
صنعت ابریشم بافی در مشهد قدیم
محله نوغان که حالا قدیمیترین محله زنده ایران لقب دارد، روزگاری قریهای بوده همجوار سناباد، تابران و طرقبز (طرقبه). سیدمهدیسیدی درباره وجهتسمیه نام محله نوغان که بهصورت نوشتاری نوقان هم آمده، بسیار نوشته است و شکل رایج نوغان را برگرفته از نوغانداری (پرورش کرم ابریشم) و نوقان را برگرفته از نوکان (کانی و قنات) میداند.
سوای وجهتسمیه نام این محله، اما اسناد و اخبار مطبوعاتی دوره قاجار به بعد نشان میدهد که نوغانداری در مشهد و خراسان پیشهای قدیمی و کهن بوده است؛ پیشهای که بعدها به یک صنعت تبدیل میشود. سطرهای بعدی نقبی است بر این پیشه و پیشینه آن.
پیشه نوغانداری در ایران
پرورش کرم ابریشم پیشینهای چهارهزارساله در جهان دارد و نخستین کشوری هم که به تولید ابریشم دست یافته چین است. برابر گفته مورخان، ابریشم و رنگ کردن حریر نرم آن را چینیها ۲ هزارو۶۵۰ سال پیش از میلاد مسیح به نام خود ثبت کردهاند.
بعدها عبور جاده ابریشم از ایران -که محمولههای ابریشمی چین از این راه به کشورهای اروپایی حمل میشد- باعث رواج این صنعت در کشور ما هم شد، بهطوریکه در قرنهای پنجم و ششم میلادی، یعنی در دوره سلطنت ساسانیان، این صنعت رونق فراوانی یافت ولی سقوط و انقراض سلسله ساسانیان باعث رکود صنعت نوغانداری در ایران آن دوران شد.
در ادامه ایرانیان توانستند در دوره صفویه (بهدلیل ثبات سیاسی موجود در کشور) دوباره این صنعت آمیخته با هنر را احیا کنند و رونق دهند، آنچنان که میزان تولید ابریشم برابر گزارشهای مکتوب به ۳هزار تن هم رسید. در دوره صفویه مناطقی نظیر گیلان، مازندران، خراسان، اصفهان، یزد، کرمان و کاشان ازجمله مراکز تولید پیله و ابریشم بودند.
پیشه نوغانداری در مشهد دوره قاجار تا پهلوی
در اخبار مطبوعات دوره قاجار تا پهلوی، خبرهای بسیاری درباره نوغانداری نوشته شده است که نشان از رونق این صنعت در مشهد این دوران دارد. به نظر میرسد یکی از دلایل رونق این صنعت در مشهد هم فراوانی درخت توت است.
نویسندگان کتاب «تاریخ اقتصادی مشهد» در بخشی از این کتاب با اشاره به تاریخ نوغانداری در ارض اقدس مینویسند: «خراسان یکی از مناطق مهم پرورش کرم ابریشم در اوایل دوره قاجار بوده، زیرا که درخت توت بهخوبی در این منطقه رشد میکرده است.»
در کتاب «مشهد در آغاز قرن ۱۴ خورشیدی» هم به گزارشی از سال۱۳۱۳خورشیدی استناد شده که در آن بهوجود انواع مختلف توت در مشهد و خراسان پرداخته است: «محصول توت در خراسان از سایر نقاط ایران بهتر و بیشتر است و هفت نوع توت به نامهای توت رسمی، پیوندی، توت بخارایی، شاهتوت، توت قرمز، توت دالخور و توت هفت کاشته میشود.» در این میان، بهطورخاص از توت دالخور برای پرورش کرم ابریشم استفاده میشده است.
جالب است بدانید که در مشهد دوره قاجار و پهلوی اول، مشهدیها خود تخم ابریشم را به عمل میآوردند و دادوستد این مالالتجاره از کشورهای خارجی تقریبا صفر بوده است. سوای این، مشهدیها در نوغانداری به چنان رونقی دست پیدا کرده بودند که حتی تخم پیله ابریشم را صادر هم میکردند.
اسناد از تاجری به نام مشهدیحسین تبریزی یاد میکنند که در اوایل دوره قاجار شش بار به مشهد سفر کرده و از این شهر پوست بخارایی و تخم پیله ابریشم به دیگرنقاط جهان میبرده است.
برخی سیاحان مانند رابینو هم ایالت خراسان را از اولین مناطقی میدانند که در آن به پرورش کرم ابریشم پرداختهاند، زیرا که آبوهوای خراسان برای پرورش کرم ابریشم بهتر از آبوهوای سرزمینهای پست ساحلی دریای خزر بوده که بهسبب رطوبت محیط برای شیوع بیماریهایی مانند موسکاردین و فلاشری (آفتهای درخت توت) مساعد بوده است؛ بااینهمه، در مشهد یک مشکل بزرگ برای پرورش کرم ابریشم وجود داشته و آن، ارتفاع نسبتازیاد این منطقه از سطح دریا و سرمای هوا در شب بوده است.
