روزهای قبل از آغاز سال نو؛ وقتی همه درگیر خانهتکانی و مهیا کردن خود برای ورود به سال جدید هستند، عدهای از مردم چشم انتظار کمک انسانهایی هستند که اصل آفرینش خود را در خدمترسانی به خلق میدانند، عدهای که ما آنها را با القابی مثل نیکوکار، خیر، واقف و امثال آن خطاب میکنیم، اما همین انسانها از نگاه نیازمدان، انسانهایی زندگیبخش هستند.
لیدا نادرنیا، بانوی نیکوکار مشهدی، در سال ۱۳۵۰ در یک خانواده فرهنگی متولد شده است. مدرک کارشناسیارشد خود را از حوزه علمیه دریافت کرده و مشغول پژوهش در زمینههای قرآنی و معنوی است.
همسرش مهندس عمران است و ۳ دختر و یک پسر او هم تا مقاطع کارشناسی و کارشناسیارشد تحصیل کردهاند. پدرش فوقلیسانس الهیات و مادرش در رشته حسابداری تحصیل کرده است.
پدر او که قبل از انقلاب، امیر ارتش بوده است، بهدلیل آرمانهای اسلامی که در سر میپرورانده، در زمان شاه به عراق و عمان تبعید میشود، اما با مقاومت بسیار همچنان در پی اهداف خود پابرجا میماند تا حدی که حضرت امام (ره) به وی لقب شهید زنده را اعطا میکند. به گفته دخترش پس از ۸ سال دفاع مقدس به خاطر رشادتهایش به وی منصبهایی پیشنهاد میشود، اما آنها را نمیپذیرد.
نادرنیا مؤلف کتابهای تربیت فرزند، تفسیر باور مهدویت، تفکر سیاسی، قرآندرمانی و ذکردرمانی، مهارت زندگی همراه با تفسیر سوره نور، مهارت زندگی (خداباوری، خودباوری، دگرباوری)، مهتاب اول، ترجمه و تفسیر سوره انعام همراه با مهارت زندگی است.
او که تشویقهای پدر را برای گرایش به سمت حوزه مؤثر میداند، بیان میکند: «قبل از اینکه وارد حوزه شوم دانشجوی رشته پزشکی بودم، اما تحصیل در رشته پزشکی روح حقیقتجوی مرا اغنا نمیکرد.
با اینکه در رشته تجربی تحصیل کرده بودم و با زبان عربی آشنا نبودم، اما با انگیزهای که در من وجود داشت به سمت حوزه گرایش پیدا کردم. حوزه از نظر معنوی برای من بسیار مفید بود. زمانی که درس خواندن در حوزه را آغاز کردم مدرکی در کار نبود.
فقط با عشق وارد این رشته شدم و خیلی زود با قرآن مأنوس شدم. با درسهای بسیار سخت عربی و حوزوی نهتنها کنار آمدم بلکه از خواندن عمیق آنها لذت میبردم.
من برای ورود به حوزه استخاره کردم و معنی آیه به این صورت بود که میگفت «راهی که در پیش رو داری فرع آن در زمین است و اصلش در آسمان.» برای من همین فرموده آیتا... بهجت برای حضور مستمرم کافی بود که گفت: «اگر به اصل حوزه برگردیم در حوزه با یک بسما... میتوان طیالارض کرد.»
نادرنیا با اشاره به اینکه قصد دارد تا مرحله دکترا تحصیل خود را ادامه دهد، میگوید: «امتحاناتی را در حوزه علمیه قم با سربلندی پشت سرگذاشتم و مدرک معتبر حوزوی را دریافت کردم. تصمیم دارم برای دکترا هم شرکت کنم و تحصیلاتم را تا حد ممکن ادامه دهم. من معتقدم که هیچوقت برای کسب علم دیر نیست. برای دقایقم ارزش قائل هستم و همیشه برنامهریزی دارم.»
وی با تأکید بر اینکه مطالعه بخش اصلی زندگیاش را تشکیل میدهد و بیش از ۲۰ سال است که از روخوانی و روانخوانی قرآن گرفته تا تفسیر و حکومت دینی همه را تدریس کرده است، بیان میکند: پس از شناخت معنوی از علایق درونم به این نتیجه رسیدم که بیشتر از جسم باید بر روح خود تمرکز کنم. به همین دلیل در طول روز باید چندین ساعت مطالعه داشته باشم تا به آرامش دست یابم.
