کد خبر: ۱۲۹۷۰
۲۹ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۳:۰۰
به خاطر این مردم، طلای المپیک را می‌گیرم

به خاطر این مردم، طلای المپیک را می‌گیرم

احمد جوان می‌گوید: رقابت‌های سختی را در زاگرب گذراندم و بابت باخت به حریف روس شرمنده مردم شدم، اما قول می‌دهم تلاش کنم از شکست‌هایم درس بگیرم. پس از شکست دو سال قبل در مجارستان دوباره بلند شدم و خداراشکر نتیجه گرفتم.

اینجا فرودگاه شهیدهاشمی‌نژاد مشهد، محل بازگشت پهلوان احمد جوان از رقابت‌‎های کشتی آزاد قهرمانی جهان است؛ جایی که از ساعت‌ها قبل همشهریان جوان برای استقبال از او سر از پا نمی‌شناسند. مسئولان فرودگاه همه تلاش خود را کرده‌اند تا نظم برگزاری مراسم را حفظ کنند. 

ورود خبرنگاران و عکاسان به جایگاه تعبیه‌شده برای استقبال از جوان با سختی انجام می‌شود و یکی از مأموران با تعجب می‌پرسد: «مگر چندتا خبرنگار هستید؟» و وقتی با بنر‌ها و استند‌های موجود در سالن برای بازگشت ستاره خراسانی روبه‌رو می‌شود، از سؤالش عقب‌نشینی می‌کند. هنوز دقایقی تا بازگشت احمد باقی است...

 

من خوش‌حال‌ترین پدر دنیا هستم

مسعود محمدنژادجوان با گوش‌های شکسته و گرد پیری که بر سر و رویش نشسته است، همراه چند نفر وارد سالن انتظار فرودگاه می‌شود. پدر احمد حالا روی ابر‌ها گام برمی‌دارد. با هر قدمی که نزدیک می‌شود، شمار بیشتری به سویش می‌روند و با لبخند به او تبریک می‌گویند. اشک در چشم‌هایش حلقه زده است و فقط به نشانه تشکر برای پاسخ به هر ابراز محبتی، تا کمر خم می‌شود! او خود در دوران جوانی کشتی‌گیر بوده و شاید به همین دلیل مرام پهلوانی را به پسرش خوب یاد داده است.

مسعود محمدنژادجوان، پدر احمد جوان، ستاره کشتی خراسان، پیش از آنکه پای پسرش به زمین مشهد برسد، از آسمان‌ها می‌گوید؛ از اینکه در آسمان‌ها سیر می‌کند: باور کنید من الان خوش‌حال‌ترین پدر دنیا هستم. به خاطر همین دوست دارم همه پدر‌هایی که امروز در این سالن برای تشویق احمد من آمده‌اند، خوش‌حال شوند. از صمیم قلب از خداوند می‌خواهم حسی را که من و مادر احمد این روز‌ها تجربه می‌کنیم، همه این پدران و مادران تجربه کنند و موفقیت فرزندانشان را ببینند.

 

به خاطر این مردم طلای المپیک را می‌گیرم

 

وعده‌ای جذاب برای احمد جوان

رئیس کمیسیون ورزش‌وجوانان شورای اسلامی شهر مشهد در فرودگاهی که پروازش قرار است یک قهرمان ورزشی را به خاک مشهد برساند، حاضر است. سیدحسین علوی‌مقدم در میان جمعیتی که برای استقبال از جوان آمده‌اند، در گوشه‌ای ایستاده است و چشم می‌کشد تا ستاره شهرش از راه برسد.

او به شهرآراورزشی می‌گوید: احمد جوان محصول استعدادیابی کشتی محلات مشهد است که امروز ثمر داده و قهرمان ملی شده است.

علوی‌مقدم می‌افزاید: من اولین نفر به خانه این بچه رفتم و الان هم از آقای شهردار یک مطالبه دارم؛ اینکه هر طور شده است، از ظرفیت احمد جوان برای خدمت در شهرداری استفاده شود.

او درباره وعده استخدام جوان در شهرداری مشهد اظهار می‌کند: آقای شهردار در این‌باره به من قول داده‌اند و ان‌شاءالله از ظرفیت‌های این قهرمانمان در شهرداری استفاده شود.

