بهیار بود و در بیمارستانها کار میکرد. میتوانست استخدام شود و حقوق خوبی داشته باشد، اما به قول خودش آدم این کار نبود. اینقدر روحیهاش با شعر، هنر، نویسندگی و... گره خورده بود که نمیتوانست در بهیاری دوام آورد.
قید همه مزایایش را زد و بعد از گذراندن دورههای مربیگری، بهعنوان نیروی آزاد وارد آموزشوپرورش شد. حالا معاون پرورشی، معلم هنر، معلم دفاع شخصی، عناوینی است که ناهید کاتب دارد.
این بانوی چهلساله محله اقبال آنقدر در عرصههای پرورشی روشهایی متفاوت و خلاقانه دارد که در کمتر کلاس و مدرسهای مشابهاش را شنیدهایم. نتیجهاش هم این شده است که هرساله دانشآموزان او در عرصههای مختلف هنری و ورزشی رتبههای برتر متعددی در سطوح استانی و کشوری کسب میکنند.
عرصههای مختلفی را تجربه کرده است؛ نویسندگی، شعر و شاعری، گویندگی رادیو، نقاشی، هندبال، فوتسال، والیبال، شطرنج، آمادگی جسمانی، بازیگری تئاتر، موسیقی، معماری، عکاسی و تولید محتوا تعدادی از این عرصههاست.
او تعریف میکند: پدر من با اینکه نظامی بود، بسیار به عرصههای هنری و ادبی علاقه داشت و همین باعث شده بود که من در زمان کودکی و نوجوانی، در کلاسها و رشتههای مختلفی شرکت کنم.
کاتب درحالیکه یادآوری خاطرات کودکی، لبخند را بر لبانش نشانده است، میگوید: از بچگی در مسابقات مختلف بهخصوص نقاشی و سرود، مقام استانی و ناحیهای میآوردم.
او در بیستسالگی دورههای کاریکاتور را میگذراند، سپس عنوان اولین مربی زن کاریکاتور مشهد را به دست میآورد.
فراهمبودن شرایط کار و درآمد در رشته بهیاری، او را به این سمت میکشاند. با اینکه به مدت دوسال در بیمارستانهای ابنسینا، طالقانی و علوی فعالیت میکند، به قول خودش به دلش نمینشیند.
این معلم هنرمند ادامه میدهد: من آدم رشته بهیاری نبودم و میدانستم در این عرصه فرسوده میشوم. برای همین قید حقوق و مزایایش را زدم و سال۹۵ بعد از گذراندن دورههای مربیگری، وارد این عرصه شدم. علاقهای که کاتب به این عرصه داشته است، از همان اول خودش را نشان میدهد و بهدلیل ارتباط خوبی که با دانشآموزان میگرفته میتوانسته روی آنها تأثیر بگذارد.
او دانشآموزان منزوی را بهسمت فعالیتهای کلاسی ترغیب میکرده و با تجربهای که خودش در عرصههای مختلف داشته است، مشوق و راهنمای خوبی برایشان میشود، بهطوریکه از همان ابتدا، دانشآموزانش در مسابقاتی همچون سرود، نقاشی و... مقام کسب میکردند.
روحیه فعال و هنردوست کاتب، باز هم او را دنبال عرصههای جدیدتر میکشاند و باعث میشود که همزمان با تدریس، در دورههای فن بیان و نویسندگی، بازیهای ریتمیک، عکاسی و تدوین شرکت کند.
کاتب میگوید: دورههای نویسندگی را که گذراندم، خیلی کمک کرد که دانشآموزانم را به این عرصه تشویق کنم. از قضا استعدادهای بسیاری شکوفا و در اثر ارتباطاتی که با یکی از ناشران داشتم، داستانهای تعدادی از دانشآموزانم چاپ شد.
بیشتر از همه، دغدغه دانشآموزان منزوی را دارد و معتقد است که هرطور شده باید آنها را وارد فعالیتهای جانبی کند
اکنون نیز تعدادی از دانشآموزان این معلم خلاق و دلسوز درحال نوشتن کتابهای گروهی هستند. قرار است هرکدام داستان خودشان را بنویسند و هر چندتا داستان در یک کتاب به چاپ برسد.
گذراندن دورههای فن بیان، پای کاتب را به رادیو باز میکند و بهدنبالش باز دانشآموزانش هم با این عرصه آشنا میشوند.
او که مدرک حرفهای فن بیان دارد و اکنون با رادیوجوان، رادیو البرز و رادیو صبا همکاری میکند، میگوید: رادیوالبرز مربوط به استان البرز است، اما از اینجا و توسط دانشآموزان ما برایشان کارهای دوبله انجام میشود.
او دانشآموزانش را با پادکست آشنا کرده است و در این زمینه هم کارهای متعددی انجام دادهاند.
کاتب با بازیگران تئاتر ارتباط دارد و در این راستا، از تئاترهایی که دانشآموزانش بازی میکنند، فیلم میگیرد و برای بازیگران میفرستد. آنها هم باز نکات تشویقی و ترغیبی را درباره همان فیلم، عنوان کرده و برایش مجدد ارسال میکنند. او با نشان دادن پاسخهای بازیگران به دانشآموزانش، انگیزه آنها را بیشتر میکند.
این معلم نمونه دورههای بازیهای ریتمیک را نیز گذرانده و با استفاده از این موضوع، دانشآموزان علاقهمند را به سمت درست کردن نماهنگ سوق میدهد.
بافندگی، آشپزی، کتابخوانی، فعالیتهای زیستمحیطی، برگزاری پویشهای مربوط به شهدا، کتابت قرآن و... عناوین بخشی دیگر از اقدامات کاتب در مدرسه و همراه با دانشآموزان است.
او بیشتر از همه، دغدغه دانشآموزان منزوی را دارد و معتقد است که هرطور شده باید آنها را وارد فعالیتهای جانبی کند تا از این طریق اعتمادبهنفسشان افزایش یابد.
او در این راستا یاد یکی از دانشآموزان مبتلا به اوتیسم میکند و میگوید: این دانشآموز خیلی نامرتب بود. دیگران دوستش نداشتند و گاهی او را کتک میزدند. برای اینکه شرایط را تغییر دهم، او را وارد گروه تئاتر و موسیقی کردم و مقام هم آوردیم. بعد از این مقام، دانشآموزان احترام بیشتری برایش قائل شدند. اعتمادبهنفسش بالارفت و دیگر کتک نمیخورد. حتی چند روزی مأمور انتظامات شد و از دیدن این تغییرات مثبت، بیشتر از خودش من احساس خوب داشتم.
کاتب در پس این موفقیتها یک پیام تشکر از معصومه ناصری، مدیر مدرسهاش، دارد. او میگوید: مدیران خیلی از مدارس اجازه نمیدهند چنین فعالیتهایی داشته باشیم، اما خانم ناصری جزو معدود مدیرانی است که تمامقد حمایت میکند.
آرزوی پایانی کاتب این است که رویکرد آموزشوپرورش و مدیران مدارس بهسمتی برود که هر دانشآموز بتواند در سایه آرامش، استعدادهایش را شناسایی و شکوفا کند.
* این گزارش چهارشنبه ۵ دیماه ۱۴۰۳ در شماره ۶۰۰ شهرآرامحله منطقه ۹ و ۱۰ چاپ شده است.