کد خبر: ۱۰۰۷۸
۰۱ شهريور ۱۴۰۴ - ۰۹:۰۰
پذیرایی از زائران پیاده به سبک بانوان محله پروین اعتصامی

پذیرایی از زائران پیاده به سبک بانوان محله پروین اعتصامی

خانم‌های خانه‌دار و بسیجی محله پروین‌اعتصامی، جمع بی‌ریایی هستند که با تهیه دستکش‌های بافتنی، به استقبال زائران پیاده رفته‌اند.

خدمت به زائران پیاده‌ای که هرساله از شهر‌ها و استان‌ها و حتی کشور‌های دیگر به شهر امام‌رضا (ع) می‌آیند، هرسال  یکسان یا مانند هم نیست. دهه آخر صفر، دهه ارادت‌های بی‌پایان به علی‌بن‌موسی‌الرضا (ع) است. در این دهه، عده‌ای از مجاوران ثامن‌الحجج (ع)، در ایستگاه‌های برپاشده در مسیر زائران پیاده مستقر می‌شوند و وقت و انرژی‌شان را وقف مشتاقان زیارت امام مهربانی‌ها می‌کنند.

عده‌ای دیگر که اتفاقا خودشان جایگاه اجتماعی بهتری دارند، به خدمت‌هایی نظیر واکس زدنِ کفش زائران، نظافت محل خواب ازراه‌رسیده‌ها و پذیرایی از آنها، دل خوش می‌کنند و در انجام هر کاری که از دستشان برمی‌آید، کوتاهی نمی‌کنند.

آنهایی هم که نمی‌توانند در بیرون از خانه، خدمتی به زائران بکنند، خانه‌هایشان را دراختیار آنها قرار می‌دهند و اسباب استراحت و آرامش مهمانان امام‌رضا (ع) را فراهم می‌کنند. خلاصه هرکسی با هرآنچه دارد، از قافله سعادتمندان، جانمی‌ماند و توشه‌ای برای آخرتش پس‌انداز می‌کند.

اصلا این خدمتِ عاشقانه، پیر و جوان، زن و مرد و کارگر و کارمند نمی‌شناسد. کافی است نگاهی به دوروبَرتان، به هیاهوی مردم، به روضه‌های خانگی برپا‌شده، به مسیر‌های ورودی زائران پیاده، به مسجد محله و... بیندازید و خودتان از نزدیک، این مانور بزرگ خدمت را ببینید.

ما نیز این‌بار به مسجد امام‌حسن‌مجتبی (ع) رفته و با خانم‌های خانه‌دار و بسیجی محله پروین‌اعتصامی به گفتگو نشسته‌ایم؛ جمع بی‌ریایی که با تهیه دستکش‌های بافتنی، به استقبال زائران پیاده رفته‌اند تا زمان استقبال از آنها بگویند رَج‌به‌رَج دستکش‌ها را به مِهر امام خوبان برای بهترین مهمانانش بافته‌اند؛ آنهایی که سرما و راه طولانی سفر، حریفشان نشده است و پیاده، دل به جاده ولایت سپرده‌اند.

 

این خدمت، مرا یاد کار‌های گروهی دوران جنگ می‌اندازد

«صاحب خانی»، بانوی بسیجی پایگاه بسیجِ مسجد‌امام‌حسن‌مجتبی (ع)، کلاف سفیدی مقابلش گذاشته است و به‌سرعت دانه‌ها را درهم می‌اَندازد و می‌بافد. کِشباف ساق دستکش را به پایان رسانده و تصمیم گرفته است بافت ساده دستکش را آغاز کند.

او از حس‌و‌حالش درباره کاری که مشغول آن است، این‌طور می‌گوید: کار خیلی لذت‌بخشی است. مرا یاد کار‌های گروهی دوران جنگ تحمیلی می‌اندازد. ما آن زمان در تربت‌حیدریه بودیم.

او از فعالیت‌های فعلی پایگاه بسیجِ مسجد محله‌شان راضی است و عنوان می‌کند: از زمانی که خانم رستگار، فرمانده‌مان شده است، از فعالیت‌ها راضی هستم. چند جلسه کار گروهی برای دوخت جانماز، عروسک‌های آهوانه و... داشتیم و این‌بار هم بافت دستکش برای زائران پیاده امام‌رضا (ع).

این شهروند، کارش را به‌نیت ظهور امام‌زمان (عج) و سلامتی ایشان و زائران پیاده شروع کرده است و از خداوند می‌خواهد به او توفیق دهد که کار را تا پایان، به‌خوبی انجام دهد.

«خانی» در پایان صحبت‌هایش به فعالیت‌های همسرش در پایگاه بسیج شهیدقندی که مربوط به آقایان است، اشاره می‌کند و توضیح می‌دهد: همسرم، علی گنجی، ابتدا عضو فعال بود و بعد فرمانده همین پایگاه شد و از همین‌جا نیز به جبهه رفت. امیدوارم خداوند بازهم توفیق خدمت را نصیب هردوی ما بکند.

 

از این خدمت، هنر می‌آموزیم

نجمه گنجی، هم بانوی جوانی است که آمده است دستکش ببافد، اما تعداد محدود میله‌های بافتنی، بین او و بانوان بافنده، جدایی انداخته است! بانوان استقبال‌کننده از طرح بافت دستکش برای زائران پیاده، بسیار زیاد هستند که تعداد‌ی‌شان به‌دلیل نبود میله بافتنی، فقط به تماشا نشسته‌اند.

