کد خبر: ۱۰۵۲۱
۰۴ آبان ۱۴۰۳ - ۱۲:۰۰

آتشنشانان بهشتی و داستان نجات ۲۵ مشهدی

عملیات تقریبا تمام شده بود و فقط ساختمان در طبقات بالاتر دچار دودگرفتگی شده بود که ناگهان مادری با صدای بلند شروع به فریادزدن کرد و گفت: بچه ۵ ساله‌ام در اتاق خواب بوده کسی او را بیرون نیاورده است.

حتما تاکنون فیلم‌های حادثه‌ای را دیده‌اید، در این فیلم‌ها برای آنکه به قول معروف اکشن فیلم بیشتر شود قهرمان داستان (که معمولا نقشش را بدلکار انجام می‌دهد) با شجاعت وارد آتش شده و بعد از دقایقی درحالی که کودکی را نجات داده است از میان آتش بیرون می‌آید، انجام این‌کار در دنیای واقعی جسارت و شجاعت خاصی می‌خواهد و هرکسی جرئت انجام آن را ندارد. اما اگر کمی دقت کنید در همسایگی و محله خود ما افرادی را می‌بینید که هر روز برای نجات جان دیگران وارد آتش می‌شوند. این مردان شجاع آتش‌نشان‌ها هستند. امروز به ایستگاه ۴۰ آتش‌نشانی واقع در انتهای جهان‌آرا می‌رویم تا با چند نفر از کارکنان این ایستگاه گفتگوی دوستانه‌ای داشته باشیم.


اتفاقی وارد آتش‌نشانی شدم

علی‌رضا معلم، متولد ۱۳۴۴ است و درحال حاضر به‌عنوان مسئول ایستگاه آتش‌نشانی مشغول به خدمت است او با ۲۳ سال کار در آتش‌نشانی قدیمی‌ترین آتش‌نشان این ایستگاه است. او درباره چگونگی ورودش به آتش‌نشانی می‌گوید: دوره سربازی من با جنگ هم‌زمان شده بود، چون چند ماهی از دوره خدمت من در جبهه به امدادرسانی و کمک به مجروحان جنگی گذشت با روش‌های امدادونجات آشنا شدم.

بعد از سربازی به‌دنبال کار می‌گشتم تا اینکه به‌طور اتفاقی آگهی آتش‌نشانی برای جذب نیرو را در یکی از روزنامه‌ها خواندم، در آزمون ورودی شرکت و به‌صورت اتفاقی به استخدام آتش‌نشانی درآمدم. اوایل خانواده‌ام چندان با این‌کار موافق نبودند، اما بعد‌ها با هم کنار آمدیم و آنها نیز به این‌کار راضی شدند.


بیشتر وسایل خارجی هستند

معلم در ادامه درباره تجهیزات آتش‌نشانی می‌گوید: بیشتر خودرو‌های آتش‌نشانی ساخت ایران هستند و یک کارخانه خودروسازی در اصفهان ساخت خودرو و جانمایی‌ها را انجام می‌دهد. البته وسایل و تجهیزاتی مانند: لباس‌ها، نردبان و... خارجی هستند و از کشور‌های اروپایی خریداری می‌شوند، البته خود ما می‌توانیم این وسایل و تجهیزات را تهیه کنیم، اما دو مانع وجود دارد اول اینکه وسایل اروپایی، دقت و کارایی و استقامت بیشتری دارند، دوم اینکه هیچ سرمایه‌گذاری در ایران به‌دلیل نداشتن مشتری و ضرر مالی حاضر به سرمایه‌گذاری در این‌کار نیست از طرف دیگر ورود این تجهیزات از خارج، هزینه کمتری نیز می‌برد.


