خودرو که از جاده اصلی آرام میپیچد و سرازیر میشود به سمت محله یا همان روستای قدیمی قرقی، میافتیم به دل طبیعت. هرچه خودرو پیشتر میرود، انگار سینه آسمان به زمین نزدیکتر است.
دیوارهای کاهگلی بسیاری از خانهها، بهویژه در بافت قدیمی، فرسوده شده و روی زمین خاکی فروریخته است. درهای چوبی و کلونهای روی آن هم بسیار تماشایی است و بیننده را با خود به سالها قبل میبرد.
اینجا مکانی است که ماهیتش بین روستا و محلهای در حاشیه شهر سرگردان است. اهالی خوشمشرب و خونگرماند و سگها که وظیفه پاسداری از دامها و باغها را بر عهده دارند، هنگام دیدن غریبه پارس میکنند یا دمشان را به نشانه دوستی تکان میدهند.
حس نفسکشیدن در هوای پاک آنقدر شیرین است که برگشتن برایمان سخت میشود.اینجا روستا یا همان محله قرقی است. مردمانش بیش از 100سال است که به دامداری و کشاورزی مشغولاند و هنوز میتوان صدای گوسفند را در کوچهپسکوچههایش شنید. کافی است دری باز مانده باشد تا مرغوخروسها خود را از آن به کوچهپسکوچههای خاکی برسانند.
پشتبامهای کاهگلی برخی خانهها که قدمتشان به بیش از یک قرن میرسد، زیبایی محله یا همان آبادی را دوچندان کرده است، بهطوریکه در دقایق اول نه صدای زوزه باد و سرما در کوچهپسکوچهها را حس میکنیم و نه هراسی از معتادان متجاهری داریم که برای مصرف موادمخدر از نقاط گوناگون شهر به باغهای مردم اینجا آمدهاند.
خیلی از اهالی قدیمی روستای قرقی در محلی منتظرمان هستند و جمع شدهاند که گفته میشود در گذشته از اینجا حرم دیده می شده و از همینجا به امام رضا(ع) سلامی می دادند به همین خاطر از قدیم این مکان را به نام مزار می شناسند. اهالی به این محل که بر سردرش تابلوی زینبیه نصب است، اعتقاد زیادی دارند و میگویند حاجت خیلیها را داده است؛ از شفای بیماران گرفته تا آرزوی شهادت. داستان آنها نسلبهنسل بین ساکنان قرقی بازگو شده است.
فاطمه آخوندی و حکیمه قندهاری به نمایندگی از بانوان همراه ما هستند تا از مشکلات روستایی بگویند که از سال1392 به محدوده شهر مشهد افزوده شدهاست. آنها تعریف میکنند اهالی روستای قرقی از گذشته به محافظت و مقاومت معروف بودهاند.
این گذشته که آنها حرفش را میزنند، بیشک آغازش به حمله وحشیانه مغولها به ایران بازمیگردد. آن زمان مردمان روستای قرقی دور روستا دیوار بلندی کشیده بودند که 4برج نگهبانی داشت.
مغولها و سالها بعد ترکمنها و راهزنان حمله میکردند و آنها مقاومت میکردند و به تونلهایی که بین خانهها راه داشت، پناه میبردند. برای نسل جدید روستای قرقی، از آن همه شکوه فقط یک برج مانده است که آن را یکلنگه مینامند و برخی برای عریضکردن راه، بخشی از دیوار آن را تراشیدهاند.
قندهاری که اجدادش همگی در قرقی ساکن بودهاند و بومی این محله است، روایتهای زیادی را از پدر و اجدادش شنیده است و اینکه اهالی روستا همه آشنا بودهاند و غریبهای بینشان نبوده است و بهواسطه دیواری که دورتادور روستا کشیده شده بود، کسی جز اهالی اینجا اجازه ورود نداشته است و روستا در قرق اهالی بودهاست. به همین دلیل نام اینجا را قرقی گذاشته بودند.