در چنین شرایطی کرم ابریشم را نمیشده است در دالانهای ساده پرورش داد؛ برای همین مشهدیها نوغانداری را از کارگاهها به محیط خانه و زندگی خود کشاندند. برای این کار اغلب در محله نوغان و عیدگاه، کرم ابریشم را داخل جعبههایی در انبار یا زیرزمین خانهها پرورش میدادند و برای تغذیه آنها هم ناچار بودند از برگهای چیدهشده درخت توت استفاده کنند.
کرم ابریشم را داخل جعبههایی در انبار یا زیرزمین خانهها پرورش میدادند و برای تغذیه آنها از برگهای توت استفاده میکردند
دردسرهای نوغانداری در مشهد قدیم
اسناد سال ۱۲۶۷ قمری نشان میدهند که تولید ابریشم ایران که مشهد یکی از قطبهای آن بوده، به ۳۴۰هزار من در سال میرسد که از این مقدار ۲۰۳هزارو۴۰۰ من آن صادر میشده است، اما این صنعت با چنین شکوهی به ناگهان از بین میرود. ماجرا از این قرار است که پرورش لارو ابریشم در خانه بهدلیل نبود امکانات تهویه و نور در ادامه سبب آفت بسیاری از آنان میشود.
برابر گزارشهایی از سال ۱۲۷۷قمری (۱۲۳۹ خورشیدی) در مشهد این روزگار، کرمهای ابریشم بهدلیل آفت درختها آلوده میشوند، آنچنانکه سبب رکود و ازسکهافتادن این صنعت میشود. برخی تاریخنگاران معتقدند ازبینرفتن درختهای توت در این دوره سبب توقف پرورش آن میشود و خراسانیها را به کاشت تریاک ترغیب میکند.
بروز ناخوشی و آفت در سال۱۲۷۷قمری چنان نتیجه وخیمی درپی دارد که میتوان عوارض آن را برای بیست سال بعد مشاهده کرد؛ در سال۱۲۹۴قمری (۱۲۵۵ خورشیدی)، محصول ابریشم ایران در مجموع به ۳۳ هزارو۸۰۰ من میرسد. این روند در ادامه پرورش کرم ابریشم را نابود میکند و واردات تخم نوغان از خارج را رقم میزند.
نوغانداری با واردات خارجی
از سال۱۳۰۸قمری (۱۲۶۹ خورشیدی) به بعد، تخم نوغان از عثمانی به ایران میرسد و تولید ابریشم را جانی دوباره میدهد. پیش از عثمانی این بازار در دست ژاپن بوده است و اسناد نشان میدهند که پس از دوره آفت، دادوستد درباره این صنعت با کشور چشمبادامیها رونق فراوانی میگیرد؛ در این دوران، دوسوم محصول ابریشم ایران از تخم نوغانی است که رالی و برادرانش -که ظاهرا ایتالیایی بودهاند- از ژاپن وارد میکنند.
در اواخر دوره قاجار درحالیکه ایران عمده محصول مورد نیاز نوغانداری را از دولت عثمانی وارد میکرده، در مشهد وضعیت متفاوت بوده، زیرا بیشتر تخم نوغان مشهد از روسیه وارد میشده است. واردکنندگان نوغان در این زمان محمدرضا یزدی، حاجمحمدباقر محمدمهدی، حاج حسینیالخامنه، حاجعلی کرمانی، شیخعلی همدانی و سیمونیان گیلانی بودهاند. در همین روزگار سوای نوغانداری، مشهد ابریشمبافی را هم تجربه میکند. طبق گزارش تمپل، کنسول روسیه، مشهد در این دوره، ۱۲۰۰ دستگاه ابریشمبافی برای مشهد میخرد تا در کارگاههای شهر استفاده شوند.
صنعت نوغانداری در دوره پهلوی اول شرایطی بهنسبت متفاوتتر با دوره قاجار را تجربه میکند؛ اداره نوغانداری تأسیس میشود و در سال۱۳۰۹ هم سیاست انحصاری پرورش نوغان را اجرا میکند.
برابر این قانون، دو نفر متخصص، مأمور بررسی تخم نوغان در مشهد میشوند. آنها همچنین اقدام به ضدعفونیکردن ۲۶۴ اتاق پرورش نوغان و تربیت و آموزش عده زیادی از مربیان و ارائه کنفرانسهای متوالی میکنند که در نتیجه پیشرفت خوبی در حدود مشهد، شاندیز و روستاهای اطراف آن حاصل و بعد از آن بر رونقش افزوده میشود.
* این گزارش یکشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۴ در شماره ۴۵۵۰ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.