من برای تعالی روح و درک مشکلات نیازمندان، در بطن مردم و با افراد نیازمند زندگی کردهام. ۲۵ سال است که در محله بهارستان ساکن هستم و بهدلیل آرامشی که در این محل وجود دارد اینجا را انتخاب کردهام. چون من پژوهشگر و نویسنده هستم و نیاز به آرامش دارم.
این پژوهشگر نیکوکار بیشترین فعالیت خود را در کارگاههای خودباوری با رویکرد قرآنی انجام میدهد. او با برگزاری جلسات مشاوره رایگان برای خانوادههایی که نیاز به راهنمایی معنوی دارند سعی در ارتقای روح آنان دارد.
به اعتقاد نادرنیا جوانان ما به انس با قرآن گرایش دارند، اما افرادی که بتوانند با روح انسانها ارتباط برقرار کنند کم هستند. وی تصریح میکند: «خداوند در آیهای میفرماید «نفخت فیه من روحی» ارتباط با روح بسیار سریعتر و بهتر جواب میدهد. وقتی میبینیم انسانی از طریق اتصال روحش با خدا از گناه توبه کرده است و دوباره به زندگی سالم برمیگردد به قدرت ارتباط روح پی میبریم.»
وی به ۵ سال مشاوره در دادگستری اشاره کرده و بیان میکند: یکی از امور خیرخواهانه آرامش بخشیدن به روح افراد است. من بیشترین آمار سازش را در مشاورهها داشتم و مشاورههای قبل از ازدواج را مهمتر از مشاوره سازش میدانم.
مشاوره رایگان به افراد نیازمند از دغدغههای من است و رسیدن به خانواده سالم با رویکرد دینی و قرآنی را مدنظر دارم. به ذکردرمانی و قرآن درمانی بسیار اعتقاد دارم و در بیشتر کارگاههایم به آن اشاره میکنم.
در یکی از موارد مشاوره دختر جوانی به من مراجعه کرد و گفت به دلیل اختلافهای زیاد مادر و پدرش تصمیم به خودکشی دارد. با برگزاری جلسات مشاوره برای او و مادرش خوشبختانه توانستم اوضاع به نسبت آرامی را به زندگی آنها برگردانم و شاهد موفقیت او در مراحل بالای تحصیلی باشم.
وی معتقد است پرورش روح انسانی در جامعه باید از مهدکودکها شروع شود و اظهار میکند: «جوانان آینده ما در پناه قرآن از بسیاری از انحرافات حفظ میشوند. با همین نگاه از ۲۰ سال قبل مؤسسه قرآنی را در کنار کمک به دیگران افتتاح کردم. ۳ شعبه پیشدبستانی قرآنی نیز افتتاح کردم که استقبال هم خوب بود، ولی متأسفانه با مشکلات مالی روبهرو شدیم.»
وی ادامه میدهد: وقف در زمینه پرورش روح، هنوز در بین خیران فراگیر نشده است، اما من وقف خود را در زمینه کار با کودکان قرار دادم، چون معتقدم بچهها تأثیر خود را بر خانواده میگذارند.
اول مؤسسه قرآنی تأسیس کردم با رویکرد قرآنی و سپس مجوز آموزش و پرورش را هم گرفتم و مشاوره و کلاسهای رایگان را برای خانوادههایی که بضاعت مالی ندارند برگزار میکنم.
به اعتقاد وی نیکوکاری ابعاد علمی و معنوی هم دارد. او بیان میکند: در سخنرانی که برای پزشکان داشتم به آنها گفتم که اگر به مرحله خداباوری برسند و عاشق باشند خالصانه به مداوای بیمار میپردازند و پس از تجویز دارو به آنها میگویند: «یا من اسمه دوا و ذکره شفا».
یکی از فعالیتهای مهمی که در این مؤسسه انجام میدهم، این است که بر روی ارتقای روح بانوان کار میکنم تا با خودباوری استعدادهایشان شکوفا شود. من باور دارم که خانمها باید در محیطهایی کار کنند که امنیت اجتماعی و روانی داشته باشند و لازمه آن ارتقای تواناییهای فکری و روحی آنان است.
درست است که تهیه جهیزیه و مسکن و امرار معاش ضروری است، اما معتقدم که اگر برای تحصیل افراد هزینه کنیم اسباب پیشرفت فرد و جامعه را فراهم کردهایم.
با تعاملاتی که با چند مرکز آموزشی و همچنین سازمان فنی و حرفهای داشتهایم، سال آینده کلاسهایی را برای افرادی که به آموزشهای مهارتی نیاز دارند، رایگان برگزار میکنیم.
