
دَرِ مسجدمجیدیه همیشه به روی نمازگزاران باز است
مریم ذوالفقاری| به فاصله دوکیلومتری از حرم امامرضا (ع)، در یکی از مناطق پررفتوآمد مشهد که زائران و مجاوران را برای خرید به این نقطه از شهر میکشاند، سالها پیش واقفی، مسجدی را با ویژگی خاص وقف میکند که در کمترمسجدی دیده میشود.
واقف که میبیند درِ بسیاری از مساجد شهر پساز اقامه نماز بسته میشود و رهگذران و کسبه برای اقامه نماز یا رفع قضای حاجت با مشکل مواجه میشوند، مسجدی وقف میکند که ساعات بسیاری از شبانهروز باز است و نهتنها برای اقامه فریضه نماز، تجدید وضو و استفاده از سرویس بهداشتی، که برای رفع خستگی هم عابران را بهسوی خود دعوت میکند.
شروع با دستگاه کوچک بافندگی
فقط بیستقدم با نبش خیابان طبرسی۳۵ فاصله دارد و ابتدای خیابان علیمردانی در محله شهیدقربانی واقع شده است. درِ نردهای و سبزرنگش نشان از مسجدبودن این مکان دارد.
دیوار ورودیاش با عبارت «لاحول و لاقوه الا بالله العلیالعظیم»، حدیث «ولایه علیبنابیطالب حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی» و آیه۱۷ سوره مبارکه توبه مزین شده است.
مرحوم پدرم کارخانه را فروخت و از درآمد حاصل از فروش کارخانه، زمینهای متعددی برای آخرتش در مشهد خرید
شیخحسین جلائیاناکبرنیا متولد سال۱۳۰۴ در مشهد، واقف این مسجد است و سال۱۳۸۲ در هفتادوهشتسالگی دعوت حق را لبیک میگوید. واقف، موقوفههای بسیاری از مسجد و حسینیه گرفته تا مجتمع مسکونی را در مشهد وقف عام کرده و اوایل دهه۷۰ هم زمین این مسجد را وقف میکند. تقریبا ۱۰سال طول میکشد تا مسجد بهطور کامل به بهرهبرداری میرسد.
علی جلائیان درباره نیت خیر پدرش در موقوفات متعدد بهویژه مسجد مجید اینگونه توضیح میدهد: پدرم درس طلبگی میخواند. در برههای از جوانی دچار فقر شدید شد تا جاییکه برای امرار معاش بعضی از وسایل منزل را فروخت. این وضعیت به قدری به پدرم فشار آورد که بالاخره ایشان تصمیم گرفت کسبوکاری راه بیندازد. به همین خاطر دستگاه کوچک بافندگی شال یزدی که متعلقبه مادرش بوده بههمراه چند دوک نخ را قرض میگیرد و شروع به بافت شال یزدی میکند.
به گفته او کم کم به لطف خدا و هوش زیاد پدر، این دستگاه کوچک تبدیل به یک کارگاه کوچک بافندگی میشود و تعدادی کارگر به کارگاه اضافه میشوند. پس از گذشت ۱۰سال که کسبوکارش رونق میگیرد، در اوایل دهه۵۰، کارگاه تبدیل به یک کارخانه میشود.
چندسالی کارخانه روی غلتک میافتد و شرایطش هرروز بهتر از روز قبل میشود. ناگهان در اوج سوددهی، پدر تصمیم میگیرد کسبوکار را رها کند و بار دیگر به درس و بحث طلبگی بپردازد.
بینیاز از مال دنیا
او ادامه میدهد: مرحوم پدرم کارخانه را فروخت و از درآمد حاصل از فروش کارخانه، زمینهای متعددی در مشهد خرید، اما این زمینها را نه برای دنیا که برای آخرتش در راه خدا خرید. درواقع تربیت صحیح و بینیازی او از دنیا باعث شد که از مال دنیا به راحتی دست بکشد و چندین موقوفه در نقاط مختلف شهر با کاربریهای متفاوت ایجاد کند که کوچکترین آنها مسجد مجید با زمینی به مساحت سیمترمربع است.
فرزند واقف مسجد مجید، دلیل اصلی وقف این مسجد را رفع نیاز کسبه و رهگذران برای تجدید وضو و اقامه نماز اول وقت عنوان میکند و میگوید: طبقه بالای این مسجد، محل اقامه نماز به مساحت حدود ۱۸متر است و زیر این فضا نیز چند چشمه سرویس بهداشتی قرار گرفته است. این دو بخش بههمراه حیاط کوچک مسجد، شرایطی را برای اقامه نماز اول وقت و رفع قضای حاجت کسبه و رهگذران فراهم کرده است.
