک است.
آهک زنده میل شدیدی به ترکیب با فلزات دارد؛ از این رو با فلزات مصرف شده در ساختمان مانند لوله های آب ترکیب می شود و در آن ها خوردگی ایجاد می کند و موجب پوسیدگی می شود. به همین علت امروزه در کمتر ساختمانی از آهک به عنوان ملات استفاده می شود. اکنون کاربرد سنگ آهک در راه سازی است. نتیجه اینکه ما یک کوه تاریخی را نابود می کنیم و سنگ هایش را کف جاده ها می ریزیم!
محسن هادیان فر، رئیس شورای روستای فارمد، ما را می برد به دهه70، روزگاری که اهالی روستا روی زمین های کشاورزی آبا و اجدادی شان دیم می کاشتند و رزق حلال سر سفره خانواده می بردند. او توضیح می دهد: اوایل دهه 70 از طرف اداره مرتع داری جهاد کشاورزی، برای گسترش دامداری به فارمد آمدند و طبق قراردادی توافق کردند این اداره برای تأمین محل چرای دام ها در زمین های کشاورزی، بوته کاری و آن را برای دامداری به اهالی واگذار کند.
تا حدود سال 73 مرتع هم کاشته شد و دامداری کمی رونق گرفت ولی بعد از آن، اداره مرتع داری با اینکه قرارداد 99 ساله داشت، به زمین ها رسیدگی نکرد. خشک سالی و شروع به کار معادن و انفجارهای فراوان و گرد و خاک های به هوابرخاسته از تردد کامیون ها دست به دست هم دادند و باعث شدند کشاورزی و دامداری در روستای فارمد از بین برود.
این معدن اگر برای 20 نفر اشتغال زایی کرده باشد، درعوض باعث شده حدود 80 خانواده روستایی بیکار شوند
هادیان فر ادامه می دهد: به محض اینکه ما به کار معادن اعتراض می کنیم، برخی موضوع اشتغال زایی معادن را مطرح میکنند، درحالی که این معدن اگر برای 20 نفر اشتغال زایی کرده باشد، درعوض باعث شده حدود 80 خانواده روستایی بیکار شوند. سالانه صدها تن گندم و جو در همین زمین ها تولید می شد.
ما تولید گوشت قرمز را با از بین رفتن دامداری از دست دادیم. در کنار همه این ها، کوهی که مردم ما قرن هاست با آن خاطره دارند و برایشان نشانه یک اسطوره است، دارد از بین می رود.
امروز به جز آلودگی هوا، آلودگی صوتی ناشی از انفجار و منظر نامناسب ناشی از پارک کامیون ها به دلیل از بین رفتن کشاورزی و دامداری، بسیاری از اهالی این روستا را بیکار و مجبور به مهاجرت به مشهد و دیگر شهرهای کشور کرده است.
اژدرکوه بیش از نیم قرن است که پاتوق کوه نوردان خراسانی شده است. نزدیکی این کوه به مشهد، شکل اژدها مانند آن، وجود سوراخ هایی در یال کوه، معروف به نفس اژدها، و سنگی بودن آن باعث شده است از زمان «باباخورشید»، کوه نورد معروف خراسانی، تا به امروز، هر ماه دست کم سه برنامه کوه نوردی به مقصد این کوه برگزار شود، به ویژه در زمستان، اژدرکوه برای تمرین یخ و تبر، طرفداران بسیاری دارد.
به همین دلیل هم هیئت کوه نوردی استان از هفت سال پیش، اعتراض خود را با ارسال نامه هایی به ارگان های مختلف اعلام کرد. به گفته نظام دوست، مسئول کارگروه حفاظت محیط زیست هیئت کوه نوردی خراسان رضوی، آخرین نامه این هیئت 23مرداد همین امسال به سرپرست دادسرای ناحیه 7 مشهد ارسال و رونوشت آن به اداره های منابع طبیعی و محیط زیست نیز فرستاده شد.
نظام دوست می گوید: با توجه به انفجارهای فراوانی که در دامنه این کوه رخ می دهد، جان کوه نوردان خراسان در خطر است. اگر خدایی ناکرده اتفاقی برای کوه نوردان بیفتد، چه کسی پاسخ گوست؟
اولین مجوز معدن آهک اژدرکوه سال 1390 برای مدت 10سال صادر شد. اما به گفته محلی ها، فعالیت معدن در ابتدای دهه با پایان آن قابل مقایسه نیست. روند تخریب ها در اصل از سال 97 شدت گرفت، چنان که اکنون این معدن به صورت هم زمان در پنج نقطه مشغول به کار است.