پس از خشکسالی، بسیاری از اهالی دامهایشان را فروختند و برخی هم مجبور به مهاجرت شدند
فاطمه آخوندی حسرت سالهای گذشته را میخورد که بارندگی بود و قرقی سرسبز و تماشایی. میگوید: خشکسالی همهچیزمان را گرفت. شغل بیشتر اهالی اینجا کشاورزی و دامداری است. از صدها سال پیش اهالی اینجا باغهای انگور داشتند. قدیمیها رسوم خاص و زیبای خود را داشتند که یکی از آنها دعا برای نهالهایی بود که تازه میوه میدادند. متأسفانه پس از خشکسالی، بسیاری از اهالی دامهایشان را فروختند و برخی هم مجبور به مهاجرت شدند.
نسلی که به آبوهوای اینجا عادت دارند و هویت خود را در قرقی شناختهاند، هیچکدام دل به شهر و زندگی شهری نمیدهند. برخی هنوز هم بیل روی شانههایشان دارند و با عشق بین نهالهای باغی کوچک میچرخند و بهقاعده آب میریزند بین شیارها و عرق میریزند، اما انگار روستا جادو شده است؛ از وقتی به شهر پیوسته است، نه حکم روستا را دارد و نه امکانات شهر را.
یکی از بانوان قدیمی روستای قرقی که گویا مدتهاست نه فرزندش و نه کس دیگری از او سراغی نگرفته است، درباره مشکلات محل میگوید: از وقتی خشکسالی آمده، کشاورزی کم شده و روستای ما پاتوق معتادانی شده است که اینجا را بهشدت ناامن کردهاند. جوانان و بچههای روستا حتی یک سالن ورزشی یا بوستان ندارند که در آن تفریح کنند و همین باعث شده است که از اوقات فراعتشان به خوبی استفاده نکنند.
زنان سالخوردهای که تعدادشان یکیدوتا نیست، جلوی درهای چوبی و آهنی خانههایشان ایستادهاند و ما را به خوردن یک فنجان چای داغ در این سرما دعوت میکنند. میهمان خانه یکی از آنها میشویم و پای صحبتش مینشینیم.
میگوید: قرقی با این جمعیتش حتی یک خط اتوبوس ندارد. من و دخترم با هم زندگی میکنیم و هروقت میخواهیم به پزشک مراجعه کنیم یا دارو بخریم، مجبوریم حدود 3کیلومتر را تا ایستگاه اتوبوس پیاده برویم و پس از آن چند خط اتوبوس عوض کنیم تا به مقصد برسیم. پیرزن به زانوان لرزانش اشاره میکند و ادامه میدهد: طیکردن این مسافت در سرمای زمستان و هنگام بارندگی بسیار دشوار است، بهویژه که بیشتر مسیرمان خاکی است و باید از میان گلولای عبور کنیم.
در کوچهپسکوچهها راه میرویم و اهالی با ما هستند. کمتوقع و بیادعا میگویند که حتی یک مرکز درمانی ندارند و دوباره به قدمت صدساله اینجا اشاره میکنند که نکند ما هم مانند مسئولان این نکته را فراموش کنیم.
در دوران دفاع مقدس 360خانواده در قرقی ساکن بودند که 26شهید تقدیم انقلاب و دفاع از کشور کردند
محمد جعفریانمقدم، نایبرئیس شورای اجتماعی، تعریف میکند: اهالی محله قرقی از گذشته اهل ایثار و فداکاری بودهاند، بهطوریکه در جریان 8سال دفاعمقدس، زمانی که فقط 360خانواده در اینجا ساکن بودند، آنها 26شهید مانند شهیدکشمیری را تقدیم انقلاب و دفاع از کشور کردند و بعد هم 43شهید مدافع حرم را. با همه اینها، قرقی با جمعیت حدود 35هزارنفری از مشکلات بسیاری رنج میبرد که درحال پیگیری برای حل آنها هستیم، اما هنوز به سرانجام نرسیده است.
محمدعلی بیدل از اهالی قدیمی این محله است که در مسجدجامع قرقی به ما اضافه میشود. میخواهد نکتهای را اضافه کند و با اشاره به جمعیت سالمند محله، تعریف میکند: تا 30سال پیش فقط 2نفر از اهالی محله قرقی خودرو داشتند و همانها سالمندان، بیماران و زنان باردار را به مراکز درمانی یا ایستگاههای اتوبوس میرساندند. امروز و پس از گذشت این همه سال، این وضعیت همچنان ادامه دارد.
