ساختمان زیبا و آراسته با نمای کاشیکاری فیروزهایرنگ در کوچه امامرضا۵۹، توجه هر رهگذری را جلب میکند. نمای ساختمان «مجتمع فرهنگیمذهبی هیئتابوالفضلی (ع)» بیشباهت به مسجد نیست.
ماجرای ساخت این مجتمع فرهنگیمذهبی در محله امامرضا (ع) به ۵۷سال پیش بازمیگردد و داستانی سرشار از عشق و ارادت را روایت میکند. ساخت این بنا به همت سه نفر انجام شد: نخست، مردی اصالتا یزدی و معتمد محله که دل درگرو خدمت به مردم داشت؛ دوم، مردی از تربتحیدریه که به عشق امامرضا (ع) به مشهد مهاجرت کرد و با اخلاص، همشهریانش را زیر پرچم عزای امامحسین (ع) گرد هم آورد و سوم، فردی که با مشارکت مالی، بخش زیادی از هزینههای ساخت بنا را تأمین کرد.
این هیئت که روزگاری با همت دو دوست و یک هممحلهای پایهگذاری شد، اکنون با تلاش پسران آنها همچنان پرشور و فعال است.
خودشان را مانند دو برادر میدانند. از وقتی دست راست و چپشان را شناختند، هممدرسهای، همبازی و همهیئتی بودند. هنوز هم هردو نفرشان ساکن محله امامرضا (ع) هستند. این دو حسین فرازآمد و سیدحسن رضوی هستند؛ کسانی که جا پای پدران مرحومشان گذاشته و بیرق هیئت ابوالفضلی را برافراشته نگه داشتهاند.
داستان شکلگیری هیئت به ۶۴سال پیش برمیگردد؛ روزی که سیدرضا رضوی از تربتحیدریه راهی مشهد شد تا همسایه امامرضا (ع) شود. او در خانهای در محله امامرضا (ع) ساکن شد و کسبوکارش را که همان فرشفروشی بود، با چهارقالیچه راه انداخت. مدت زیادی نگذشت که با چندنفر از همشهریهایش در محله آشنا شد.
سیدرضا که ارادت خاصی به ائمه اطهار (ع) داشت، همان سال اول حضورش در مشهد در ایام محرم، گوسفندی قربانی کرد، آبگوشتی پخت تا یک محفل عزاداری به نام امامحسین (ع) برپا کند. او که از دوستان، خویشاوندان و همشهریهایش برای حضور در این مجلس دعوت کرده بود، همانجا موضوع تأسیس هیئتی به نام حضرتابوالفضل (ع) را پیش کشید.
سیدحسن که حالا جا پای پدرش سیدرضا گذاشته و متولی هیئت است، میگوید: در کوچههای خیابان امامرضا (ع) خانوادههایی که از تربت حیدریه به مشهد مهاجرت میکردند تا در جوار حضرت ثامنالحجج (ع) زندگی کنند زیاد بودند؛ افرادی که یکدیگر را میشناختند یا بهمرور با هم آشنا شده بودند. همین سلاموعلیکی که در مسجد موقع نماز داشتند، یا در کوچه و خیابان یکدیگر را میدیدند، باعث شد هیئت ابوالفضلی را تشکیل دهند.
سال۱۳۳۹ هیئت با برگزاری محفل تلاوت قرآن شکل گرفت، محفلی که هرهفته، شبهای جمعه در خانه یکی از اعضای هیئت برگزار میشد. آقاسیدحسن که دو سال بعداز تأسیس هیئت به دنیا آمده است، میگوید: بچه بودم و سالهای اول تشکیل هیئت را به خاطر ندارم، اما آنطور که پدرم تعریف میکرد، از همان سال اول که جلسات هیئت برپا شد، حتی یک هفته هم جلسه قرآن تعطیل نشد.
در همان سال، مراسم عزاداری در دهه اول محرم و دهه آخر صفر بین اعضا بهصورت داوطلبانه برگزار شد. همچنین با فرارسیدن اعیادی مانند نیمهشعبان، ولادت حضرت زهرا (س) و حضرت علی (ع) در همان محفل قرآن، مراسم مولودیخوانی به راه بود.
دوسهسالی برنامههای هیئت به همین شکل برگزار شد و در این مدت، مرتب بر تعداد اعضا اضافه میشد؛ اعضایی که ساکن محله امام رضا (ع) بودند و یکدیگر را میشناختند.
در دهه۴۰ که خبری از حمام در خانه نبود، سیدرضا هم مانند بقیه به حمام عمومی محلهشان به نام «فروردین» میرفت. مالک حمام، حاجعلی فرازآمد، از افراد معتمد، قدیمی محله و بسیار خوشنام بود. مردی که با روی باز پایِ درددل مشتریانش مینشست و تلاش میکرد قدمی برای آنها بردارد.