روایت قهرمانان آتشنشان«بهشتی»/////کامل نیست

 

آب، بهترین خاموش‌کننده آتش

معلم در ادامه بااشاره به تفاوت مواد خاموش‌کننده آتش می‌گوید: برای خاموش‌کردن مایعات نفتی مانند: بنزین، گازوئیل و... معمولا از کف استفاده می‌شود، اما در بیشتر آتش‌سوزی‌ها از آب استفاده می‌شود، درواقع آب بهترین خاموش‌کننده آتش است، چون با سردکردن محیط، آتش سریع‌تر خاموش می‌شود البته در موارد خاص از پودر‌های مخصوص نیز استفاده می‌شود. باوجوداین هنوز هم آب بهترین خاموش‌کننده آتش می‌باشد، علاوه‌برآن به‌دلیل فراوانی و ارزانی استفاده از آب هزینه کمتری دارد و به صرفه‌تر است.

یکی دیگر از نکاتی که ما با آن روبه‌رو هستیم، ساعات کاری در آتش‌نشانی است. در آتش‌نشانی‌های دنیا و حتی بیشتر شهر‌های کشور آتش‌نشانان به‌صورت شیفت کاری ۲۴ ساعت کار و ۴۸ ساعت استراحت انجام وظیفه می‌کنند ولی باتوجه به کمبود نیرو در سازمان آتش‌نشانی مشهد بیشتر ایستگاه‌های عملیاتی به‌صورت ۲۴ -۲۴ خدمت می‌کنند که این موضوع باعث افزایش استرس روانی می‌شود.



تلخ‌ترین خاطره شغلی

معلم در پایان بااشاره به این موضوع که شغل آتش‌نشانی شغلی پر از خاطره است، می‌گوید: در طول این مدت حوادث تلخ وشیرین زیادی را تجربه کرده‌ام، اما انفجار قطار در نیشابور تلخ‌ترین حادثه شغلی من بود. روز حادثه هنگامی که ما برای امداد و خاموش‌کردن آتش به محل حادثه در روستای دهنو رفتیم، دراثر شدت انفجار حدود ۴۰۰ نفر از اهالی روستا فوت کرده بودند، علاوه‌براین ۱۲ نفر از آتش‌نشان‌ها نیز که درحال انجام عملیات نجات بودند، جان خود را از دست دادند.

 این حادثه برای من و همکارانم بسیار دردناک بود خیلی از همکاران ما تا چند ماه دچار افسردگی و ناراحتی‌های روحی بودند. البته چیزی که بیشتر از همه ما را عذاب داد، این بود که سرانجام خیلی‌ها گستردگی و خسارات این اتفاق را به گردن آتش‌نشان‌ها انداختند و حتی هیچ‌کس به خانواده آتش‌نشان‌های کشته‌شده تسلیت نگفت و با آنها همدردی نکرد.

 

روایت قهرمانان آتشنشان«بهشتی»/////کامل نیست

آتش‌نشانی آمیزه‌ای از عشق و وظیفه

علی‌رضا افشار متولد ۱۳۴۶ است که تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی آتش‌نشانی گذرانده و از قدیمی‌های این شغل است و از هم‌دوره‌ای‌های آقای معلم است و هم‌زمان با آقای معلم به شغل آتش‌نشانی وارد شده است، به قول خودش او نیز به‌صورت اتفاقی وارد این شغل شده و کار خود را از ایستگاه میدان شهدا آغاز کرده است.

او می‌گوید: آتش‌نشانی آمیزه‌ای از عشق و وظیفه است و هدف ما نجات جان و اموال انسان‌های حادثه دیده است و اگر عشق و علاقه را سرلوحه وظیفه خود قرار ندهیم، بی‌شک ادامه خدمت در این حرفه مقدور نیست.



دلخراش‌ترین حادثه شغلی

افشار در ادامه با یادآوری یکی از خاطرات تلخ شغلی خود می‌گوید: چندسال قبل که به ما خبر دادند یک کامیون با یک اتوبوس برخورد کرده است، در این حادثه که به‌صورت پهلو به پهلو انجام گرفته بود، لبه تیز اتاق کمپرسی که بیرون زده بود، از یک طرف اتوبوس وارد شده و از انتهای آن خارج شده بود، چون این حادثه حدود ساعت ۶ صبح اتفاق افتاده بود و مسافران خواب بودند، سر‌های تمام مسافران کنار پنجره در اثر برخورد با این آهن تیز قطع شده یا به‌صورت فجیعی متلاشی شده بود. در این حادثه ۲۸ نفر جان خود را از دست دادند، مسافرانی که در آن سمت اتوبوس نشسته بودند با دیدن این صحنه دچار چنان شوکی شده بودند که تا چند ساعت از جای خود تکان نمی‌خوردند.