این آموزشها شامل حسابداری، نرمافزار، گرافیک و... است تا آنها را برای ورود سالم به بازار کارآماده کنیم. البته از افراد توانمند هم با دریافت هزینه در کلاسها ثبتنام میکنیم تا بتوانیم مخارج مؤسسه را در بخش امور خیریه تأمین کنیم.
در تعامل با جامعهالزهرا به پرورش طلبه نیز میپردازیم. یکی از برنامههای اصلی ما تعامل با آموزش و پرورش است تا از فضاهای آموزشی این سازمان بهطور رایگان و به نفع نیازمندان استفاده کنیم.
در کنار مؤسسه قرآنی به دلیل مراجعات زیادی که داشتیم در تعامل با چند خیریه به فعالیتهای نیکوکارانه پرداختم. از ۲۰ سال قبل در خانواده پدری خود این فعالیتها را در خانواده انجام میدادیم.
ابتدای امر در خانواده افراد مسکین آبرومند را شناسایی میکردیم و سپس کارمان را وسعت بخشیدیم و به افرادی که حاضر نیستند دستشان را جلو کسی دراز کنند و آبرودار هستند، کمک میکردیم.
در حال حاضر هم هر ساله در مناسبتهای مختلف مانند عید نوروز، دهه فجر، اعیاد قربان و غدیر با همکاری افراد نیکوکار بیش از ۱۲ عروس را جهیزیه میدهیم و اقلام اساسی آنها مانند گاز، یخچال و فرش را تأمین میکنیم.
من به همسوشدن خیریهها معتقدم و در حال حاضر با تعاملی که با خیریههای دیگر داشتهایم این تعداد عروس را به بیش از ۳۰ نفر در سال رساندهایم. هفته گذشته برای ۴ عروس در مؤسسه جشن گرفتیم و جهیزیهشان را به خانه بخت بردیم.
حتی برای اینکه جشن عروسی داشته باشند تالاری برایشان فراهم کردیم و خانواده ۴ عروس را دعوت کردیم تا جشنشان را در کنار هم برگزار کنند. برای دامادهای نیازمند هم منزل تهیه میکنیم.
مواردی داشتیم که فرد خیری تمایل داشت یک اتاق یا یک طبقه از خانه خود را در اختیار نوعروس و دامادی قرار دهد و یا با دادن وامهای قرضالحسنه مبلغ رهن منزل را برایشان فراهم کردهایم.
حتی برخی اوقات برای ضمانت اقدام کردهایم و اگر فرد مورد نظر نتوانست اقساط خود را پرداخت کند بدهی او را از هزینه مؤسسه در راه خدا پرداختهایم. ما چندین صندوق قرضالحسنه برای کارگشایی اهالی محله ایجاد کردهایم که با شناسایی افراد نیازمند مبالغ جمعآوری شده را به آنها تحویل میدهیم.
نادرنیا با اشاره به تحقیقات علمی و پژوهشی خود در زمینههای قرآنی میگوید: با توجه به ارزشمندبودن زمان برای تحقیقاتم، خودم را درگیر فعالیتهای اجرایی نمیکنم و بیشتر سعی میکنم نیروهای نیکوکار و توانمند را پرورش دهم.
یکی از افتخارات من این است که مجموعههای زیادی را دارم که نیروهای پرورش یافته مؤسسه خودم آنجا را مدیریت میکنند. برخی افراد زمانی که به اینجا مراجعه کردند تحصیلاتی در حد سیکل داشتند، اما با حمایتهای مؤسسه و ایجاد انگیزه در وجودشان موفق شدند ادامه تحصیل داده و تا حد کارشناسیارشد هم پیشرفت کنند.
من با استعدادیابی که میکنم افراد را در زمینه مورد نظرشان تشویق به پیشرفت میکنم. اگر فردی در زمینه درس توانایی پیشرفت داشت او را تشویق به تحصیل میکنم و اگر فردی استعداد هنری داشت، او را به کسب هنر سوق میدهم.
افرادی هم تواناییهای جسمی دارند و آنها را در آن زمینه توانمند میکنم. ما با آموزش به بانوانی که سرپرست خانوار هستند و یا در تأمین هزینههای زندگی به همسرانشان کمک میکنند، امور خیرخواهانه را پیش میبریم. من معتقدم به جای اینکه اعتبارات موجود را برای سیرکردن شکم افراد هزینه کنیم باید برای آموزش وپرورش آنها هزینه کنیم تا خودشان بتوانند به کسب و کار بپردازند.
