مگر میشود یاد نخستین واژگانی که آموختی بیفتی و خاطرات قشنگ معلم مهربانت، فراموشت شود. مگر میشود روز اول مدرسه رفتنت را به یاد آوری و خاطرات ساعتهای زحمت آموزگار مهربان کلاس را از خاطر ببری.
همه اینها، روزگار تلخ و شیرین روزهای تحصیل زندگی را برایت یادآوری میکند که همه و همه کولهباری از تجربیات ارزشمند برای یک زندگی متعالی است. نمیشود این حس را پنهان کرد و نگفت پشت هر انسان موفقی از دکتر گرفته تا مهندس، معلمی بوده تا او امروز به علمیکه دارد، افتخار کند.
فهیمه ناظم ساکن محله دانشجو مشهد و متولد۱۳۴۴ شهرستان نیشابور است. ۲۶ سال سابقه همراهی با دانشآموزانی را دارد که حالا هرکدام برای خودشان کسی شدهاند و بودنشان در این جامعه را مدیون دستان پرزحمت معلمانی مثل او هستند.
مگر میشود معلم باشی و عاشق شاگردانت نباشی و از شیطنتهای آنها در کلاس لذت نبری!
خیلی اتفاقی با یکی از همین آموزگاران که حالا ساکن محله ما هم هست، آشنا میشوم و در یک قرار تلفنی از او میخواهم به دفتر روزنامه بیاید.
نگاه اولش من را به یاد نگاه معلمانی میاندازد که در دورههای مختلف تحصیلی، دانش را برایم به ارث گذاشتند. خیلی دوست دارم برای چند دقیقهای هم که شده پیدایشان کنم و با تمام وجود از زحماتی که در سالهای مختلف برای من کشیدهاند، تشکر و قدردانی کنم.
ناظم که سالهای سال معلم شکفتههای دبستانی است در مورد کارش با خندهای که برلب دارد، میگوید: مگر میشود معلم باشی و عاشق شاگردانت نباشی و از شیطنتهای آنها در کلاس لذت نبری!
او که برای بودن با بچههای مدرسه گاهی هم از نقش همسری و مادری خود میگذرد ادامه میدهد: سالهای اول دوران تدریسم بسیار سختی کشیدم، چون مجبور بودم ساعت پنجو نیم صبح برای رفتن به مناطق کمبرخوردار شهر سوار سرویس شوم.
خانم ناظم که در دوران تحصیلش بیشتر معلم پسرها بوده میگوید: عاشق پسر بچههای کوچک هستم به همین دلیل سعی دارم بیشتر معلم پسرها باشم.
او که در یک خانواده فرهنگی متولد شده در ادامه میافزاید: زمانی که خودم دانشآموز بودم از درس ریاضی متنفر بودم ولی حالا عاشق تدریس ریاضی هستم و حاضرم به گذشته برگردم و ریاضی بخوانم.
این معلم هممحلهای ما به شیوه آموزشی که در تدریس خود برای دانشآموزانش در پیش گرفته تا دروس را بهتر و کاربردیتر در زندگی خود حس کنند، اشاره میکند و میگوید: چون در دوران ۲۶ ساله تدریس بیشتر دانشآموزانم پسران بازیگوش و زرنگ بودهاند، سعی میکنم در زنگ اول درس ریاضی را با انجام چند حرکت نمایشی و کاریکاتوری آموزش دهم.
او میگوید: بین فرزندم ودیگر فرزندان پسرم در مدرسه هیچ فرقی نگذاشتهام و هرچه به او از لحاظ آموزشی و تربیتی آموزش دادهام به دیگر فرزندانم در مدرسه نیز آموزش میدهم.
خانم ناظم همچنین در ادامه سری به خاطرات دوران تدریسش میزند و یادی از بهترین کادوهایی که در روز معلم از دانش آموزانش گرفته است، میکند و میگوید: نوشتن یک نامه و حتی یک نقاشی ساده به همراه یک کاردستی از بهترین یادگاریهایی بوده که تا به حال از دانشآموزانم گرفتهام.
خانم ناظم همچنین در ادامه ما را میبرد به روزی که یکی از شاگردانش را به همراه همسرش در خیابان دیده است و با چشمیبارانی میگوید: شما نمیدانید چه لذتی برای معلم دارد که شاگردش را در لباس مهندسی، دکتری و استاد دانشگاهی ببیند، زمانی که او را دیدم کولهباری از خستگی را به زمین نشاندم و به خودم بالیدم.
او که همراه با نقش معلمی در نقش مادری نیز سربلند است، میگوید: هیچگاه سعی نکردم خستگی کار را به خانه ببرم و فرزندم را به خاطر وظایفم اذیت کنم، به همین دلیل الان فرزندم نیز در همه مراحل زندگیاش نمونه شده است.
او در پایان خطاب به همه مادران میگوید: من به عنوان معلم از همه والدین میخواهم قدرت مسئولیت پذیری را در بین فرزندان خود تقویت کنند و ذهن آنها را پویا و خلاق بار بیاورند و قدرت پذیرش نه گفتن را در بین آنها تقویت کنند.
وی میگوید: تلاش میکنم فقط یک معلم برای تدریس دروس برای شاگردانم نباشم بلکه در مسائل روانشناسی نیز همراه آنها و خانوادههایشان هستم.
خانم ناظم در ادامه میگوید: دوران ابتدایی یکی از دوران های مهم زندگی دانش آموزان است، به همین دلیل سختی کار معلمان ابتدایی خیلی بیشتر از سایر همکارانم است.
این معلم کلاس سوم و هممحلهای ما از بین معلمان خودش به معلم کلاس پنجم دوران ابتداییاش به دلیل ویژگیهای اخلاقیاو بیشتر علاقهمند است، میگوید: هر معلمی ممکن است دارای ویژگیهای شخصیتی خاصی باشد، به همین دلیل من عاشق ویژگیهای رفتاری و اخلاقی معلمم بودم و هستم و دوست دارم یک بار دیگر او را ببینم و دستش را ببوسم.
* این گزارش پنج شنبه، ۱۲ اردیبهشت ۹۲ در شماره ۵۲ شهرآرامحله منطقه ۱۱ چاپ شده است.