او که قبلا هم در کار‌های گروهی پایگاه بسیج، مانند دوخت جانماز شرکت کرده بود، از این‌گونه فعالیت‌ها راضی است و می‌گوید: چنین برنامه‌هایی درواقع یک تیر و دو نشان است؛ خانم‌ها هم به زائران پیاده خدمت می‌کنند و ثواب می‌برند هم هنر‌هایی را که بلد نیستند یا فراموش کرده‌اند، آموزش می‌بینند.

 

بانوان محله پروین اعتصامی برای زائران پیاده، میل بافتنی به دست گرفتند و دستکش بافتند

 

آن زمان به رزمنده‌ها خدمت می‌کردیم، حالا به زائران

«سلطنت حسینی»، یکی از مادربزرگ‌های این جمع صمیمی است که با نوه‌اش به مسجد آمده است. کار گروهی و صمیمیت این جمع، خاطره سال‌های جنگ را برایش تداعی می‌کند. در این‌باره بیان می‌کند: در زمان جنگ تحمیلی در نیشابور زندگی می‌کردیم.

ما و همسایه‌هایمان در خانه، نان می‌پختیم و در مسجد محله می‌گذاشتیم تا خودرو‌ها بیایند و نان‌ها را از آنجا به جبهه ببرند و به رزمنده‌ها برسانند. یکی دیگر از کارهایمان، جمع‌آوری و بسته‌بندی کلاه و هر لباس متناسب با نیاز رزمنده‌ها بود.

او با بیان اینکه آن سال‌ها همه‌اش خاطره بود، ادامه می‌دهد: بعد از آمدن به مشهد، فعالیت‌هایی را که در نیشابور انجام می‌دادم، رها نکردم و با عضویت در بسیج این پایگاه، کار‌های موردعلاقه‌ام را دنبال کردم. اکنون ۱۵، ۱۴ سال است که اینجا فعالیت می‌کنم و خاطره‌های خوشی از بودن در این جمع مثل اردوی راهیان نور، کلاس‌های گل‌سازی، ترمه‌دوزی و... دارم.

در زمان جنگ ما در خانه نان می‌پختیم و در مسجد می‌گذاشتیم تا خودروها بیایند و نان‌ها را به جبهه ببرند

 

درخواست بازگشایی ورودی مسدودِ بوستان ریحانه

این شهروند، انتقادی هم به مسدود شدن ورودی بوستان ریحانه دارد و می‌گوید: پیش از مسدود شدن ورودی بوستان که نزدیک خیابان احزاب و اُحد بود، با خانم‌های محله، گروهی به بوستان می‌رفتیم و از فضای مفرح و اختصاصی آنجا استفاده می‌کردیم. حالا مدتی است به‌بهانه تصادف، ورودی را مسدود و راه خانم‌ها را دور کرده‌اند، طوری‌که امکان پیاده رفتن به آنجا را نداریم.

حسینی از کسانی که این ورودی را مسدود کرده‌اند، خواسته‌ای دارد که آن را این‌طور بیان می‌کند: این در را مانند گذشته باز کنید و برای خطر‌های احتمالی آن، چاره دیگری بیندیشید. رفتن به این بوستان برای ما، هم امکان ورزش را فراهم می‌کرد هم دیدوبازدید، اما از وقتی که در بسته شده است، به‌دلیل دوری راه و بیماری‌هایی مثل دیسک کمر دیگر به آنجا نرفته‌ایم.

 

هم‌افزایی اهالی و آشنایی با اقتصاد مقاومتی

فهیمه پیکریان، راهنمای بانوان شرکت‌کننده در طرح بافت دستکش است.

او که پشتیبان مساجد منطقه ۷ در طرح‌های سازمان فرهنگی‌تفریحی شهرداری مشهد نیز هست، ما را این‌گونه از نتیجه کار خودجوشِ بانوان محله پروین‌اعتصامی، باخبر می‌کند: خانم‌ها با استفاده از کاموا‌هایی که در خانه داشته‌اند یا لباس‌های بافتنی که قابل استفاده نبوده ولی نخ آنها مناسب بافتنی بوده، بیش از ۱۵ جفت دستکش می‌بافند که همه را به زائران پیاده اهدا خواهند کرد. 

ما می‌خواهیم با این کار، بین اهالی محله هم‌افزایی ایجاد و در عمل، آنها را با اقتصادمقاومتی آشنا کنیم.

پشتیبان مساجد منطقه ۷ به سِری نخست طرح که در دهه کرامت و ویژه گروه سنی نوجوان و جوان به اجرا درآمد، اشاره و بیان می‌کند: در سری نخست، کودکان و نوجوانان با وسایل بازیافتی و استفاده‌نشدنی، وسایل تزیینی و جامدادی درست کرده و تعدادی از آنها را به دانش‌آموزان نیازمند اهدا کردند.

او در پایان، از حضور در جمع بانوان منطقه ۷ ابراز خرسندی می‌کند و می‌گوید: از این کار گروهی راضی بودم. خانم‌ها سعی می‌کردند اِشکال‌هایشان را بپرسند و آن را رفع کنند؛ به همین دلیل کار با سرعت خوبی پیش رفت.

* این گزارش سه شنبه، ۹ آذر ۹۵ در شماره ۲۱۸ شهرآرامحله منطقه ۷ چاپ شده است.  

آوا و نمــــــای شهر
03:44