کد خبر: ۱۰۳۹
۰۴ مرداد ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۰

غار پروانه‌ها؛ روایت غار دست‌ساختی که منتظر گردشگران چشمه پونه است

ورودی به نسبت بزرگ این غار پر از پروانه‌های سیاه و سفید است که از گرمای شدید تابستان به اینجا پناه آورده‌اند. نکته جالب نسیم خنکی است که در قسمت ابتدایی غار هوای مطبوعی را ایجاد کرده است. از ورودی تقریبا کوتاه و مسقف آن که عبور می‌کنیم، به فضایی بزرگ و روباز با گنجایش حدود ۲۰ نفر می‌رسیم که فضایی مناسب برای تفریح و طبیعت‌گردی به شمار می‌رود. بارندگی‌های خوب دو سال گذشته باعث روییدن چند نهال کوچک و چندین نوع گیاه کوهی هم شده که زیبایی این غار سنگی را دوچندان کرده است.

هرجا کوهی باشد غاری هم وجود دارد. این تصور من از کودکی بوده و به همین دلیل هر وقت به ارتفاعات سنگی جنوب مشهد می‌روم، چشمم به دنبال جان‌پناه و غاری می‌گردد تا حس آرامش را در آن تجربه کنم.
به همراه سیدمحسن موسوی‌زاده از طبیعت‌گردان قدیمی منطقه از سمت روستای قلعه سرهنگ به کوه‌های جنوب مشهد آمدم تا از اهالی قدیمی این محل درباره غار‌هایی که در این محدوده وجود دارند، اطلاعاتی کسب کنم. در میان انواع جاذبه‌ها مانند چشمه‌های جوشان با آب‌های گوارا و غار‌های کوچک و بزرگی که برخی از آن‌ها فقط به اندازه جان‌پناهی یک نفره است غاری به نسبت بزرگ توجه مرا جلب می‌کند. غاری که به دست انسان ساخته شده است.

 

مأمنی برای طبیعت‌گردان

موسوی‌زاده آن را غار پروانه‌ها می‌نامد که فکر می‌کنم بیراه نیست. ورودی به نسبت بزرگ این غار پر از پروانه‌های سیاه و سفید است که از گرمای شدید تابستان به اینجا پناه آورده‌اند. نکته جالب نسیم خنکی است که در قسمت ابتدایی غار هوای مطبوعی را ایجاد کرده است. از ورودی تقریبا کوتاه و مسقف آن که عبور می‌کنیم، به فضایی بزرگ و روباز با گنجایش حدود ۲۰ نفر می‌رسیم که فضایی مناسب برای تفریح و طبیعت‌گردی به شمار می‌رود. 

بارندگی‌های خوب دو سال گذشته باعث روییدن چند نهال کوچک و چندین نوع گیاه کوهی هم شده که زیبایی این غار سنگی را دوچندان کرده است. هرجا که درختی باشد آواز پرنده‌ای هم گوش‌نوازی می‌کند و هوای خنک این غار کافی است تا شاخه‌های نازک این درختان پذیرای انواع پرندگان زیبا و خوش‌نوا باشد. در قسمت انتهایی غار هم فضای جان‌پناهی مهیاست که از ته‌مانده‌های زغال آتش کوچکی که آثار سیاهی‌اش روی سنگ‌ها به جا مانده مشخص می‌شود که محلی برای استراحت هنرمندان سنگ‌تراش است. فضای کوچک و امنی که به گفته موسوی‌زاده حتی می‌تواند محلی برای استراحت شبانه طبیعت‌گردان باشد. در گوشه‌ای از غار تکه سنگ‌های تراش‌خورده نظرم را جلب می‌کند. سنگ‌هایی که به نظر می‌رسد برای تبدیل شدن به دیگ آماده شده و برش خورده است. تعدادی از آن‌ها گوشه‌ای روی هم جمع شده و منتظر دستان هنرمندی است تا آن‌ها را به زیباترین شکل به خانه‌های ما هدیه کند.

 

روایت‌هایی در دل کوه

به گفته اهالی، اینجا غاری وجود نداشته، اما از آنجایی که سنگ‌های این کوه مناسب ساخت دیگ‌های سنگی معروف به «هرکاره» است یکی از حرفه‌های رایج در میان اهالی هنرمند روستای قلعه سرهنگ که نزدیک‌ترین مکان زیست انسانی به این غار است، ساخت همین دیگ‌هاست.

رضا تنهایی از اهالی روستای قلعه سرهنگ، هنرمندی که سالیان سال به این حرفه مشغول بوده است، می‌گوید: در گذشته‌های دور زمانی که حضرت رضا (ع) از اینجا به سمت مشهد در حرکت بودند به پیرمرد چوپانی می‌رسند که از ایشان دعوت می‌کند میهمان او شوند، اما ظرفی نداشته تا برای حضرت شیر بیاورد. حضرت دست در سنگ‌های این کوه می‌برند و ظرفی می‌سازند تا برای صرف شیر از آن استفاده شود. از همان زمان سنگ‌های نرم این کوه مناسب ساخت دیگ شده است.

البته این روایت در اصل همان روایتی است که تمام فعالان حرفه سنگ‌تراشی و ساخت هرکاره برای کوه‌های اطراف مشهد روایت می‌کنند و هرکدام کوهی را محل وقوع این کرامت می‌نامند که خود با آن مأنوس هستند.

 

 

غاری به قدمت ۳۰ سال امرار معاش

با شنیدن این روایت جالب به وجد می‌آیم و از او می‌خواهم درباره این غار هم توضیح دهد که چطور با این ابعاد، در دل کوه کنده شده و هدف از ایجاد آن چه بوده است. رضا تنهایی با گله توضیح می‌دهد: ما از سنگ‌های این کوه کسب روزی می‌کنیم. در طی ۳۰ سال که از این کوه امرار معاش کرده‌ایم و تراش‌های ظرفی را بر روی سنگ‌های آن ایجاد کرده‌ایم این غار زیبا به وجود آمده است؛ غاری که هم مأمنی برای حیوانات شده و هم زیبایی و جاذبه گردشگری دارد. هیچ آسیبی هم به طبیعت وارد نکرده‌ایم. 

اما مدتی است که برداشت سنگ از کوه ممنوع شده و اجازه ساخت دیگ‌های هرکاره را به ما نمی‌دهند. به مسئولان بگویید حمایت از هنر و هنرمند که هیچ، حداقل به‌دلیل اشتغالزایی‌ای که در دل این سنگ‌ها وجود دارد مجوزی را برای ما صادر کنند. من می‌توانم با همین سنگ‌ها برای تمام پسران این روستا شغل ایجاد کنم. این‌کار هنرمندانه، هم برای آن‌ها درآمد دارد و هم مانع بیکاری و مهاجرت آن‌ها به شهر می‌شود.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44