رفتوآمد سیدرضا به حمام و گرمای صحبت حاجعلی سبب شد رفاقتی بین این دو شکل بگیرد. به دعوت سیدرضا، حاجعلی در محفل قرآن هیئت ابوالفضلی شرکت کرد.
همین سلاموعلیکی که در مسجد موقع داشتند، یا در کوچه و خیابان یکدیگر را میدیدند، باعث شد هیئت ابوالفضلی را تشکیل دهند
حاجحسین فرازآمد درباره پدرش اینطور توضیح میدهد: پدرم متولد۱۳۰۹ و اصالتا یزدی بود. موقعی که خانهاش را در امامرضا۵۹ ساخت، این قسمت از خیابان، آباد نبود. مغازهها و خانهها تا امامرضا۵۱ ساخته شده بود و از آن به بعد تکوتوک خانهای دیده میشد.
حسینآقا نگاهی به عکس پدرش میاندازد؛ «پدرم برای اینکه آبادانی را به محله بیاورد و مردم برای استفاده از امکانات راحت باشند، هزار متر زمین در خیابان امامرضا۵۹ خرید و در نصف زمین، گرمابه فروردین را ساخت و بخشهای دیگر را اقساطی به مردم داد تا در آن، مغازههای قصابی، نانوایی، ماستبندی، کفاشی و... بسازند و محله آباد شود. کمکم محله رونق گرفت و تعداد ساکنان آن زیاد شد. این موضوع باعث شد هنوز نام پدرم بر سر زبان اهالی جاری باشد.»
حاجعلی جزو خیران محله هم بود؛ افراد بسیاری ازطریق او خانهدار شدند؛ «افرادی که استطاعت مالی نداشتند، موقعی که در حمام با پدرم همصحبت میشدند، از مشکلاتشان میگفتند. برای اینکه گرهی از کارشان باز شود، پدرم زمین میخرید و به آنها میداد تا خانه بسازند و مبلغ زمین را به صورت خُردخُرد از آنها میگرفت.»
پای حاجعلی که به محفل هیئت ابوالفضلی باز شد، رفاقتش با سیدرضا بیشتر شد، بهطوریکه هردو به سفر حج رفتند و در آنجا با هم عقد اخوت بستند. بعداز انجام اعمال حج برای زیارت به کربلا و سپس سوریه رفتند. از سفر که بازگشتند حاجعلی، زمینی ۲۵۰متری در کوچه امامرضا۵۹ خرید تا بنای هیئت ابوالفضلی که هرسال به تعداد اعضایش افزوده میشد، ساخته شود.
حسینآقا توضیح میدهد: پدرم زمین را برای ساخت مجتمع مذهبی و به نام هیئت ابوالفضلی خرید و به اسم خودش، سیدرضا و همچنین حاجمحمدحسن تاجی که یکی از مؤسسان هیئت بود، نامگذاری کرد تا این ساختمان برای سالهای سال پابرجا بماند.
سال۱۳۴۶ که زمین هیئت خریداری شد، اعضای هیئت، دستبهدست یکدیگر دادند تا بنای مجتمع ساخته شود. هرکس به اندازه توانش پای کار آمد؛ یکی طلا و دیگری پساندازش را داد؛ برخی هم که کار بنّایی، لولهکشی، برقکشی و... بلد بودند، با مهارت خود در ساخت بنای هیئت مشارکت کردند.
بانیان هیئت در جشن نیمه شعبان - ۱۳۴۷
حاجحسن تاجی که از مصالحفروشان محله بود، همان موقع اعلام کرد که حاضر است در حد وسعش مصالح ساختمان را تأمین کند. هاشمآقا، پسر مرحوم تاجی که سالهاست از محله امامرضا (ع) رفته است، هنوز هم برای شرکت در مراسم هیئت، دست فرزندانش را میگیرد و به آنجا میآید.
او میگوید: در حال حاضر بیشتر اجرای برنامههای هیئت با حاج حسینآقا و آقاسیدحسن است. شاید مانند آنها نتوانم حضور داشته باشم، اما هنوز هم همراه پسرداییها و اقوام در برنامههای هیئت مانند حرکت دسته عزا بهسمت حرم در ایام محرم و صفر و شبهای قدر شرکت میکنم.
او و خانوادهاش تا سال۵۹ ساکن همین محله بودهاند و خاطرات خوش کودکیاش در هیئت ابوالفضلی رقم خورده است؛ «کلاس اول بودم که انقلاب و مدرسهها مدتی تعطیل شد. آن موقع در کلاسهای آموزش تلاوت قرآن هیئت شرکت میکردم و الفبا را در همین کلاسها یاد گرفتم.»
مرحوم حاجحسن تاجی کارخانه موزائیکسازی داشت و متولد تربتجام بود. با اینکه از محله امامرضا (ع) رفته بود، همچنان مقید بود که در جلسات هفتگی تلاوت قرآن شرکت کند.