البته خاطرات شیرین نیز در شغل ما کم نیست، در یکی از این موارد حادثه آواری را به ما اطلاع دادند که پس از رسیدن به محل، فریاد‌ها و ضجه‌های خانمی به گوش می‌رسید که با صدای بلند می‌گفت فرزند شیرخوارم زیر آوار است. پس از جستجوی زیر آوار صورت کودک شیرخواره نمایان شد که نفس نمی‌کشید. پس از آزادسازی کودک و خارج‌کردن خاک درون دهان او و انجام کمک‌های اولیه کودک شروع به نفس کشیدن و گریه‌کردن کرد که این یکی از بهترین و شیرین‌ترین لحظات خدمت من بود.

 

مشکل ساعات کاری و بازنشستگی 

افشار در آخر به مشکلاتی در پایان خدمت از قبیل بازنشستگی اشاره کرد و گفت: باتوجه به اینکه تمام آتش‌نشانان هدف مشترکی را دنبال می‌کنند و در بیشتر حوادث عوارض و مخاطرات ناشی از استرس‌های عملیاتی و روانی را به‌صورت مشترک دریافت می‌کنند، متاسفانه در زمان بازنشستگی همه این افراد زیرپوشش مشاغل سخت و زیان‌آور قرار نگرفته و تعدادی که دارای ابلاغ کارگری هستند با ۲۰ سال سابقه بازنشست می‌شوند و تعدادی دیگر با ابلاغ کارمندی باید ۲۵ سال خدمت کنند که این موضوع نوعی تبعیض به حساب می‌آید و دراین‌راستا از تمام مسئولان مربوطه می‌خواهیم، این موضوع را پیگیری کنند تا همه آتش‌نشانان با دلگرمی بیشتری وظایفشان را انجام دهند.


آتش‌نشانی شغل نیست، تمرینی از ایثار است

محمد نظام‌پرست، متولد سال ۱۳۶۶ است. او از سال ۱۳۸۶ به این شغل وارد شده است البته او این شغل را با علاقه شخصی خود انتخاب کرده است.
او می‌گوید:، چون چند نفر از اقوام نزدیک ما در شغل آتش‌نشانی مشغول به کار بودند، من از همان ابتدا با این شغل آشنا شدم حتی در دوران نوجوانی نیز به محل کار آنها می‌رفتم و از نزدیک با وسایل کار و شرایط کار آنها آشنا شده بودم، به‌همین دلیل زمانی که متوجه شدم آتش‌نشانی جذب نیرو دارد، خودم را معرفی و بعد از موفقیت در آزمون‌های عملی و تئوری به استخدام سازمان درآمدم.

 من معتقدم اگر عاشق این شغل نباشی نمی‌توانی ادامه بدهی، چون هر لحظه با خطر مرگ و زندگی طرف هستی. تو باید ایثار و فداکاری کنی تا جان دیگری را نجات بدهی.

خاطره نجات ۲۵ همشهری در آتش‌سوزی آپارتمان

نظام‌پرست در ادامه با اشاره به خاطره نجات ۲۵ نفر از همشهریان خود در آتش‌سوزی آپارتمان می‌گوید: ساعت تقریبا ۲ بامداد بود که به ایستگاه عملیاتی ما و چند ایستگاه مجاور دیگر، آتش‌سوزی خودرویی در پارکینگ یک آپارتمان مسکونی گزارش شد که بلافاصله پس از رسیدن به محل حادثه عملیات را آغاز کردیم. آپارتمان مسکونی پر از دود بود و ساکنان خواب بودند.

