کد خبر: ۱۲۸۳۹
۱۳ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۰:۰۰
حجت کرامتی تلاش می‌کند ظرفیت ورزشی توس را نشان دهد

حجت کرامتی تلاش می‌کند ظرفیت ورزشی توس را نشان دهد

کرامتی، مربی‌ای است که حالا شاگردانش نه‌تنها خیلی از مدال‌ها را در مسابقات کشوری و استانی ووشو درو می‌کنند، بلکه به عضویت تیم ملی درآمده‌اند. او معتقد است آنها ژن جنگیدن برای قهرمانی را دارند.

آرزوی پوشیدن لباس تیم‌ملی به دلش مانده است، نه به‌خاطر نداشتن پشتکار، بلکه از سر مشکلات مالی؛ آرزویی که این روز‌ها حجت کرامتی طور دیگری به‌دنبال برآورده‌کردن آن است.

حجت کرامتی که قهرمانی چندین دوره مسابقات کونگ‌فو و ووشوی کشور را در کارنامه خود دارد و بار‌ها با موفقیت در مسابقات انتخابی تیم ملی به خانه بازگشته، سال‌هاست مربیگری برای ورزشکار‌های محله فردوسی را انتخاب کرده است، آن هم با این هدف که لباس تیم ملی را تن آنها ببیند. بچه‌هایی از حاشیه شهر که معتقد است ژن ورزش رزمی و جنگیدن برای قهرمانی را دارند.

او مربی‌ای است که حالا شاگردانش نه‌تنها خیلی از مدال‌ها را در مسابقات کشوری و استانی درو می‌کنند، بلکه به عضویت تیم ملی درآمده‌اند.

 

چوخه، سکوی پرش شد

حجت کرامتی هم مثل خیلی از آنهایی که با بالیدن در آب و خاک توس چوخه‌کار شده‌اند، ژن چوخه داشت؛ مهارتی که در پدرش اکبر‌آقا و برادر پهلوانش، مهدی هم وجود داشت.

پیش از گفتن از خودش، از پدر و برادر بزرگ‌ترش می‌گوید که الگوی او شدند و راه را برایش هموار کردند؛ «وقتی بچه بودم، پدرم در گود‌های خاکی نزدیک آرامگاه فردوسی کشتی چوخه می‌گرفت. بعد‌ها برادرم هم وارد گود شد و بیشتر از پدرم در چوخه اسمی به هم زد و آن‌قدر خوش درخشید که پهلوان مهدی صدایش می‌کردند.

ورزش را جدی گرفت و با همین مهارت چوخه در جودو هم موفق شد و به عضویت تیم ملی جودو و کوراش درآمد. من هم به آنها نگاه می‌کردم و در خانه در روز‌های کودکی چوخه کار می‌کردم.»

‌حجت با همین استعداد و با مربیگری برادرش، ورزش را با چوخه شروع کرد. سال ۱۳۸۱ درست در دوازده‌سالگی در باشگاه شادروان خرمی زیرنظر برادرش تمرین رشته جودو را آغاز کرد تا با یادگیری آن در چوخه بهتر عمل کند. بعد از دوسال و به‌دنبال آشنایی با رشته کونگ‌فو که آموزش آن در محله فردوسی تازه آغاز شده بود، شیفته این رشته رزمی شد و زیر‌نظر استاد مرتضی منطقی، تمریناتش را شروع کرد.

او می‌گوید: کونگ‌فو رشته جدیدی برای پسران محدوده شاهنامه بود. آن‌قدر طرفدار داشت که فقط در شیفتی که من تمرین می‌کردم، حداقل هفتاد‌ورزشکار بودیم. وقتی اولین مسابقه در همین باشگاه برگزار شد و مدال طلا را بین آموزشگاه‌های مشهد کسب کردم، دیگر چسبیدم به تمرین بیشتر و بیشتر.

 

حجت کرامتی تلاش می‌کند ظرفیت ورزشی توس را نشان دهد

 

با رؤیای تیم ملی، دور کونگ‌فو را خط کشیدم

۹ سال تلاش و تمرین کرامتی در کونگ‌فو با شرکت در سی‌مسابقه همراه شد؛ مسابقاتی که حاصل آن کسب چهارعنوان قهرمانی کشور از سال ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۹ بوده است.

او می‌گوید: با پسرخاله‌ام، وحید رحمانی، ورزش می‌کردیم و از مسابقات هم دست پر برمی‌گشتیم، تا اینکه وقت سربازی رسید. یک‌سال‌و‌نیم در ارتش بودم و در همین مدت هم موفق شدم در مسابقات تکواندوی ارتش، سومی کشور را به دست بیاورم.

بعد‌از سربازی با مربی‌ام، آقای منطقی، مشورت کردم و از رؤیایم که آرزوی هر ورزشکاری هم هست و اینکه لباس تیم ملی را بر تن کنم، گفتم. قرار به تغییر رشته ورزشی‌ام شد؛ چون آن زمان تیم ملی رشته کونگ‌فو تشکیل نشده بود. سال ۱۳۹۲ وارد رشته ووشو شدم و همان سال با تمرینات زیاد به اردوی تیم استان دعوت شدم.

 

با ۳ بار قهرمان کشوری، از تیم ملی جا ماندم

حجت کرامتی در ووشو هم موفقیت‌های قبلی ورزش را تکرار کرد. به‌جز کسب مقام قهرمانی در استان، سال‌های ۱۳۹۵، ۱۳۹۸ و ۱۴۰۲ موفق شد عنوان قهرمانی کشور را در مسابقات ووشو به دست آورد.