همان ابتدای کار که تصمیم به ساخت مجتمعی برای هیئت ابوالفضلی گرفته شد، اعضای هیئت، مرحوم سیدرضا رضوی را بهعنوان تولیت آن انتخاب کردند.
پدرم همیشه میگفت از موقعی که آن کیسه به من داده شد، هیچوقت پول برای ساختوساز کم نیاوردیم؛برکت زیادی داشت
سیدحسن رضوی بعداز فوت پدرش، جانشین او شده است؛ «هرکسی در حد توانش به هیئت کمک میکرد و پدرم یک خاطره شیرین از ساخت بنای هیئت دارد. مدتی بود کار ساخت بنا خوابیده بود و پیش نمیرفت. پدرم از این موضوع بسیار ناراحت بود. یک روز مقابل ساختمان نیمهکاره مشغول تماشای بنا بود که کربلاییمصطفی، سقای محله، از مقابل ساختمان نیمهکاره هیئت رد شد.»
کربلایی همانطور که دو سطل بزرگ را با یک چوب به هم وصل کرده بود، با سیدرضا همکلام شد. او که متوجه تعطیلی کار ساخت شد، یک کیسه پول که در آن سکههای خرد هم بود به سیدرضا داد و رفت. حسن رضوی میگوید: کربلاییمصطفای سقا به پدرم گفته بود «این هم سهم من؛ شاید به کارتان آمد!» پدرم همیشه میگفت «از موقعی که آن کیسه به من داده شد، هیچوقت پول برای ساختوساز کم نیاوردیم. پول کربلاییمصطفی برکت زیادی داشت.»
ساختمان هیئت یک سال بعد ساخته و جلسات و محفل تلاوت و تفسیر قرآن به آنجا منتقل شد؛ رضوی ادامه میدهد: طی سالها بر تعداد اعضای هیئت ابوالفضلی افزوده شد. بچهها ازدواج کردند و خودشان صاحب فرزند شدند و همهشان هم علاقهمند به حضور در هیئت بودند. حالا هم حتی اگر خانهشان آن طرف شهر باشد، خودشان را برای شرکت در مراسم به هیئت ابوالفضلی میرسانند.
با افزایش تعداد اعضای هیئت ابوالفضلی، فضای مجتمع که آن موقع ۲۵۰متر بود دیگر جوابگو نبود؛ بنابراین در سال۸۸ دو زمین ۱۲۵ متری خریداری شد و وسعت بنا به ۵۰۰متر افزایش یافت؛ رضوی میگوید: دوباره اعضای هیئت درکنار یکدیگر ساخت بنا را شروع کردند و سه سال بعد با کاملشدن ساختمان جدید، بنای قبلی هم مطابق نظر معمار به فضای قبلی اضافه شد.
سیدحسن رضوی از عضویت پانصدنفر در هیئت ابوالفضلی در حال حاضر خبر میدهد و میگوید: از اول محرم تا شب دوازدهم و دهه آخر صفر هرشب محفل عزاداری در مجتمع برگزار و با شام از عزاداران پذیرایی میشود. بچههیئتیها همینجا آشپزی میکنند و حدود هفتصدنفر هرشب اطعام میشوند.
به گفته سیدحسن روز عاشورا یکی از دستههای بزرگ عزاداری محله امامرضا (ع) از هیئت آنها برای عرض ارادت راهی حرم میشود؛ «در این سالها از دل هیئت ابوالفضلی، ۱۰ هیئت دیگر تشکیل شده است که در جایجای شهر فعالیت میکنند. روز عاشورا همه آنها به این مکان میآیند تا زیر یک پرچم برای اقامه عزا به حرم امام مهربانیها برویم.»
او تأکید میکند: علاوهبر پدران ما بسیاری دیگر از اعضای هیئت ابوالفضلی پای کار بودهاند و هرکس به نوبه خودش برای پابرجاماندن هیئت و فعالیتهایش تلاش کرده است. افرادی مانند حجتالاسلام حاج سیدطاهر حسینی امام جماعت مسجد، حاجآقا یعقوبی، مرحوم حاجآقا اکرامی، مرحوم حاجعلیجانی، جمالی و بسیاری دیگر.
سیدرضا رضوی، حاجعلی فرازآمد و حاجمحمدحسن تاجی هر سه در دهه۹۰ به رحمت خدا رفتند و اکنون فرزندان آنها راه پدرانشان را ادامه میدهند. آنها همچنان حواسشان هست که هرهفته محفل قرآن با شکوه همیشگیاش برگزار شود و در مناسبتهای مختلف سال، از محرم و صفر تا ماه مبارک رمضان، سفره پربرکت محافل هیئت به روی اهالی گشوده است.
* این گزارش سهشنبه ۱۸ دیماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۹۷ شهرآرامحله منطقه ۷ و ۸ چاپ شده است.