یکی دیگر از بانوان محله قرقی که دخترش را از مدرسه به خانه میبرد، با کنایه به ما میگوید: باز خوب است که دختران فقط 9سال تحصیل میکنند و بعد عروسشان میکنیم و راحت میشویم، وگرنه باید سالها مسیرهای خاکی را هرروز طی میکردیم.
بیشتر دختران محله قرقی بهخصوص بافت قدیمی را که نگاه کنید، فقط تا همین مقطع تحصیل میکنند. شاید تعداد دخترانی که دیپلم داشته باشند، به تعداد انگشتان یک دست هم نرسد و دلیلش فقط این است که در همه محله قرقی با دههاهزارنفر جمعیت، هیچ دبیرستانی نیست. وضعیت پسران هم بهتر نیست. آنها هم یا برای ادامه تحصیل هرروز با اتوبوس به محلههای دیگر میروند، یا مشغول کشاورزی میشوند.
بسیاری از دانشآموزان بهدلیل مشکلات اقتصادی خانوادهها و نبود مدرسه متوسطه دوم، قادر به ادامه تحصیل نیستند
فهیمه بهروز، مدیر دبستان دخترانه شهدای قرقی، درباره کمبود سرانه آموزشی در این محله میگوید: اینجا با وجود گستردگی و جمعیت زیادش، فقط 2مدرسه ابتدایی «شهدای قرقی» و یک مدرسه متوسطه اول «تربیت» دارد.
متأسفانه ما همواره شاهدیم که بسیاری از دانشآموزان بهدلیل مشکلات اقتصادی خانوادهها و نبود مدرسه متوسطه دوم، قادر به ادامه تحصیل نیستند.
او هم حرفهای اهالی را تأیید میکند و میگوید: بخشی از دانشآموزان دختر پس از دوره ابتدایی ترک تحصیل میکنند و خیلیها هم پس از سپریکردن دوره متوسطه اول کیف و کتاب را میبوسند و تمام.
مدیر دبستان دخترانه «شهدای قرقی» با اشاره به مشکلات این مرکز آموزشی، اضافه میکند: متأسفانه مدرسه ما نیز در معبری قرار دارد که هیچ تابلویی بر آن نصب نشده است و نمیدانیم چگونه باید نشانی مدرسه را به دیگران بدهیم. علاوه بر این، بهعلت خاکیبودن این معبر، نمیتوانیم برای دانشآموزانی که از مسافت دور به اینجا میآیند، سرویس بگیریم و شاهدیم که آنها با چه مشکلات و سختیهایی هرروز و بهویژه هنگام بارندگی به مدرسه میآیند.
فرصت خیلی کوتاه است، اما گشتی داخل مدرسه میزنیم. فهیمه بهروز میگوید: مدرسه ما با وجود نوسازبودنش، هنوز از بسیاری امکانات مانند وسایل ورزشی، تخته وایتبرد، خطکشی حیاط و... محروم است.
خیابانها و کوچههای خاکی را در سرما بالا میرویم و هیچ تفاوتی با روستا ندارد. یکی از اهالی میگفت نام شهر و بافت روستایی ما را از همهچیز محروم کرده است؛ هم کشاورزی و هم زندگی شهری. قول میدهیم در اولین فرصت موضوع آسفالت و اتوبوس را پیگیر شویم.
رئیس کمیسیون عمران، حملونقل و ترافیک شورای اسلامی شهر مشهد درباره رفع مشکل نبود اتوبوس به اهالی محله نوید میدهد و میگوید: ما از این محله بازدید کردیم و تلاش خواهیم کرد که این مشکل برطرف شود.
ایمان فرهمندی میافزاید: در هفته گذشته نیز دستور بررسی اختصاص اتوبوس یا مینیبوس را به این محله دادیم و بر حسب تقاضا و عرض معابر، اتوبوس یا مینیبوس به این محله اختصاص پیدا میکند.
مدیر آموزشوپرورش منطقه تبادکان درباره نبود دبیرستان در محله قرقی میگوید: در فاز یک شهرک مهرگان که در همسایگی محله قرقی قرار دارد، 2فضای آموزشی دوازدهکلاسه پذیرای دانشآموزان است، اما با توجه به رشد جمعیت و کمبود سرانه آموزشی در این محدوده، اداره آموزشوپرورش تبادکان با پیگیریها و کمک خیران توانست عملیات ساخت 2دبیرستان را در فاز دوم شهرک مهرگان آغاز کند.
