امیرحسین عطایی از دهسالگی وارد باشگاه تکواندو شد و از همان موقع چنان به ورزش علاقه پیدا کرد که تا الان همچنان در این رشته ورزشی فعالیت میکند. او بسیاری از دوستانش را هم به ورزش علاقهمند و با خود همراه کرده است.
غلامرضا بلالی تعریف میکند: مردم لولههای آب را آوردند وسط خیابان و به عرض چیدند تا جلو حرکت تانکها را بگیرند. طلبهای رفت روی لوله تانک و رو به جمعیت انقلابیها گفت بروید که الان همه ما را همینجا میکشند.
در این سالها اسماعیل احمدی هیچوقت محصولاتش را در گلشهر نفروخته یا مثلا کسی از همسایهها برای سفارشی شخصی سراغش نیامده است. میگوید: مجبوریم به هر نوع شرایطی تن بدهیم تا تولیدات روی دستمان نماند.
کبری اکبری میگوید: دستمان تنگ بود. برای درستکردن جهاز به خیلیها رو انداختم، اما کمکی نکردند. همان موقع نذر کردم اگر بتوانم جهازی آبرومند به دخترانم بدهم، تا وقتی که در توانم باشد، به آنهایی که دختر شوهر میدهند، کمک کنم!
علی اسعدی، ورزشکار پرتلاش مشهدی اگرچه به آرزویش رسیده بود و موقعیت خوبی داشت اما یک تصمیم بزرگ گرفته بود و آن هم اعلام آمادگی و پذیرفتن اهدای اعضای بدن خود پساز مرگ بود.
طلعتخانم مادر شهید حسن قائمی است؛ پاسداری که از نخستین روزهای تأسیس سپاه پاسداران به این نهاد مردمی پیوست و در سال۵۹ با شروع جنگ به جبهههای غرب کشور رفت.
ساعتهای آفتابی وسیلهای برای تعیین زمان، به کمک موقعیت مکانی خورشید هستند و قدمت آنها هم به قرنها پیش برمیگردد، اما کاربرد اصلی ساعت آفتابی حرم مطهر برای تعیین دقیق قبله است.
علی دسترس میگوید: پویش «بافتنیهای گرهگشا» با حضور خانمهای محله در مساجد اجرا شد و تصور نمیکردیم تا این اندازه خانمها پای کار باشند. نیتمان در این پویش این بود هر گرهی که میزنیم، گرهی از مشکل مسلمانی باز شود.
سفارشهایی که مریم خانم در حال حاضر مشغول بافتن آنهاست مربوط به مشتریان خارج از کشور است. میگوید: مدارک و سوابق کاریام را در سایتهای مخصوصی که برای ارائه هنر و تواناییهاست بارگذاری کردم.