جلائیان میگوید که در مسجد مجید، نماز جماعت اقامه نمیشود؛ زیرا نزدیک این مسجد، مسجد بزرگ دیگری قرار دارد که سعی شده است نمازگزاران برای اقامه نماز جماعت به این مسجد هدایت شوند.
مسجد مجید برای کسبه که باید هرچه سریعتر به محل کسب خود بازگردند و اقامه نماز فرادی فرصت خوبی فراهم کرده است. علاوهبراین، بازبودن درِ مسجد از حدود ساعت۹ صبح تا ۹شب برای افرادی که نمازشان به تأخیر افتاده یا احتیاج به استفاده از سرویس بهداشتی دارند، فرصت مغتنمی است.
واقف هم با وقف این مسجد، امتیاز نماز اول وقت را برای کسبه این محل فراهم کرد
جلائیان ادامه میدهد که در این مسجد، قرار بر انجام فعالیتهای فرهنگی نبوده و این قبیل فعالیتها در مسجد نزدیک آن، به مراتب بهتر و کاملتر انجام میشود؛ بااینحال در دورهای، سهشنبهها، جلسات قرآن استاد برجسته قرآن کریم، مرحوم حاجاحمد هروی، در این مسجد برگزار میشد.
صحبتهایمان گل انداخته است و هوا کمکم تاریک میشود و صدای اذان از گلدستههای مساجد به گوش میرسد. نمازگزاران یکبهیک وارد مسجد میشوند. مُهر برمیدارند و رو به قبله میایستند و «الله اکبر»
غنیمت بزرگی برای نمازگزاران
محمدرضا واعظشهیدی، فروشنده خرجکار ابتدای خیابان علیمردانی است. نمازش که تمام میشود، سریع برمیخیزد تا به مغازه و کسبوکارش برسد. از او میخواهم چنددقیقهای از وقتش را دراختیارم قرار دهد.
او میگوید:من بیشتر اوقات برای اقامه نماز مغرب و عشا به این مسجد میآیم و نماز ظهر و عصر را هم معمولا در خانه اقامه میکنم، اما اگر در مغازه باشم، اقامه این نوبت نماز را هم در مسجد مجید به جا میآورم. این مسجد نزدیک مغازهمان قرار دارد و اغلب کسبه این محل در طول روز که به سرویس بهداشتی احتیاج پیدا میکنند، به اینجا مراجعه میکنند.
درست است که نماز جماعت در آن اقامه نمیشود، اما همین فضای کوچک، برای کسی که بخواهد نمازش را اول وقت حتی بهصورت فرادی اقامه کند، غنیمت بزرگی است.
اوادامه میدهد:به قول مرحوم آیتالله بهجت نماز مانند لیموشیرین است. هرچه از اول وقت آن دور شود، تلختر میشود. واقف هم با وقف این مسجد، امتیاز نماز اول وقت را برای کسبه این محل فراهم کرد. از خداوند میخواهم که برترین درجات را در آخرت نصیب واقف کند.
نشانی از مسجد در نرمافزار مسیریاب
خانمی با همسر و دو فرزندش وارد مسجد میشوند و نماز میخوانند. از وسایل همراهشان مشخص است که از خرید بازگشتهاند. نمازش را با حوصله اقامه میکند. بعد از اتمام آن با انگشتانش، اذکار تسبیحات اربعه را زیر لب زمزمه میکند.
فهیمه اربابی میگوید: از وکیلآباد برای خرید مانتو از خیابان ایثار به اینجا آمدهایم. من و همسرم مقید به اقامه نماز در اول وقت هستیم. به همیندلیل اگر در بازار باشیم، خودمان را سریع به نزدیکترین مسجد محل میرسانیم.
حالا هم که صدای اذان را شنیدیم، همسرم ازطریق نرمافزار مسیریاب، مسجد را در نزدیکترین نقطه جستوجو کرد. تابهحال مسجدی به این کوچکی ندیده بودم وای کاش در تمام مراکز و مناطق بزرگ خرید، مساجدی هرچند کوچک احداث شود تا نماز مردم به تأخیر نیفتد.
همه نمازگزارانی که به مسجد آمدهاند، نمازشان را خواندهاند و آخرین نفر هم مسجد مجید را ترک میکند. خادم مسجد کولر و تعدادی از لامپها را برای صرفهجویی در مصرف برق خاموش میکند و فقط تکچراغی برای روشنماندن چراغ مسجد باقی میگذارد.
* این گزارش یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴ در شماره ۶۲۵ شهرآرامحله منطقه ۳ و ۴ چاپ شده است.