از کنار آدمها که عبور میکنیم، نمیدانیم هرکدامشان کولهباری از خاطره و تجربهاند. درواقع هر انسان، داستانی برای خودش دارد؛ داستانی که تنها او میتواند تعریفش کند. این آدمها پیر میشوند و از دنیا میروند و گاهی مجالی برای تعریفکردن داستانشان نمییابند. پرداختن به داستان آدمها خودش ذوقی میخواهد و همتی؛ چیزی که در رامین رامیننژاد یافت میشود.
او از آن دسته آدمهایی است که هر روزش با روز قبل فرق میکند. روزی سهساعت پژوهش در کنار حرفه پرستاری از رامیننژاد، انسانی فعال و پراز تازگی ساخته است.
او متولد ۱۳۵۲ است و طی ۹ سال ۱۲ جلد کتاب تالیف کرده که یکی از آنها همین روزها وارد بازار میشود. سه جایزه ادبی در جشواره کتاب سال رضوی در سال ۹۰ و کتاب سال ارتش در سالهای ۹۰ و ۹۲ دستاورد تلاشهای رامیننژاد است. او از خودش و کتابهایش برایمان میگوید.
رامیننژاد فارغالتحصیل رشته تاریخ اسلام از دانشگاه فردوسی مشهد است. او با پژوهش در اسناد و دستنوشتههای قرآنی، کارش را شروع میکند. رفتن به سوی تالیف را یک اتفاق میداند، اتفاقی که از پیداشدن چند قطعه عکس رقم خورد؛
«یکی از دوستانم دفتری پیدا کرد که داخل آن ۳۰قطعه عکس مربوط به سال۱۳۳۰ بود. برایم جالب بود که ببینم آدمهای داخل عکس چه کسانی هستند. تحقیق درمورد این افراد را شروع کردم و بهمرور متوجه شدم موضوعاتی هست که تاکنون به آن پرداخته نشده. آدمهای بسیاری هستند که جزیی از تاریخ این آب و خاکاند و کسی به سراغشان نرفته. این موضوع باعث شد تحقیقات من سمتوسوی دیگری پیدا کند.»
آدمهای بسیاری هستند که جزیی از تاریخ این آب و خاکاند و کسی به سراغشان نرفته
اولین کتابی که از رامیننژاد به چاپ رسید، «اسناد و دستنوشتههای قرآنی» است که تاکنون دو بار تجدید چاپ شده است. «مزار پیامبران» کتاب دیگری است که از وی به چاپ رسیده و در آن مزار ۵۲ پیامبر در آسیا و آفریقا و اروپا بررسی شده است.
وی در ادامه میگوید: تالیف مجموعه کتابهای «تاریخ لشکر خراسان» را پس از آن شروع کردم و تاکنون ۶ جلد آن را نوشتهام. البته هنوز جلد ۵ و ۶ آن چاپ نشده است.
نگارش مجموعه ششجلدی تاریخ لشکر خراسان ۹سال به طول انجامید. جلد اول کتاب تاریخ لشکر خراسان مربوطبه «وقایع نظامی خراسان از دوره صفویه تا پیروزی انقلاب اسلامی» است که پساز انتشار در سال۱۳۹۰ در جشنواره «اندیشه و قلم» بهعنوان «کتاب سال ارتش» انتخاب شد و لوح و تندیس جشنواره را از آن خود کرد.
جلد دوم کتاب نیز مُشتمل بر فصلهایی از حماسههای غیورمردان لشکر ۷۷ خراسان در سالهای دفاع مقدس است که در سال۱۳۹۱ منتشر شد و جلد سوم این مجموعه شامل «گزیده عکسهای تاریخی لشکر خراسان» نیز در سال ۱۳۹۲ دردسترس علاقهمندان قرار گرفت که منتخبی از ۲ هزارقطعه عکس است.
جلد چهارم کتاب با موضوع «گزیده اسناد تاریخی لشکر خراسان» در فروردین ۱۳۹۳ انتشار یافت و جلد پنجم نیز با موضوع «شهیدان لشکر خراسان» به معرفی ۵ هزارو ۳۶۷ شهید پرداخته که زیر چاپ است و تا چند روز آینده منتشر خواهد شد. جلد ششم این مجموعه با موضوع «زندگینامه فرماندهان لشکر خراسان» که زندگی ۵۰ نفر از فرماندهان لشکر خراسان را به تصویر میکشد، فروردین ۱۳۹۴ همزمان با روز ارتش دردسترس علاقهمندان قرار میگیرد.
رامیننژاد در ادامه درمورد این مجموعه کتاب میگوید: در این کتابها تاریخ لشکر ۷۷ خراسان آمده. آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در سال۱۳۵۹، لشکر۷۷ خراسان از اولین یگانهایی بود که به مناطق غرب و جنوب غربی کشور اعزام شد؛ بهگونهای که رادیو عراق در نخستین هفته جنگ اعلام کرد: ما مطلع هستیم که لشکر ۷۷ وارد منطقه شده است.
این لشکر در سالهای دفاع مقدس در ۳۴ عملیات نقش مستقیم یا پشتیبانیکننده ایفا کرد، اما مهمترین آنها، اجرای عملیات بزرگ ثامنالائمه (ع) بود که ضمن اجرای فرمان حضرت امام در شکست حصر آبادان و بیرونراندن دشمن از مناطق اشغالی شرق کارون، هزارو ۵۳۶ نفر از متجاوزین عراقی را به اسارت گرفت و معاونت عملیات و اطلاعات نزاجا که مراحل پیشرفت عملیات را با دقت رصد میکرد، به پاس این حماسه شورانگیز، لقب «پیروز» را به لشکر ۷۷ اعطا کرد.
