خیریه رویش در بنبست یکی از کوچههای یکمتری انتهای جادهسیمان (قرقی) قرار گرفته، اما گشاینده بنبستهای زندگی مردم منطقه و رویش دوباره آنها از دل مشکلات است.
وجه تسمیه قرقی به دیواری برمیگردد که در گذشته دور روستا کشیده شده بود و به همین واسطه کسی بهجز اهالی اجازه ورود به روستا را نداشت و در اصطلاح قرق شده بود. اهالی روستا به محافظت و مقاومت معروف بودند، از آن همه شکوه فقط یک برج مانده است که آن را «یکلنگه» مینامند.

آرایشگاه متفاوت داییقاسم در جاده سیمان با ذوق خودش تبدیل به موزه نگهداری اشیای قدیمی شدهاست.
ریشسفیدان قدیمی منطقه، روایتهایی شنیدنی بیان میکنند از استقرار نادرشاه افشار و لشکرش در این محل و نگهداری سریر یا تخت طاووس، تخت پادشاهی محمد بابری، پادشاه هند که نادرشاه آن را به غنیمت آورد.
نسلی که به آبوهوای اینجا عادت دارند و هویت خود را در قرقی شناختهاند، دل به شهر و زندگی شهری نمیدهند.
خشکسالی و افزایش قیمت علوفه باعث شدهاست برخی از اهالی قرقی عطای دامداری را به لقایش ببخشند.
حاج حسن حشمتینیا، از بزرگان و ریشسفیدان قرقی از رسمی قدیمی اینطور میگوید: اگر گوسفند در سال گردش بیرون از آغل باشد، سال آینده که بیاید دیگر لازم نیست برایش علوفه تهیه کنی.
بیشتر به مناره شبیه هستند تا دودکش. شاید اگر توریستی گذرش به مشهد بیفتد و برایش توضیح بدهیم که اینها دودکش کورههای آجرپزی هستند، فکر کند او را دست انداختهایم.