کد خبر: ۱۲۲۲۸
۱۷ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۸:۰۰
موسوی‌گرمارودی، شاعری که سال‌ها در مشهد معلمی کرد

موسوی‌گرمارودی، شاعری که سال‌ها در مشهد معلمی کرد

استاد سیدمصطفی موسوی‌گرمارودی که از سال ۱۳۶۸ ساکن مشهد است، سال‌ها به‌عنوان معلم ادبیات در دبیرستان‌های قلعه‌خیابان مشهد تدریس کرد تا بازنشسته شد. او ۴۵ کتاب و مقاله نوشته و چاپ کرده است.

زنگ را که می‌زنم، خود سیدمصطفی موسوی‌گرمارودی که قرار است با او گفت‌و‌گو کنم، با چهره‌ای متبسم در را باز می‌کند. در اولین نگاه متوجه شباهت زیاد چهره‌اش با شاعر بزرگ سیدعلی موسوی‌گرمارودی می‌شوم. بعد از شروع گفت‌و‌گو معلوم می‌شود که این شباهت فقط در ظاهر چهره نیست و هردو برادر در شاعری و نویسندگی استعداد داشته‌اند و هردو در نوجوانی شعرگفتن را شروع کرده‌اند.

استاد شکسته‌نفسی می‌کند و خودش را درخورمقایسه با برادر بزرگش، سیدعلی موسوی‌گرمارودی، نمی‌داند، اما کیفیت و کمیت آثار شعری، نثری و پژوهشی او، گواه این ادعاست که این دو برادر در ساحت علم نیز به یکدیگر شبیه‌اند.

استاد سیدمصطفی موسوی‌گرمارودی ساکن محله ابوطالب(ع) ۴۵ کتاب و مقاله نوشته و چاپ کرده است. «خورشید عالم‌تاب»، «اگر با تو باشم، آسمانی‌ام»، «یادمان پیامبران» و «روشن‌ترین روز خدا» ازجمله کتاب‌های او است. موضوع و محتوای بیشتر این کتاب‌ها و حتی اشعار درباره فضائل اهل‌بیت (ع)، جایگاه والا و مظلومیت آنان است.

 

جلسه مذهبی و ادبی خانه پدری

اصالت خانوادگی سیدمصطفی موسوی‌گرمارودی به روستای گرمارود الموت واقع در استان قزوین بازمی‌گردد. او ۷۱ سال پیش در شهر قم به دنیا آمده و سال‌های کودکی، نوجوانی و جوانی را در شهرری تهران گذرانده است.

سیدمصطفی موسوی‌گرمارودی می‌گوید: ما شش برادر و دو خواهر بودیم که با سرپرستی و تربیت پدر و مادری مذهبی و عالم بزرگ شدیم. پدر ما روحانی بود؛ یک روحانی باسواد و برجسته که با بسیاری از علمای شهر و حتی اساتید دانشگاه حشر و نشر داشت. هر هفته در خانه ما جلسه و نشست علمی و پژوهشی برقرار بود و بیشتر افراد شرکت‌کننده نیز از همین دست افراد بودند.

مرحوم سیدمحمدعلی موسوی‌گرمارودی، پدر سیدمصطفی، در کنار درس و بحث‌های مذهبی و دینی، به ادبیات و شعر علاقه زیادی داشت و اشعار بسیاری از شاعران مثل سعدی، مولوی، عطار و فردوسی را حفظ کرده بود.

سیدمصطفی گرمارودی با ذکر خاطره‌ای از توانایی و تسلط مرحوم پدر بر دیوان شاعران، می‌گوید: در یکی از همین جلسات مذهبی منزل ما، یکی از حاضران که فکر کنم استاد دانشکده ادبیات بود، از تسلط و حافظه شعری پدرم چیز‌هایی شنیده بود، اما باور نداشت و درخواست انجام یک مشاعره را داشت. مرحوم پدر هم قبول کردند و بعد از گذشت یک‌ساعت، همه حاضران از دور خارج شدند و آخرین فرد باقی‌مانده، مرحوم پدر بودند. ما نیز تحت‌تأثیر این فضای مذهبی و ادبی با نویسندگی و شعر آشنا شدیم.