علی سعیدی ادامه میدهد: پروژه نخست ما به ساخت دبیرستان برای دختران محله قرقی و شهرک مهرگان اختصاص دارد که دارای 12کلاس است. تاکنون عملیات ساخت آن 80درصد پیشرفت فیزیکی داشته است و تلاش میکنیم تا پایان سال به بهرهبرداری برسد. دومین پروژه ما نیز که ساخت یک مرکز آموزشی با 12کلاس است، در همسایگی همین مکان قرار گرفته، اما متأسفانه در جریان ساخت این مدرسه شاهد بروز برخی مشکلات بینسازمانی بودیم که باعث توقف عملیات ساخت آن شده است.
او توضیح میدهد: اداره آموزشوپرورش منطقه تبادکان برای افزایش سرانه آموزشی محله قرقی و مهرگان نیازمند همراهی و همکاری بیش از پیش شهرداری منطقه3 و ادارهکل راهوشهرسازی است و امیدواریم با یاری این 2سازمان شاهد ادامه عملیات ساخت این مرکز آموزشی باشیم.
از میان کوچهپسکوچههای خاکی بدون تابلو به مدرسهای میرسیم که اهالی قرقی و خیران بنا کردهاند. این مدرسه در نوبت پسران 120دانشآموز و در نوبت دختران 100دانشآموز دارد.
سیدعلی یکی از دانشآموزان همین مدرسه است که کولهاش را به پشت انداخته و از شدت سرما کلاه را تا روی چشمهایش پایین کشیده است. با اینکه مسیر خاکی خانه تا مدرسهاش را بارها رفته، مراقب است که گامهایش را کجا میگذارد. مادر سیدعلی میگوید: پسرم امسال تازه به مدرسه میرود و در پایه اول است. او هم مانند دیگر بچههای محله قرقی مجبور است برای رفتن به مدرسه، مسیر خاکی و سربالایی را هرروز طی کند. من هم که پای بالارفتن از این سراشیبی را ندارم، مجبورم هرروز همراهش تا همینجا بیایم تا مراقب باشم سگهای ولگرد دنبالش نکنند.
کار زیادی برای آمادهسازی طرح تفصیلی انجام نشده است
رئیس کمیسیون ویژه ساماندهی حاشیه شهر شورای اسلامی مشهد درباره آسفالت معابر خاکی این محله توضیح میدهد: ما منتظریم طرح تفصیلی برای آسفالت معابر خاکی در محله قرقی آماده شود.
سیدابراهیم علیزاده با اشاره به آمادهنبودن طرح تفصیلی این محله، یادآور میشود: ممکن است معابری آسفالت شوند که در طرح برای آنها کاربریهای دیگری در نظر گرفته شده باشد. متأسفانه کار زیادی برای آمادهسازی طرح تفصیلی انجام نشده است و به همینعلت ما در شورای اسلامی شهر هماکنون در قالب کارگروههای تخصصی مشغول رسیدگی به این موضوعها هستیم.
عضو شورای اسلامی شهر مشهد میافزاید: شورای اسلامی شهر مشهد توجه ویژهای به مشکلات حاشیه شهر دارد. ما پیگیر رسیدگی به مطالبات این محدودهها هستیم و همچنان تلاش خواهیم کرد تا اهالی خوب محله قرقی و دیگر ساکنان حاشیه شهر مشهد بهصورت عادلانه از خدماتشهری بهرهمند شوند.
با رئیس اداره نامگذاری معابر شهرداری مشهد برای نامگذاری معابر فرعی محله صحبت میکنیم. ناهید فربدنیا میگوید: بارها این موضوع را به اعضای شورای اجتماعی محله قرقی اعلام کردیم و از آنها خواستیم نام شهدای محله را که خانوادهشان همچنان در این محدوده ساکن هستند، به ما اطلاع دهند تا ما به کمیته نامگذاری معابر شورای اسلامی شهر اعلام کنیم، اما هنوز این نامها اعلام نشده است. او درباره تابلوی اصلی بولوار شهیدکشمیری در این محله که بهتازگی سرقت شده است، میگوید: تا چند روز دیگر تابلو دوباره نصب میشود. ما از شهروندان میخواهیم که حساسیت بیشتری درباره تابلوهای شهر داشته باشند.