شعر، بخشی از وجود نیایش احشامی شده است
پیشاز آنکه استعداد نیایش در شعر و شاعری کشف شود، خواندن شعر تفریحی بود که اوقات فراغتش را پر میکرد. هروقت در خانه یا دورهمیها وقت آزاد پیدا میکرد، کتاب شعری به دست میگرفت و شروع میکرد به خواندن شعرهایش برای دیگران. آنقدر شعر میخواند تا مصرعبهمصرع آنها شد بخشی از وجودش.
حالا این واژههای موزون، طوری نیایش را بهدنبال خودش کشانده است که او نهتنها شعر میگوید، بلکه به مسابقات مشاعره هم راهیافته است. نیایش احشامی، نوجوان محله نقویه، امسال در مسابقات مشاعره دانشآموزی در استان، عنوان اولی را از آن خود کرد.
او ورزشکار خوبی هم هست و به شنا، کوهنوری و والیبال تسلط دارد و سال گذشته در مسابقات شنا المپیاد ورزشی محلات مشهد مقام سوم را کسب کرد.
- کمی از خودت بگو.
امسال کلاس نهمی هستم و عاشق شعر. البته عاشق علوم هم هستم و میخواهم در سال آینده در رشته تجربی درس بخوانم.
- نیایش با این روحیه، چطور سر از شعر و شاعری درآورده است؟
یکی از تفریحات خانه ما، خواندن شعر برای یکدیگر است. وقتی کوچک بودم، همیشه مادرم با برادرم که از من بزرگتر است، کنار هم مینشستند و از روی کتاب برای هم شعر میخواندند؛ بعد معنا این شعر را هم میگفتند. من فقط شنونده بودم، اما از کارشان خیلی خوشم میآمد و سعی میکردم گفتههای آنها را حفظ کنم. بعد از مدتی، وقتی کلاس دومی شدم، رفتم به انجمن کولهپشتی روزنامه شهرآرا که برادرم هم عضوی از آن بود. در آن کلاسها هم این شعرخواندن تا امروز ادامه پیدا کرد و شعر بخشی از وجودم شده است.
- حفظ شعر برایت سخت نبود؟
شعرهای اولی که در کلاس دوم دبستان حفظ میکردم، بیشتر داستان داشتند. چون داستانشان را میخواندم، حفظشان راحت بود. علاقهام که بیشتر شد، با چندبار خواندن شعر را حفظ میشدم. حتی وقتی معلم سر کلاس میگفت فلان شعر را برای جلسه بعد حفظ کنید، من همانجا حفظش میکردم.
- بیشتر اشعار کدام شاعران را حفظ هستی؟
بیشتر شعرهای فروغ فرخزاد را حفظ هستم؛ چون دخترانه و بااحساستر است. البته از استاد اخوانثالث هم شعر زیاد حفظ هستم و چندشاعر دیگر که شعر نو و معاصر دارند و از این تابستان هم شروع به حفظ شعرهای حافظ کردهام.
- چطور از مسابقات مشاعره سردرآوردی؟
خود مدرسه برنامهای گذاشت در حوزه ادبیات که بخشی از آن مشاعره بود. اعلام آمادگی کردم. از مدرسه ما، سما، دونفر انتخاب شدند. خود معلم پرورشیمان زحمت کشید و ما را به مسابقات برد. در ناحیه از بین ششنفر، دونفر انتخاب شدیم که یکی از آنها من بودم. در دوره بعد که استانی بود، باز معلم ادبیاتمان زحمت کشید و من را به محل مسابقات برد که بعداز چندروز متوجه شدم بین چهلنفر اول شدهام.
- چقدر برای حفظ و مرور ابیات وقت میگذاری؟
حفظ شعر به حال و هوا بستگی دارد. قبلا هرروز وقت میگذاشتم، اما الان، چون طبق حروف الفبا شعرهای زیادی را حفظ هستم، کمتر از قبل وقت میگذارم؛ مثلا در این تابستان برای هر حرف از الفبا ۱۰ شعر جدید دیگر حفظ کردم.
- خودت هم شعر میگویی؟
بله. چند شعر دارم که باید رویشان کار کنم و درحال درستکردن وزن و قالبشان هستم.
* این گزارش پنجشنبه ۳ مهرماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۱۰ شهرآرامحله منطقه ۱۱ و ۱۲ چاپ شده است.