به گفته سیدمصطفی گرمارودی، مرحوم پدر ایشان کتابخانه بزرگی با بیش از ۵۰ هزار جلد کتاب در علوم مختلف داشته‌اند. سال ۱۳۶۸، زمانی که از ری به مشهد آمدند، همه این کتاب‌ها را به آستان قدس رضوی فروختند و با پول آن خانه‌ای در احمدآباد مشهد خریدند و در آن ساکن شدند.

 

سرودن اولین شعر

سیدمصطفای نوجوان تحت‌تأثیر این محیط ادبی و شاعرانه، از سن ده‌دوازده‌سالگی سرودن شعر را شروع می‌کند، اما خودش این شعر‌ها را بیشتر «معر» می‌داند تا «شعر». او اولین شعر پخته و کاملش را در چهارده‌پانزده‌سالگی در حضور شاعری مطرح می‌خواند که با تشویق او همراه می‌شود.

موسوی با یادآوری خاطره آن روز، می‌گوید: یکی از دوستان پدرم که در جلسات خانگی ما حضور فعالی داشت، مرحوم سیدحسن حاجی‌سیدجوادی، شاعر و مترجم برجسته بود. سیدجوادی علاوه بر جلسات هفتگی، گاهی که شعر یا مطلبی تازه داشت، به خانه ما می‌آمد و درباره اشعار تازه‌سروده‌اش با پدر صحبت می‌کرد.

آن روز، پس از اینکه مرحوم سیدجوادی شعر تازه‌اش را خواند، پدر از من خواست شعری را که گفته‌ام، برایش بخوانم. شروع به خواندن کردم. مرحوم سیدجوادی که شاعر بود و ارزش شعر را می‌فهمید، با تعجب نگاهم کرد و بعد از تشویق فراوان، گفت: خودت این شعر را سرودی؟! گفتم: بله. با شوخی به پدرم گفت: ماشاءالله آقامصطفی برای خودش یک پا شاعر شده است!

سیدمصطفی دوره دبیرستان را در دبیرستان «رضاشاه» شهرری گذراند. با وجود استعداد در سرودن شعر، به‌دلیل روحیه مذهبی‌ای که داشت، این موضوع را کتمان می‌کرد و در جلسات شعر مدرسه حضور نداشت. البته در این مدت برای خودش شعر‌هایی می‌سرود.

 

چرخش قلم سیدمصطفی موسوی‌گرمارودی در حقانیت اهل‌بیت(ع)

 

فعالیت در رادیو

سیدمصطفی پس از گرفتن دیپلم، در رشته ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی تهران پذیرفته شد و لیسانس را از همین دانشگاه گرفت. او که در دوران دانشجویی ازدواج کرد، به‌دنبال شغلی می‌گشت تا هزینه زندگی‌اش را تأمین کند و در این جست‌و‌جو پایش قبل از انقلاب به رادیو باز شد.

موسوی می‌گوید: دکتر عبادی، یکی از اساتید دانشکده ادبیات که به استعدادم در زمینه ادبیات و شعر آگاه بود، من را به تهیه‌کننده برنامه «قصه ظهر جمعه» معرفی کرد. او هم بعد از گرفتن تست گفتار و صدا، تأییدم کرد و من به مدت دو سال مجری این برنامه رادیو بودم.

گفتنی است همه قصه‌هایی را که سیدمصطفی موسوی در این برنامه می‌خواند، خودش نوشته بود. این موضوع و استعداد سبب توجه مدیران سیما به او می‌شود. از او می‌خواهند که در صداوسیما بماند. او نیز ریاست دفتر هنر و ادب رادیو را به مدت پنج‌سال بر عهده می‌گیرد.

مرحوم پدرم در جواب سؤالم گفت: اگر دنیا را می‌خواهی، سیما را انتخاب کن. اما اگر آخرت را می‌خواهی، معلمی!

سیدمصطفی درمجموع هفت‌سال با رادیو و سیما همکاری می‌کند و بعد از آن نیز به‌دلیل عملکرد خوبش، از او می‌خواهند که مدیریت اجرایی بخش‌های دیگری را بر عهده بگیرد. او به دیدن پدر می‌رود تا از او کسب تکلیف کند.

