امروزه آن را با نام شهرک قدس میشناسند، اما پشتسرش تاریخی دارد بهعمق چندصد سال؛ تاریخی که البته مستند است و آن را بر پایه روایتهای نه چندان معتبر شفاهی بنانکردهاند. نام «کلاتهبوغا» امروزه برای مشهدیها شناختهشده نیست و تنها اهالی قدیمی شهرک قدس از آن خبر دارند و میدانند روزی روزگاری، پدرانشان این نام را برای زمین آباواجدادی آنها بهکار میبردهاند.
درباره وجهتسمیه این قلعه و مزرعه قدیمی که از دیرباز بهعنوان موقوفه آستانقدسرضوی شناخته میشد، اطلاعات دقیقی وجود ندارد. چندی پیش حسین برادرانفر، یکی از خبرنگاران پرتلاش شهرآرامحله، در گزارشی با نام «روستای کلاتهبوقه امروز شهرک قدس نامیده میشود» کوشیده بود روایتهای تاریخ شفاهی مربوط به قدیمیهای این منطقه را جمعآوری و ثبت کند. در میان آن روایتها، صحبتهای متفاوت و گاه متضادی بهچشم میخورد.
برخی از قدیمیهای «کلاتهبوغا» نام اصلی روستای خود را «کلاتهبقعه» میدانستند و معتقد بودند این نام بهدلیل تقابل مردم روستا با مهاجمان ازبک و ترکمن و ساختهشدن بقعهای بر فراز مقبره کشتهشدههای آن مقاومت انتخاب شده است. بعضی دیگر وجه تسمیه «کلاتهبوغا» را مرتبط با واژه بقعه میدانند، اما معتقدند بقعه مذکور، همان بقعه خواجهربیع است و روستا را بهدلیل قرارگرفتن در مسیر خواجهربیع به این نام میخواندهاند.
صرفنظر از سطح ارزش چنین اطلاعاتی و نقشخیال و تغییر روایتها در پرورش آنها، برای این ادعاها نمیتوان دلیل و مدرک درست و درخوراتکایی ارائه کرد و از منظر تاریخی به دفاع از آنها پرداخت؛ آنچه هست، با وجود ارزشهای مطالعاتی، صرفا یک ادعاست که البته با شواهد موجود تاریخی همخوانی چندانی ندارد.
بههرحال «کلاتهبوغا» که بعد از پیروزی انقلاباسلامی با نام «کلاتهقدس» شهرت یافت، بعدها با عنوان «شهرکقدس» به شهر مشهد پیوست و به یکی از مناطق کمبرخوردار آن تبدیل شد. در نوشتار پیشرو، قصد داریم با تکیه بر شواهد و اسناد، به بررسی تاریخ این محله قدیمی بپردازیم.
در مقدمه نوشتار، اندکی درباره فرضهای موجود درباره وجه تسمیه «کلاتهبوغا» سخن گفتیم. در بررسی مفهوم نام اماکن، متداول است که ابتدا بهدنبال معنای ظاهریاش باشیم. علامه دهخدا در «لغتنامه» و دکتر محمد معین در «فرهنگ معین»، واژه «کلات» را به معنی ارگ، قلعه و بارو گرفتهاند. کلاته که احتمالا باید تغییریافته واژه «کلاتچه» باشد، قلعه یا دهی بزرگ است که آن را بر فراز کوه یا تپه بلندی ساخته باشند.
بااینحال به نظر میرسد که دستکم در اطراف مشهد، اینعنوان جنبه عمومی پیدا کرده بود و صرفنظر از قرارگرفتن آبادی بر فراز کوه یا تپه، به قلعهها عنوان «کلاته» یا «کلاتچه» داده میشد که از آن معنای قلعه کوچک دریافت میشود. اما قضاوت درباره واژه «بوغا» چندان ساده نیست.
اگر این کلمه را بدون تغییر یا لااقل با تغییری جزئی در انتخاب حروف فرض کنیم (مثلا رسمالخط آن را بهصورت «بوقا» هم درست بپنداریم)، میتوان آن را نامی «ترکی» فرض کرد، هرچندکه برخی آن را اسمی مغولی پنداشتهاند. بااینحال از نظر قدمت، این نام در متون تاریخی ایرانِ پیش از حمله مغول بیسابقه نیست.