اینجا دورههای هنری رایگان برگزار میکنیم و به آموزش خیاطی، قلاببافی، آشپزی، شیرینیپزی، نقاشی، نویسندگی، نرمافزار و... میپردازیم. افرادی که توانایی جسمی دارند به دورههای فنی و حرفهای و سپس به بازار کار معرفی میکنیم. ما نمونهای داشتیم که توانایی نویسندگی داشت، از او حمایت کردم تا داستانهایش را بنویسد و با حمایت مجموعه کتابهایش را به چاپ برساند.
نمونه دیگری نیز با شرکت در کلاسهای شیرینی پزی به حدی موفق شد که علاوهبر کسب درآمد از طریق فروش شیرینی، کلاسهای آموزشی هم برگزار میکند و به درآمد درخور توجهی دست پیدا کرده است.
حالا به یکی از خیرانی تبدیل شده که مؤسسه را حمایت میکند. در یکی از موارد خانمی را داشتیم که با وجود مشاورههای فراوان متوجه شدیم که ادامه زندگی مشترکشان به نفع بچهها نیست و مراحل جدایی را مهیا ساختیم. سپس از او حمایت کرده و برایش مواد اولیه فروش پوشاک را فراهم کردیم حالا او خودش مستقل است و حتی دست برخی نیازمندان را هم میگیرد.
نادرنیا با آرامش دلنشینی میگوید: من پیش وجدان خودم آسوده هستم و شب هنگام با آرامش سرم را روی بالش میگذارم. متأسفانه بسیاری از مردم با وجود اینکه امکان مالی زیادی دارند حاضر نیستند ایثار کنند.
در منازل بزرگ زندگی میکنند و مشکلات مردم را نمیبینند. من در سخنرانیهایم میگویم اگر اعتقاد به آخرت دارید که با بخشیدن مال خود به نیازمندان، باقیات صالحاتی را برای خود ذخیره کردهاید و اگر اعتقادی به آخرت ندارید باز هم ثمرات آن را در دنیا میبینید و شب با وجدان آسوده میخوابید.
خوشبختانه عدهای هدایت میشوند و به دستگیری افراد نیازمند میپردازند، اما بعضی افراد راههای هدایت بر آنها بسته شده است و حاضر نیستند شادی خود را با دیگران تقسیم کنند. خداوند در سوره انعام وعده داده است که دهها برابر به فرد نیکوکار نعمت خواهیم داد.
در امر خیر هیچ وقت نباید تردید و تعلل کرد. البته من معتقدم که کمک به دیگران توفیق میخواهد که نصیب هرکسی نمیشود. از همین انفاق و بخشش بود که اسلام پابرجا شد اگر بخششها و حمایتهای حضرت خدیجه (س) نبود شاید اسلام با این سرعت در دنیا فراگیر نمیشد و مشقات بیشتری شامل حال پیامبر گرامی اسلام (ص) میشد.
نادرنیا با اشاره به اینکه این مؤسسه حدود ۷ سال است که زیرنظر سازمان تبلیغات ثبت شده است و فعالیت میکند، میگوید: قدمت فعالیتهای فرهنگی و نیکوکارانه ما به ۲۰ سال میرسد.
در همین راستا سمن سفیران فردای بهتر و سمن جوانان را هم راهاندازی کردهام. من تمام درآمد خود را از کارگاهها و جلسات مشاوره و از بقیه منابع درآمدی، در مؤسسه خرج میکنم و هر جا که کم آوردهایم بیبیحکیمه دست ما را گرفته است.
نامگذاری مؤسسه به نام بیبیحکیمه خاتون ماجرای جالبی دارد. من به دعای عهد علاقه زیادی دارم. یک شب که دعای عهد را میخواندم و قرار بود برای مؤسسه نامی را انتخاب کنم، چشمم افتاد به زیارت بیبیحکیمه خاتون، برایم این سؤال پیش آمد که این بانو چه کسی است که زیارت او در کنار دعای عهد که مخصوص امام زمان (عج) است آمده، بعد از اینکه تحقیق کردم متوجه شدم این بانو عمه آقا امام حسن عسگری (ع) هستند و بیشترین و بهترین خدمات را به امام زمان (عج) ارائه کردهاند.
امام زمان (عج) ایشان را بسیار محترم میشمردند و نظر لطف به این بانو داشتند. بر همین اساس نام مبارکشان را که بسیار هم ناشناخته هستند برای مؤسسه انتخاب کردم تا با توجه به اخلاص بیبیحکیمه خاتون امام زمان (عج) به ما نظر لطف داشته باشند. بهدلیل محبت این بانوی گرانقدر است که بیشتر افرادی که به هر دلیلی گذارشان به مؤسسه ما میافتد سید و سادات هستند.»