موسوی می‌گوید: مرحوم پدرم در جواب سؤالم گفت: اگر دنیا را می‌خواهی، سیما را انتخاب کن. اما اگر آخرت را می‌خواهی، معلمی بهترین انتخاب است. من به حرف پدرم گوش دادم و شغل معلمی را انتخاب کردم.

موسوی گرمارودی سال‌ها به‌عنوان معلم ادبیات در دبیرستان‌های قلعه‌خیابان مشهد تدریس کرد و سرانجام نیز از این شغل بازنشسته شد.

 

همکاری با انتشارات تاسوعا

سیدمصطفی موسوی‌گرمارودی به مدت پانزده‌سال است همکاری نزدیکی با انتشارات تاسوعا دارد و بیشتر آثار و مقالاتش توسط این مؤسسه چاپ شده است. او می‌گوید: مرحوم آیت‌الله محمدعلی شرعی، مسئول انتشارات تاسوعا و مؤسسه پژوهشی و مطالعاتی عاشورا، از من خواستند که ریاست بخش هنر و ادب مؤسسه را بر عهده بگیرم. این همکاری تا زمان فوت ایشان و حتی مدتی بعد در دوران پسرشان ادامه پیدا کرد.

کتاب‌های «قصاص جوانمردان»، «آیینه خدا»، «روشن‌ترین روز خدا»، «خورشید عالم‌تاب»، «غدیر در شعر فارسی» و «اگر با تو باشم، آسمانی‌ام» ازجمله آثار چاپ‌شده سیدمصطفی گرمارودی توسط این مؤسسه انتشاراتی است. کتاب‌هایی نیز توسط انتشاراتی‌های دیگر چاپ شده است. کتاب «مسیا خاتم رسولان» یکی از آنهاست. این کتاب روایت‌هایی از زندگی و اتفاقات زندگی پیامبراکرم (ص) را از زبان بلال حبشی به‌صورت رمانی تاریخی و از زبان اول شخص روایت می‌کند.

سیدمصطفی گرمارودی برای تهیه این رمان تاریخی به کتاب‌های زیاد تاریخی و مذهبی سنی و شیعه مراجعه کرده است. بلال حبشی یکی از چهره‌های اسلام و پذیرفته‌شده نزد اکثریت مسلمانان شیعه و سنی است. به همین دلیل روایت زندگی پیامبراکرم (ص) از قول ایشان اعتبار بالایی پیدا کرده است. نویسنده در تهیه منابع این کتاب زحمات زیادی کشیده و حتی زمانی از کامل‌شدن آن مأیوس شده است.

این کتاب در پاسخ به کتاب «آیات شیطانی» سلمان رشدی ملحد که به پیامبراکرم (ص) و دین اسلام توهین کرده، نوشته شده است. کتاب به سفارش معاونت پژوهش و آموزش سازمان تبلیغات اسلامی بود و باید در مدت یک‌سال تکمیل می‌شد.

گرمارودی درباره مسیر سخت نگارش کتاب می‌افزاید: کار سنگین و نیازمند به منابع مطمئن و دست‌اول تاریخی بود. هشت‌ماه از شروع کار گذشته بود، اما هنوز نوشتن کتاب به نیمه هم نرسیده بود. ناامید شده بودم. برای گشایش کار به امام‌هادی (ع) متوسل شدم. خوشبختانه گره کارم باز شد و نوشتن کتاب به‌موقع تمام و چاپ شد. گفتنی است که محتوای فیلم‌نامه «محمد رسول‌الله» به نویسندگی مرحوم کامبوزیا پرتوی براساس مطالب این کتاب نوشته شده است.

 

دوستی با شاعران مشهدی

سیدمصطفی موسوی‌گرمارودی که از سال ۱۳۶۳ ساکن مشهد شده است ارتباط و دوستی نزدیکی با شاعران معاصر مشهدی ازجمله مرحومان استاد باقرزاده (بقا)، ذبیح‌الله صاحبکار و محمد قهرمان داشته و پای ثابت جلسات شب شعر این اساتید بوده است.

هشت‌ماه از شروع نوشتن کتابم می‌گذشت که به نیمه هم نرسیده بود. به امام‌هادی (ع) متوسل شدم، گره کارم باز شد

گرمارودی می‌گوید: از مصاحبت با این اساتید بهره‌های زیادی بردم. هر زمان که شعری می‌خواندم، مورد تأیید هر سه بزرگوار قرار می‌گرفت و این موضوع پشت‌گرمی بزرگی برایم بود. گذشته از جلسات شب شعر، دوستی پایداری بین ما برقرار شده بود و فوت آنها برای بنده بسیار غم‌انگیز و ناراحت‌کننده بود.