احتمالا قدیمیترین منبع تاریخی که در آن از نام «بوغا» سخن به میان آمده «تاریخ طبری» است. محمدبنجریرطبری ضمن گزارش مربوط به نبرد میان بابک خرمدین و سرداران معتصم عباسی، از «بوغا» یا «بُغا» بهعنوان یکی از سرداران وی نام میبرد که به همراهی افشین، به نبرد با بابک فرستاده شد. بوغا در لفظ ترکی به معنای «گاو نر» است و از آن قدرت و زورمندی برداشت میشود.
بدیهی است که ترکیب «کلاتهبوغا» را نمیتوان بهصورت «قلعه کوچک گاو نر» معنا کرد؛ زیرا ترکیپنداشتن واژه بوغا، بیتردید آن را در مفهوم اسم شخص قرار میدهد و نه یک نامِ عام. نام بوغا در اسناد مربوط به «کلاتهبوغا» بهصورت «بوقا»، «بوغه» و «بوقه» نیز ضبط شده است که بهاحتمال زیاد، باید آن را تغییرشکلیافته واژه «بوغا» بدانیم.
نکته دیگر این است که نام «بوغا» در نامگذاری اماکن اطراف مشهد، ظاهرا مسبوق بهسابقه است و در میان عنوانهای درخورمطالعه در جغرافیای این منطقه، میتوان به عناوینی مانند «کاریز بوقه» (مشهور به قریه اقبالیه، از املاک مقبلالسلطنه) اشاره کرد که بهنظر میرسد با نام «بوغا» بیارتباط نیستند. باوجوداین، نمیتوان نام بوغا را با فرد خاصی در تاریخ انطباق داد و او را مالک یا بنیانگذار قریه مذکور دانست. ضمن اینکه فرض تغییرشکلیافتن نام بوغا را هم نباید نادیده گرفت و باید برای آن نیز احتمال لازم را فرض کرد.
در آثار مربوط جغرافیای قدیم خراسان و مشهد، به نام کلاتهبوغا بر نمیخوریم. با وجود قرار گرفتن این قلعهکوچک در محدوده بلوک تبادکان، شهابالدینعبدالله خوافی (درگذشته سوم شوال ۸۳۳ قمری) در «جغرافیای حافظ ابرو»، نامی از قلعه یا کلاتهبوغا در بلوک تبادکان یا حتی غیر از آن، نمیبرد. این اشاره نکردن بهمعنای فقدان چنین نامی در گستره جغرافیای قدیم اطراف مشهد نیست.
قدمت نام کلاتهبوغا، دستکم تا دوره صفویه و حدود ۳۵۰سال پیش، قطعی است
در مجموعه سندهای مرکز اسناد آستانقدسرضوی، میتوان به شواهدی از قدمت نام کلاتهبوغا و حضور آن در تاریخ منطقه دست یافت. قدیمیترین سندی که نگارنده با آن برخورد کرد، گزارشی مربوط به درآمد «زراعات و باغات کلاتچه بوغا، کنوجرد و سمزقند» مربوط به دوره صفویه بود که با شماره۲۱۱۷۵۴ در مجموعه اسناد آستانقدسرضوی نگهداری میشد؛ بنابراین قدمت نام کلاتهبوغا، دستکم تا دوره صفویه و حدود ۳۵۰سال پیش، قطعی است. اما اینکه چرا نام کلاتهبوغا در منابع قدیم وجود ندارد، میتواند اولا به تغییر نام این قلعه مسکونی و ثانیا به موقعیت اقتصادی و جغرافیایی آن بازگردد.
شواهدی از این وضعیت را میتوان در متن «کتابچه تبادکان» که سیاهه مزارع و روستاهای این منطقه را در دوره ناصرالدینشاه گزارش میکند، مشاهده کرد. در این سند تاریخی، مزرعه «کلاته بوقه» در کنار «سمزقند» معرفی شده و درباره آن آمده است: «هر دو مزرعه [دارای]۲۴ خانوار است از هراتی و نیشابوری سکنا دارند؛ دو رشته قنات دارد [که از آن]زراعت و باغات این دو قریه مشروب میشود.»
