خشکسالی و افزایش قیمت علوفه باعث شدهاست برخی از اهالی قرقی عطای دامداری را به لقایش ببخشند.
وجه تسمیه قرقی به دیواری برمیگردد که در گذشته دور روستا کشیده شده بود و به همین واسطه کسی بهجز اهالی اجازه ورود به روستا را نداشت و در اصطلاح قرق شده بود. اهالی روستا به محافظت و مقاومت معروف بودند، از آن همه شکوه فقط یک برج مانده است که آن را «یکلنگه» مینامند.
حاج حسن حشمتینیا، از بزرگان و ریشسفیدان قرقی از رسمی قدیمی اینطور میگوید: اگر گوسفند در سال گردش بیرون از آغل باشد، سال آینده که بیاید دیگر لازم نیست برایش علوفه تهیه کنی.
بیشتر به مناره شبیه هستند تا دودکش. شاید اگر توریستی گذرش به مشهد بیفتد و برایش توضیح بدهیم که اینها دودکش کورههای آجرپزی هستند، فکر کند او را دست انداختهایم.
بیشتر از شلۀ نذری خانوادۀ ناصریان، تنور نانپزیشان معروف است که زنهای محله برای چسباندن یکنان به دیوارۀ آن صف میکشند.
مهدی کشمیری، نوجوان سیزدهساله محله قرقی ، مرغداری کوچکی را راه انداخته است و برای خودش درآمد دارد.
مهسا مجتهدزاده که در یکی از خیریههای قرقی کار میکند از آلمان به ایران برگشته تا بتواند قدمی برای افزایش آگاهی همشهریهایش بردارد.
در توسعه مشهد دهه۳۰ یک واحد صنعتی و همت کارکنان آن نقش پررنگی داشت؛ کارخانهای که شکلگیری آن به سفر زیارتی رئیس اسبق اداره معادن کشور به مشهد برمیگردد.