پس از خاموش‌کردن آتش اقدام به خروج ساکنان کردیم و ۲۴ نفر از افرادی که در مجتمع بودند را با کمک همکارانم به خارج از محیط دودگرفته انتقال دادیم. عملیات تقریبا تمام شده بود و فقط ساختمان در طبقات بالاتر دچار دودگرفتگی شده بود که ناگهان مادری با صدای بلند شروع به فریادزدن کرد و گفت: بچه ۵ ساله‌ام در اتاق خواب بوده کسی او را بیرون نیاورده است. بلافاصله با گرفتن اطلاعاتی مانند طبقه چندم و کدام اتاق از مادر کودک، با دو نفر از همکارانم سریعا وارد اتاق شدیم که کودک را به‌صورت افتاده مشاهده کردیم که نفس‌هایش به شماره افتاده بود. ماسک اضافه‌ای که با خود به همراه برده بودیم به صورت کودک زدیم و او را از محیط خارج کردیم. لحظه‌ای که کودک را به مادرش دادیم او با شوق بسیار و اشک‌های روانه بر صورت، فرزندش را در آغوش گرفت و گویی دنیا را به او داده بودند و این‌گونه بود که ۲۵ نفر از همشهریانمان از این حادثه جان سالم به در بردند.

 

تشکر بی‌منت

نظام‌پرست در پایان از تمام پیش‌کسوتان و کسانی که در این حرفه وقت خود را برای آموزش و خدمت به مردم در سازمان آتش‌نشانی گذرانده‌اند و درحال حاضر بازنشسته شده‌اند و در کانون گرم خانواده هستند، تقدیر و تشکر کرد.


شرف ما در گرو خدمت به مردم است

ابراهیم زیدآبادی، متولد سال ۱۳۶۸ است. او از طریق تحصیل و گرفتن دیپلم، فوق‌دیپلم و لیسانس آتش‌نشانی و درواقع به‌صورت علمی و تخصصی وارد شغل آتش‌نشانی شده است. او به‌عنوان یکی از مربیان تخصصی این حرفه اوقات فراغت خود را در مرکز آموزش آتش‌نشانی می‌گذراند و با ابراز علاقه بسیار از شغل خود می‌گوید: شرف ما در گرو خدمت به مردم است و به‌نوعی مردم ولی‌نعمت ما هستند.

 

روایت قهرمانان آتشنشان«بهشتی»/////کامل نیست

 

پویایی آتش‌نشانی با آموزش نوین

زیدآبادی درمدت خدمت خود به تألیف مقالات متنوعی در این زمینه پرداخته است و به گفته خودش در دو سال متوالی عنوان برتر مقالات سازمان آتش‌نشانی را به‌دست آورده و در ادامه می‌گوید: حرفه آتش‌نشانی که زمانی یک حرفه ساده و بدون نیاز به تخصص تلقی می‌شد، امروزه به یکی از تخصصی‌ترین مشاغل در دنیا تبدیل شده و کسانی که از تخصص‌های لازم برخوردار نباشند از چرخه فعالیت در این حرفه دور می‌شوند.

زیدآبادی می‌گوید: شاید زمانی فقط عشق و علاقه به این حرفه و برخورداری از توانمندی‌های فیزیکی، لازمه اصلی این شغل بود، اما اینک جنبه توانمندی‌های علمی و حرفه‌ای آتش‌نشانان بسیار بااهمیت شده و هرچه یک آتش‌نشان به علوم روز در کار خود آشناتر باشد، در انجام مسئولیت خطیر خود، موفق‌تر خواهد بود.


شادابی وچالاکی، ویژگی ضروری آتش‌نشان

زیدآبادی ویژگی‌های آتش‌نشان را شادابی و چالاکی بیان می‌کند و می‌گوید: ایثار، فداکاری، از خود گذشتگی، صداقت و صحت و امین‌بودن در کار مهم‌ترین خصوصیات ذاتی یک آتش‌نشان است.

دعای مردم، بیمه آخرت

زیدآبادی در پایان می‌گوید: در لحظه نجات جان ومال افراد، فرد گرفتار اگر حتی یک کلمه برای آخرت و عافیتمان دعا کند در اصل ما را تا چندین نسل مورد عنایت خداوند قرار داده است و به‌نحوی دعای مردم، ما را در آخرت بیمه خواهد کرد.


*این گزارش در ۱۱۶ شهرآرا محله منطقه ۸ مورخ ۸ مهرماه ۱۳۹۳ منتشر شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44