آنطورکه حسینعلی متمدنمارشک توضیح میدهد، از وقتی قیمت سماور دو قِران بود تا حالا که چندمیلیونی شده، پای سماور است، اما ۱۰سالی هست که دیگر تولید نمیکند و صرفا مشغول تعمیرات است.
اگرچه ظاهر مغازه حاجمحمدحسین بسیار امروزی و مدرن بهنظر میرسد، بهگواه اهالی و قدیمیهای این محله، او اولین سماورسازی بوده است که در خیابان موحدین کارش را شروع میکند.
غلامعلی مرتضایی جدا از تلاشهایی که برای تیم فوتسال و کارخانه فرشآرای مشهد داشته به نوعی تاریخ زنده تاکسیرانی مشهد است.
جواد عاقلی یکی از آخرین تعمیرکاران سماورهای قدیمی محله چهنو است که سابقه پنجاهساله او و پدرش باعث شده غالبا او را به نام جواد چراغساز بشناسند.
وقتی خبردار میشدم کسی سماوری خاص دارد، آب دستم بود زمین میگذاشتم و سر قرار حاضر میشدم تا آن سماور را از نزدیک ببینم. گاه برای خریدش تا تاجیکستان و افغانستان هم میرفتم.
جاده سیمان هنوز خاکی بود و حالت روستایی و کشاورزی داشت، اما حاجی و آن چندنفر تصمیمشان را گرفته بودند؛ اینکه هرطور شده است، کارگاه سماورسازی راه بیفتد: یک سمت روستای دهرود بود و سمت مقابل آن تا چشم کار میکرد، زمین کشاورزی و باغ. مرغداری بزرگی هم اول جاده بود که الان جای آن را درمانگاه قمربنیهاشم(ع) گرفته است. کار ما احتیاج به برق دارد. به همین دلیل اول رفتیم شرکت برق. گفتند برق روستا به کدخدای ده فروخته شده است. موافقت کدخدا را گرفتیم و کارمان را در زمینی به مساحت 750متر شروع کردیم و کمکم به اینجا رسید.