با وجود اعتراض ها و نامه های فراوان شورای اسلامی روستای فارمد، هیئت کوه نوردی و حجت الاسلام پژمانفر، نماینده مردم مشهد در مجلس شورای اسلامی، به گفته محمد توکلی، معاون امور معادن اداره صمت، مجوز بهره برداری از این معدن تا اردیبهشت سال 1408 تمدید شده است.
کار کوه نوردان غیرقانونی نیست اما بهره بردار هم مجوز قانونی دارد. این تابلو از باب مسائل ایمنی است. مسئله این است که اگر اتفاقی بیفتد مسئولیتش به عهده بهره بردار معدن است
توکلی می گوید: تنها در صورتی که معدن در طول 10سال در حریم شهر قرار گیرد، یا محدوده محیط زیستی اعلام شود، یا میراث فرهنگی، اثری تاریخی در محدوده معدن ثبت ملی کرده باشد و به ما اعلام کند، برای تمدید مجوز معدن دوباره استعلام می گیریم، درغیراین صورت ما الزام به گرفتن استعلام دوباره نداریم.
به تابلو نصب شده از سوی «معدن آهک فلات شرق» بر دامن اژدرکوه مبنی بر ممنوعیت ورود افراد به محدوده معدن و انفجارهای متعدد در پاکوب کوه نوردان اشاره می کنیم و از توکلی می پرسیم آیا براساس این تابلو، کوه نوردی در اژدرکوه غیرقانونی است؟ او می گوید: کار کوه نوردان غیرقانونی نیست اما بهره بردار هم مجوز قانونی دارد. این تابلو از باب مسائل ایمنی است. مسئله این است که اگر اتفاقی بیفتد مسئولیتش به عهده بهره بردار معدن است.
توکلی بر همین اساس، بستن بخشی از مسیر ورودی کوه از سوی معدن را هم برای افزایش ایمنی، قانونی می داند.
معاون امور صمت در پاسخ به پرسش ما درباره زیادبودن میزان تخریب و برداشت می گوید: ما در پروانه معدن، میزان برداشت را مشخص کرده ایم؛ بهره بردار باید حجم برداشت را به آن ظرفیت برساند، خواه این حجم را از یک نقطه برداشت کند یا بیشتر. به گفته محمد توکلی این معدن برای 20 نفر اشتغال زایی کرده است.
18 خرداد سال 99 گزارشی با عنوان «اژدها کشی با آهک» در ضمیمه «خراسانیات» روزنامه شهرآرا منتشر کردیم و درباره نابودی اژدرکوه هشدار دادیم. در آن گزارش آورده بودیم که معدن فعال در این کوه، تنها تا سال 1400 مجوز دارد و از مسئولان میراث فرهنگی خواستیم برای ثبت این اثر در فهرست میراث ملی ایران اقدام کنند.
اما مسئولان میراث فرهنگی نه تنها آن سال به تماس ها و درخواست های مکرر ما پاسخی ندادند، که کم کاری شان برای حفاظت از این کوه باعث شد مجوز معدن برای هشت سال دیگر تمدید شود.دکتر علیرضا قیامتی با نگاهی از منظر اسطوره به این کوه می گوید: در حماسه، سندی بالاتر از شاهنامه نداریم؛ اینکه نام اژدرکوه در شاهنامه آمده، نشان دهنده اهمیت آن است. ضمن اینکه این کوه داستان و اسطوره دارد و در طول قرن ها این افسانه سینه به سینه نقل شده است.
نقل آن در اقوال مردم در طول تاریخ اهمیت دارد. اگر خودمان را با کشورهای منطقه مقایسه کنیم، می بینیم آن ها روی کوچک ترین نامی که در شاهنامه برده شده است، مانور می دهند. کشورهای اروپایی نیز برای اسطوره هایی مانند هومر که حتی بر وجود خارجی شان تردید است، محل تولد می سازند و ازطریق آن سالانه میلیون ها دلار درآمدزایی می کنند، اما میراث فرهنگی کشور ما که باید مدافع اول حفظ این کوه و اسطوره ها باشد، دارد در وظیفه مهم تخصصی خود کوتاهی می کند.
