عباس شیبانی، سرهنگ محله سجاد که این روزها به واسطه فشارهای جنگی و اثر گازهای شیمیایی نابینا شده است، روزگاری نگهداری از ۲ هزار اسیر عراقی را بهعهده داشته، آنهم در حالی که سربازانش حتی فشنگ نداشتند.
جانباز هادی نعمتی، از ابتدای جنگ تا سال ۷۱ در مناطق جنگی بوده و خاطرات او تاریخ شفاهی جنگ تحمیلی است.
صحبتهای فضلالله برهانی شهروند محله بهشت خاطرات بسیاری از همدلی مشهدیها در زمان جنگ تحمیلی دارد. او میگوید: پولدار و بیپول نداشتیم وهر کسی به اندازه وسع و تواناییاش کمک میکرد.
علیرضا نجفی ۱۵ سال بیشتر نداشته که از پشت نیمکت مدرسه بلند میشود و روی تختهسیاه کلاس مینویسد: «من سرباز وطنم.»
عباسعلی عباسزاده آنقدر به خودش دستمال بسته تا خونریزی نکند مثل یک درخت لته شده اما با خودش میگوید: اگر اینجا بمانی یا اسیر میشوی یا شهید و زن و پنج بچهات بی کس و کار میمانند.
تعداد شهدای مشهد در آزادسازی خرمشهر ۱۵ نفر بود. قرار بود شهدا از مسجد بنّاها تشییع شوند. آن روز کوچه تنباکوچی از جمعیت، سیاه میزد. من و مادرش حتی نتوانستیم بهخاطر شلوغی، یکبار دیگر پسرمان را ببینیم.
شهید محمود ایمانیمقدم فیلمبردار و عکاس مناطق جنگی بود. آخرین اثر او بعد از شهادتش در جشنوارۀ فیلم «جوان» جایزه برد.