مولف تاریخ لشکر خراسان میافزاید: در طول سالهای دفاع مقدس ۵ هزارو ۳۶۷ نفر از افسران، درجهداران، کارمندان و سربازان لشکر۷۷ خراسان به شهادت رسیدند و پنج فرمانده گردان به نامهای سرهنگ شهیدفرامرز عباسی، سرهنگ شهیدسیدکاظم نسطورفر، سرهنگ شهیدپرویز حبرانی، سرهنگ شهیدعظیم فاضلی و سرهنگ شهیدمحمود منظم تولایی پس از نبردی شجاعانه در خون تپیدند و شرح رشادتهای آنان در دفتر افتخارات این لشکر به ثبت رسید.
وی اظهار میدارد: در شروع کار با کمبودهایی، چون دردستنبودن مدارک تاریخی، دشواری امکان مصاحبه با افراد حاضر در وقایع تاریخی و همچنین تهیه عکس روبهرو بودم. رامیننژاد به این نکته نیز اشاره کرد که در نگارش این کتاب از ۱۵۶منبع و مأخذ استفاده کرده است.
«تاریخ پرستاری خراسان» کتاب دیگری است که از رامیننژاد به چاپ رسیده و در آن به تاریخ و پیشینه پرستاری از دوره صفویه تاکنون اشاره شده است. «طبیبنامه» کتاب دیگری است که از رامیننژاد منتشر شده و به زندگی ۷۰ نفر از پیشگامان حرفه پزشکی در خراسان از صفویه تا ۱۳۴۰ به انضمام یک عکس از هر پزشک پرداخته است.
در جلد سوم کتاب لشکر خراسان، عکسهایی منتشرنشده از شهیدصیادشیرازی منتشر میشود و یک دستخط که مربوطبه دو روز قبل از شهادت وی است. او اینطور ماجرا را برایمان تعریف میکند: پساز انتشار کتاب در مراسمی خواهر و مادر شهید صیادشیرازی را دیدم.
از آنها پرسیدم آیا دستخط و آخرین عکس شهیدشان را دیدهاند؟ خواهرش در کمال تعجب گفت برادرش شهید صیادشیرازی را خواب دیده که در مراسمی سخنرانی میکند. از او در عالم خواب خواسته که عکسهای سخنرانیاش را به آنها بدهد.
این شهید پاسخ داده بهزودی عکسهایی که خواسته بودید به دستتان خواهد رسید. دستنوشته شهیدصیاد مربوطبه بازدید از بیمارستان ارتش بود. وی در دفتر یادگاری بیمارستان نوشته بود «بسما... الرحمنالرحیم هر که با خدا باشد، خدا با اوست. این نیز تقدیر زیبای الهی بود که سروکار با بیمارستان ۵۵۰ ارتش پیدا کنم. سرباز کوچک اسلام سرتیپ علی صیادشیرازی.»
رامیننژاد قصد دارد جلد ۸ یا ۹ کتاب لشکر خراسان را به خاطرات خودش درمورد دیدار با خانواده شهدا و خانوادههای فرماندهان لشکر و پیشکسوتان اختصاص دهد.
او خاطرهای دیگر را به یاد میآورد: «برای پژوهش درمورد شهدا به یکی از ادارات رفته بودم. هنوز حرفی نزده بودم که تلفن اداره به صدا درآمد و فردی آن سوی خط گفت «نویسنده تاریخ لشکر خراسان آنجاست؟ میخواهم با او صحبت کنم.» گوشی را که برداشتم، همسر اولین شهیدی که در کتاب تاریخ لشکر به آن پرداخته بودم، آن سوی خط بود.
همسر شهیدامرا... غلامزاده. او میخواست عکس و اطلاعاتی درمورد شهید به ما بدهد. برای مصاحبه رفتم. شهیدغلامزاده جزو معدود شهدای ارتش بود که در حرم مطهر رضوی دفن شده بود. این موضوع باعث شد ایمان بیاورم پشت این ماجرا سببسازی است که همه چیز را هدایت میکند.
رامیننژاد قصد دارد به تاریخ شفاهی بپردازد. بنا دارد از کتابخانه آستان قدس رضوی کمک بگیرد و در این زمینه تحقیق کند. وی دراینمورد میگوید: تاریخ شفاهی جای کار دارد. در کتابخانه آستان قدس چند سالی است این بخش راهاندازی شده. کم نیستند آدمهایی که خاطرات بسیار نابی دارند و هیچکس بهسراغ آنها نرفته است.
کم نیستند عکسهایی که در خانوادههای اصیل خراسانی وجود دارد و از روی آن کپی گرفته نشده و اگر درست نگهداری نشود، از بین خواهند رفت؛ عکسهایی که جزو تاریخ این سرزمین محسوب میشوند. به نظرم میتوان در این زمینه خوب کار کرد.
رامیننژاد بناست سالهای زیادی در تاریخ خراسان کنکاش کند. بناست ناگفتههای بسیاری را بشنود و تالیف کند. بناست به تاریخ خراسان بیفزاید. امید است بار دیگری که بهسراغ این مولف منطقهمان میرویم همچنان باانگیزه از تاریخ خراسان برایمان بگوید.
* این گزارش شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۳ در شماره ۱۳۵ شهرآرا محله منطقه دو چاپ شده است.