دکتر محمدجعفر یاحقی، عضو فرهنگستان زبان فارسی، نیز درباره اژدرکوه می گوید: اهمیت اژدرکوه علاوه بر نام بردن در شاهنامه، این است که یک خاطره مهم اساطیری بنا بر مدارک در آنجا اتفاق افتاده است و بر این اساس می تواند به یک نقطه مهم گردشگری که متضمن در آمدزایی برای کشور باشد، تبدیل شود.
مهدی سیدی، نویسنده کتاب «تاریخ جغرافیایی شاهنامه»، هم می گوید: دریغ که این پدیده طبیعی و اساطیری که در منبع شناخته شده ای چون شاهنامه از آن نام برده شده، به این روز افتاده است. اژدرکوه به دلیل هم جواری با زادگاه فردوسی، نیز نزدیکی اش به کشف رود اساطیری، هویت این شهر محسوب می شود.
با وجود تأکید کارشناسان از منظر تاریخ، ادبیات و اسطوره بر اهمیت اژدرکوه، طغرایی، مسئول اداره ثبت میراث فرهنگی استان، می گوید: تلاش می کنیم اژدرکوه را در فهرست میراث ملی کشور ثبت کنیم اما کمیته ثبت، سخت گیر و توجیه کردن آن ها سخت است.
او معتقد است که تا کنون اثری به صرف نام بردن در شاهنامه یا به خاطر اسطوره ای بودن آن در فهرست میراث ملی ایران جای نگرفته است
من تا به حال چندین بار به اژدرکوه رفته ام و به دنبال سرنخی می گردم که این کوه را ثبت کنم اما هنوز نتوانسته ام مدرک مهمی بیابم و پرونده ثبتی اژدرکوه را تهیه کنم. اگر شما می توانید به ما کمک کنید. او معتقد است که تا کنون اثری به صرف نام بردن در شاهنامه یا به خاطر اسطوره ای بودن آن در فهرست میراث ملی ایران جای نگرفته است.
طغرایی که تا کنون هزار اثر تاریخی و طبیعی را ثبت ملی کرده است، و 250 پرونده نیز در دست ثبت دارد، می گوید: من عاشق ثبت کردن هستم. تلاش می کنم پرونده اژدرکوه را نیز از منظر اسطوره ای تهیه کنم، اما نمی دانم از سوی کمیته ثبت قبول می شود یا خیر.
قول ثبت یکی دو ماهه اژدرکوه را پیش تر احسان زهره وندی، سرپرست معاونت میراث فرهنگی خراسان رضوی، 13 شهریور به ما داده و گفته بود: اثر تاریخی ملموسی در اژدرکوه نیست، اما به لحاظ افسانه های محلی می تواند به عنوان اثر ناملموس واجد ارزش ثبت ملی باشد.
مرتضی شیرزور، رئیس اداره حفاظت محیط زیست شهرستان مشهد، معتقد است بنا بر قانون، سازمان صمت برای صدور پروانه بهره برداری و اکتشاف، تنها در زمین های چهارگانه تحت حفاظت محیط زیست از محیط زیست استعلام می گیرد و از آنجا که اژدرکوه در محدوده نظارتی سازمان محیط زیست قرار ندارد، برای صدور پروانه، استعلامی هم از این سازمان گرفته نشده است.
با این حال از آنجایی که اژدرکوه یکه کوه شمالی مشهد است که می تواند قد علم کند و مانع از ورود آلودگی به شهر شود، اداره محیط زیست موظف است از منظر پایش هوا بر کار معادن اژدرکوه نظارت کند. شیرزور می گوید: از این دیدگاه کاملا درست است؛ ما بعد از تماس شما، یک گروه از واحد نظارت و پایش را به محل اژدرکوه اعزام می کنیم و به محض دریافت نتیجه، آن را به اطلاع رسانه شهرآرا خواهیم رساند.
از آنجا که اژدرکوه کمی بعد از حریم شهر قرار گرفته است، یکی از ارگان های مأمور بر نظارت آن باید اداره منابع طبیعی باشد. اما حسن محمدزاده، رئیس اداره منابع طبیعی مشهد، معتقد است نظارت های این اداره تنها به خارج نشدن معدن کاران از محدوه پروانه صادر شده از سوی اداره صمت محدود می شود. محمدزاده می گوید: اداره منابع طبیعی از سال 1392 می تواند درباره صادر شدن یا نشدن پروانه برداشت معادن به اداره صمت اعلام نظر کند.