او از سال ۱۳۹۳ تا ۱۴۰۲، شش‌بار در مسابقات انتخابی تیم ملی شرکت کرد و یک‌بار هم به اردوی تیم ملی ووشو راه یافت؛ «سال‌ها تلاش کرده بودم که به آرزویم دست یابم، اما متأسفانه شرایط مالی و مصدومیتی که برایم پیش آمد، نگذاشت اردو را ادامه بدهم و این رؤیا در ذهنم ماند.»

 

آرامگاه فردوسی نیاز به یک خانه ووشو دارد

حجت اهل توس است و عاشق این خاک. امروز هم بیشترین وقت مربیگری‌اش را برای بچه‌های این محله می‌گذارد و از سال ۱۳۹۳ مربی ووشو در سالن شادروان خرمی آرامگاه فردوسی است. او امسال صدشاگرد دارد که بیشتر آنها عنوان‌دار قهرمانی استان و کشور و جهان هستند.

بعد از سال‌ها کار با بچه‌های دیار فردوسی، کرامتی می‌گوید: گویی خون ورزش‌های رزمی در رگ این بچه‌هاست. در این رشته‌ها استعداد قهرمانی دارند و صدحیف که نه محل تمرین درستی برایشان درنظر گرفته شده و نه کسی هست که حامی آنها شود.

شاگردم، مهدی کرمانی، از همین محدوده عضو تیم ملی ووشو شده و نایب‌قهرمانی مسابقات جهانی بریکس در روسیه را به دست آورده است. خودش هزینه کرده است. وقتی به تهران رسید، یک نفر هم به استقبالش نرفت. وقتی می‌خواست از تهران به مشهد برگردد، به هزار در زدیم تا فدراسیون بلیت هواپیما برایش بگیرد، اما قبول نکردند. باز هم خانواده‌اش متقبل هزینه‌ها شدند!

کرامتی از دیگر شاگردش، محمد لولایی، می‌گوید که از همین محدوده عضو تیم ملی ووشو شده است. تاکنون دوبار در مسابقات انتخابی تیم ملی مقام آورده و بار‌ها قهرمان‌های جهان و آسیایی ووشو را شکست داده است، بدون اینکه حمایت شود. می‌گوید: متأسفانه در کشور ما اهمیتی به این ورزش و ورزش‌های انفرادی نمی‌دهند.

به گفته کرامتی از محدوده توس، سیزده‌نفر در اردوی تیم استان در رشته ووشو حضور دارند. پیشنهاد او این است که «خانه ووشو» در محدوده آرامگاه فردوسی احداث شود.

به گفته او با این کار، هم استعداد افراد بیشتری از این محدوده شناسایی می‌شود و هم برگزاری اردو‌های تیم ملی و تیم‌های استانی در این مجموعه، به دیده‌شدن آرامگاه کمک خواهد کرد.

 

حجت کرامتی تلاش می‌کند ظرفیت ورزشی توس را نشان دهد

 

اگر بخواهید، موفق می‌شوید

کرامتی درباره شاگردانش سخت‌گیری می‌کند، چون معتقد است باید در ورزش، اخلاق و مسئولیت‌پذیری هم رشد کنند.

او در طراحی برگه‌های آزمون که برای گرفتن شال‌بند ووشو است، اولین درجه را برای اخلاق درنظر گرفته است و دومین درجه را به نظم و برنامه ریزی شاگردش اختصاص می‌دهد؛ در مرحله سوم توانمندی ورزشی قرار دارد.

دیگر توصیه همیشگی کرامتی به شاگردانش، خواستن موفقیت است که همیشه با تعریف این خاطره همراه می‌شود: در مسابقات کشوری که در بجنورد برگزار می‌شد، در مسیر، مربی برای اینکه استرس ما را کم کند، از این شهر و سوغاتش و‌... می‌گفت. در همین حین از بچه‌ها پرسید به‌عنوان سوغات می‌خواهید از این شهر چه چیز بیاورید؟

دوستانم گفتند آب‌نبات و من گفتم مدال طلا. فقط همین را می‌خواستم. جالب اینکه بعد از پایان مسابقات، من مدال طلا را با خودم سوغات آوردم و دوستانم آب‌نبات.

 

مدال و جام‌ها، گوشه انباری!

تا دلتان بخواهد در خانه حجت کرامتی انواع مدال و جام قهرمانی دیده می‌شود. خودش می‌گوید یک زمانی بخشی از اینها روی دیوار خانه جا داشتند، اما این روز‌ها داخل کارتن و گوشه انباری خاک می‌خورند؛ «برای گرفتن تک‌تک اینها شبانه‌روز تلاش کردم، اما نه‌تنها از نظر مالی برایم آورده‌ای نداشت و هیچ‌وقت از طرف مسئولان حمایت نشدم، بلکه حتی الان که به‌دنبال شغلی هستم، دستگیرم نشده‌اند. یعنی برای قهرمان کشور اهمیتی قائل نمی‌شوند.»

 

* این گزارش پنج‌شنبه ۱۳ شهریورماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۰۸ شهرآرامحله منطقه ۱۱ و ۱۲ چاپ شده است.

آوا و نمــــــای شهر
03:44