مجموعه شعر «زیباترین ترانه شرقی» که با مضامین مذهبی انتظار، حادثه غدیر و ستایش معصومان (ع) سروده شده از کامل‌ترین مجموعه شعر‌های سیدمصطفی گرمارودی است. «غدیر در شعر فارسی» و «شعر کودک از آغاز تا به امروز» دو کتاب پژوهشی دیگر در زمینه شعر و ادبیات است. در کتاب «غدیر در شعر فارسی» اشعار هزارساله همه شاعران ایران که به واقعه غدیر اشاره کرده‌اند، آورده شده است.

کتاب «شعر کودک از آغاز تا امروز» نیز پژوهشی درباره شاعرانی است که به شعر کودک پرداخته‌اند. این کتاب یکی از منابع مهم پژوهشی شعر کودک است. استاد موسوی‌گرمارودی به هر دو سبک شعر کلاسیک و نو تسلط کاملی دارد و بر اساس محتوا و مظنون شعر، سبک خود را انتخاب می‌کند.

انجمن شعر «مادرانه کوثر» جلسه شب شعری بود که توسط او برقرار شد و هر هفته در منازل بزرگان شعر مشهد برگزار می‌شد. استاد به گفته خودش به دلیل کهولت سن، حدود ده سال است که در محافل شعری حضور پیدا نمی‌کند.

 

چرخش قلم سیدمصطفی موسوی‌گرمارودی در حقانیت اهل‌بیت(ع)

 

رفاقت و حمایت برادر بزرگ

بنا بر گفته سیدمصطفی موسوی‌گرمارودی، از بین شش برادر، تقریبا همه در یکی از زمینه‌های نویسندگی و شعر فعال بوده‌اند و آثاری منتشر کرده‌اند که از بین آنها سیدعلی موسوی‌گرمارودی از همه معروف‌تر و مشهورتر است. سیدمصطفی در زمینه ادبیات و شعر اطلاعات زیادی از برادر بزرگش آموخته است.

گفتنی است این دو برادر از همان دوران جوانی شباهت زیادی به هم داشته‌اند. سیدمصطفی با ذکر خاطره‌ای درباره این شباهت، می‌گوید: زمان تحصیل در دانشگاه، یکی از اساتید با دیدن من گفت: شما با آقای سیدعلی موسوی‌گرمارودی شاعر نسبتی دارید؟ من هم به شوخی گفتم: نه، تشابه فامیلی است! چند روز بعد همان استاد دانشگاه جلوم را گرفت و گفت: دیشب برادرت را در جلسه شب شعر دیدم. سلام زیاد رساند. با شنیدن این حرف، خیلی خجالت کشیدم و چند جلسه سرکلاس او نرفتم.

او با ذکر خاطره دیگری از دورانی که سیدعلی در زندان ساواک بود، می‌افزاید: برادرم در زمان پهلوی سه سال در زندان ساواک بود. یک روز یکی از زندانی‌های هم‌بندش که آزاد شده بود، به خانه ما آمد و شعری را که برادرم سروده بود، به من داد. برادرم گفته بود که این شعر را جواب بدهم. من هم شعری در جواب این شعر نوشتم و بعد‌ها که او از زندان آزاد شد، برایش خواندم. خیلی خوش‌حال شد و از شعرم تعریف کرد.

استاد که بعد از ازدواجش، در محله ابوطالب (ع) ساکن شده است، با همسایه‌ها ارتباط خوبی دارد و به‌ویژه نمازگزاران مسجد حضرت فاطمه‌الزهرا (س) واقع‌در خیابان موسوی‌قوچانی‌۲۴ او را به‌خوبی می‌شناسند. سه‌پسر و یک دختر و ۹نوه دارد و هیچ‌یک از فرزندانش در حوزه شعر و نویسندگی وارد نشده‌اند.

 

* این گزارش شنبه ۱۷ خردادماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۰۶ شهرآرامحله منطقه ۱ و ۲ چاپ شده است.

آوا و نمــــــای شهر
03:44