بر این اساس پوشش گیاهی، پوشش خاک، رانش زمین و... در محدوده درخواستی اداره صنعت و معدن بررسی می شود. اما بیش از هزار معدن در محدوده شهرستان مشهد فعال است که مجوز بسیاری از آن ها قدیمی است و قبل از قانون سال 92 صادر شده است. مجوز بهره برداری از معدن اژدرکوه نیز از سال 90 صادر شده و شامل این قانون نشده است. به جز این، کارشناس اداره منابع طبیعی فقط می تواند کنترل کند که معدن کار از محدوده پروانه خارج نشده باشد، اما نظارت بر نوع برداشت بر عهده سازمان صمت است.
پیشنهاد حجتالاسلام پژمانفر، نماینده مردم مشهد، برای حل مشکل معدنهای اژدرکوه
داستان معادن فعال در اژدرکوه همچون کلافی درهمپیچیده و درعینحال ساده است. هیچگاه مردم و ارگانهای مسئول برای حل این مشکل پای یک میز ننشسته و حرفهای یکدیگر را نشنیده بودند. دود این بیخبری به چشم مردم مشهد میرفت که با نابودی کوه منفرد شمالی شهر آلودگی هوا بهسمتشان سرریز میشد، رنجش برای دوستداران تاریخ و هویت ایران بود که میراث هزارانساله را در معرض نابودی میبینند، غم نانش را کشاورزان ودامداران روستای فارمد میخورند، بیم جانش را کوه نوردانی دارند که هر هفته به این کوه صعود میکنند و صدای انفجارهایش هم نصیب مردم فارمد میشد.
حجتالاسلام پژمانفر بهعنوان یکی از نمایندگان مشهد در مجلس شورای اسلامی که دغدغهمند حوزه محیط زیست است، عصر دیروز برای حل این مشکل پیشقدم شد و با تشکیل جلسهای در دفترش با حضور رئیس اداره حفاظت محیط زیست خراسان رضوی، سرپرست معاونت میراث فرهنگی استان، معاون امور معادن استان، انجمنهای مردمنهاد محیطزیستی، کوه نوردان، جمعی از اهالی روستای فارمد و اصحاب رسانه موضوع معادن فعال در اژدرکوه را بررسی کرد.
چند نکته در این جلسه از سوی افراد مختلف مطرح شد که مهمترینش کوتاهی میراث برای ثبت این اثر در فهرست میراث معنوی ایران بود. هرچند مسئولان میراثفرهنگی معتقد بودند هیچ سفال و اثر تاریخی در این کوه برای ثبت پیدا نشده است، حجتالاسلام پژمانفر بحث اسطورهایبودن این کوه و نیاز به ثبت آن از منظر میراث معنوی را پیش کشید و گفت: ما نمیخواهیم هزینه اجتماعی درست کنیم، این کوه سرمایه اجتماعی است که باید حفظ شود.
این گلایه به میراثفرهنگی وارد است که اگر قبل از پایان مدت قرارداد معدن، اژدرکوه را ثبت کرده بود، به اینجا نمیرسیدیم. این کوه مستند به قولهای مردمی و داستانهایی که سینهبهسینه نقل شده است، ارزش حفظ و ثبت در فهرست میراث ملی را دارد و انتظارمان این است که میراث، از ماهیت مادی و معنوی ما حفاظت کند.
از آنجایی که توس در مسیر ثبت جهانی قرار دارد، اگر کارشناسان یونسکو ببینند که ما به میراث خودمان بیتوجه هستیم، بیشک توس را ثبت نخواهند کرد.
نماینده مردم مشهد گفت: ثبت یک اثر 2ماه زمان میبرد و ما از میراث فرهنگی میخواهیم تا 2ماه آینده پرونده ثبت اژدرکوه را تهیه کند تا بعد بتوانیم بهصورت قانونی مانع فعالیت معدن در اژدرکوه شویم.
جابهجایی معدن و دادن مکانی معوض برای بهرهبرداری آهک به معدنکاران اژدرکوه پیشنهاد بعدی نماینده مردم مشهد برای حل این مشکل بود. او ادامه داد: ما نمیخواهیم حق قانونی معدنکار نیز ضایع شود، بنابراین باید طبق قانون راهحلی برای این مشکل پیدا کرد. البته که طبق قانون، معدنکاران موظفاند پس از پایان کار زخمهای ایجادشده در طبیعت را ترمیم کنند و معدن اژدرکوه نیز از این قاعده مستثنا نیست.
وجود یک خلأ قانونی برای نگرفتن استعلام مجدد تمدید پروانههای معدنی، موضوع دیگری بود که حجتالاسلام پژمانفر قول بررسی آن در مجلس شورای اسلامی را داد.