باتوجهبه وسعت و موقعیت مزرعه مشهور سمزقند، میتوان چنین فرض کرد که کلاتهبوغا، در برهههای گوناگون تاریخی بهعنوان بخشی پیوسته به سمزقند فرض میشد و از آن دو به عنوان یک واحد مستقل یاد میکردند. اگر این فرض را که مبتنی بر شواهد و اسناد تاریخی است، درست بپنداریم، باید بپذیریم که مزرعه سمزقند از چنان وسعتی برخوردار بوده که اراضی آن تا کرانههای اراضی کلاتهبوغا امتداد داشته است. بههر حال آنچه مسلم به نظر میرسد، وجود نام کلاتهبوغا از حدود ۳۵۰سال پیش است.
از این توضیحات که بگذریم، باید بهسراغ سندهای متأخر درباره کلاتهبوغا برویم. گفتیم که قدیمیترین سند یافتشده که در آن از کلاتهبوغا یاد کردهاند، سندی مربوط به دوره صفویه است. بعدازاین دوره، تعداد اسناد درباره کلاتهبوغا افزایش مییابد؛ اسنادی که عموما به تعمیر قنات یا تأمین نیازهای قلعه مربوط میشود. در «تومار علیشاهی» مربوط به دوره افشاریه، از کلاتهبوغا با عنوان یکی از موقوفات آستانقدسرضوی یاد شده است.
صورت عواید مربوط به این مزرعه، در سند شماره۳۵۹۲۶ مرکز اسناد آستانقدسرضوی، مربوط به سال۱۱۵۳ قمری به چشم میخورد که حکایت از قدمت این موقوفه دارد. مانند دیگر مزارع اطراف شهر مشهد که پیشتر درباره آنها صحبت کردیم، مسئله اصلی کلاتهبوغا نیز آب بوده است.
صرفنظر از تعمیرات مداوم قنات پرآب این قلعه که اسناد مربوط به آن از سالهای ۱۱۷۶، ۱۲۹۵ و ۱۳۱۳ قمری وجود دارد، میتوان به برخی حاشیههای تاریخ این قلعه قدیمی نیز در متن اسناد دست یافت؛ مثلا طبق سند شماره۹۹۱۲۱، در سال۱۳۱۳ خورشیدی، آب قنات دچار افت شدیدی شد و مستأجر ملک، در نامهای به نایبالتولیه وقتآستانقدس، محمدولی اسدی، از وی خواست که اجازه برداشت از آب قنات فتحآباد را برای آبیاری اراضی کلاتهبوغا صادر کند.
در سندهای موجود، نام برخی مستأجران کلاتهبوغا نیز به چشم میخورد؛ مثلا در سال ۱۲۵۱ قمری «حاجی محمدحسن» مستأجر کلاتهبوغا بود (سند شماره۴۲۵۸۵ مرکز اسناد آستانقدسرضوی). ظاهرا و طبق گزارشهای مربوط به تاریخ شفاهی، در دهه۱۳۲۰ به بعد، شخصی به نام میرزاحسنحبیب، عنوان مستأجر اراضی کلاتهبوغا را داشت که شایع بود بهدلیل مراوده با آمریکاییها، در قلعه خوک پرورش میدهد و از این نظر، مورد اعتراض و غضب اهالی کلاتهبوغا قرار گرفت.
درمجموع دانستههای ما درباره این قلعه قدیمی نشان میدهد که کلاتهبوغا، روزگار باشکوهی را از سر گذرانده است و پیش از آنکه از یاد و خاطر مردم مشهد برود، همه ظرفیت زراعی و باغی خود را در اختیار رفاه مردم منطقه و بهویژه زائران و مجاوران حرممطهررضوی قرار میداده است.
* این گزارش سهشنبه ۳۰ مردادماه ۱۴۰۳ در شماره ۴۲۹۲ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.