 

بوق و کرنا روی باند فرودگاه!

سد جلو پای مردم برای رسیدن به در باند فرودگاه سرانجام از یک جایی به بعد می‌شکند. مردم همین‌که می‌‎فهمند قهرمانشان با اتومبیل ویژه روی باند حضور دارد و قرار است به سالن بیاید، خودشان را هر طور شده است به در باند فرودگاه رسانده‌اند و در لحظه‌ای که جوان از اتومبیل پیاده می‌شود، خودشان را به او می‌رسانند. صدای بوق و کرنا فرودگاه را برمی‌دارد.

در این میان در کسری از ثانیه حلقه گل به گردن قهرمان انداخته می‌شود و او را روی شانه می‌گیرند. حالا سالن یک‌صدا با بوق می‌گوید: «احمد باتعصب» و جوان بر شانه‌های مردم اشک می‌ریزد و به ابراز احساساتشان پاسخ می‌دهد. شلوغی به‌شکلی است که مأموران امنیتی فرودگاه تصمیم می‌گیرند اجازه بدهند جوان بر شانه هواداران از سالن خارج شود و برنامه استقبال جلو بنرش در سالن لغو می‌شود. خودرو مخصوصی جوان را در خیل عظیم اتومبیل طرف‌دارانش تا در منزل می‌برد.

 

محله‌ای که به فرزندش می‌بالد

خیابان فدائیان اسلام و کوچه فدائیان اسلام ۱۹ حالا به غوغاکده‌ای بدل شده است. همسایه‌ها همه بیرون‌اند و بنر بزرگی را که تصویر احمد جوان روی آن نقش بسته، کوچه را مزین کرده است.

جوان همچنان روی شانه هوادارانش بالا و پایین می‌رود و مردم محله به استقبال فرزندشان آمده‌اند؛ به استقبال جوان بیست‌ودوساله‌ای که حالا جهان‌پهلوان شهر است. درست ۲۲ سال پیش بود؛ شاید در روز‌هایی که این ستاره تازه متولد می‌شد، مشهد آخرین نماینده‌اش در تیم‌ملی کشتی آزاد را داشت و حالا پس از این همه سال، پسر خیابان فدائیان اسلام ۱۹ برای محله‌اش اعتبار و آبرو آورده است؛ مدال نقره مسابقات کشتی آزاد قهرمانی جهان.

 

به خاطر این مردم طلای المپیک را می‌گیرم

 

جوان: به خاطر این مردم، طلای المپیک را می‌خواهم

احمد محمدنژادجوان پس از پاسخ به هیجان فراوان مردم و هم‌محلی‌هایش، سرانجام پای گفت‌و‌گو می‌آید. او در گفت‌و‌گو با شهرآراورزشی گفت: من واقعا شرمنده این مردم هستم. خجالت می‌کشم توی چشم‌هایشان نگاه کنم. مردم مشهد و به‌خصوص این هم‌محله‌ای‌ها برایم سنگ‌تمام گذاشتند و من خجالت‌زده آنها هستم. برای این مردم همه تلاشم را می‌کنم تا طلای المپیک را بگیرم و ان‌شاءالله دوباره دلشان را شاد کنم.

ستاره مشهدی تیم‌ملی کشتی آزاد درباره اینکه وزنش وزن المپیکی نیست، اظهار کرد: تا المپیک فرصت دارم و باید ببینم نظر کادرفنی تیم‌ملی چیست. 

جوان یادآور شد: رقابت‌های سختی را در زاگرب گذراندم و بابت باخت به حریف روس شرمنده مردم شدم، اما قول می‌دهم خوب تلاش کنم تا از شکست‌هایم درس بگیرم. پس از آن شکست دو سال قبل در مجارستان، دستم را روی زانو گرفتم، یاعلی (ع) گفتم و دوباره بلند شدم و خداراشکر امروز نتیجه‌اش را گرفتم.

 

* این گزارش شنبه ۲۹ شهریورماه ۱۴۰۴ در شماره ۴۵۷۹ روزنامه شهرآرا صفحه ورزشی چاپ شده است.

کلمات کلیدی
آوا و نمــــــای شهر
03:04
03:44