رزمنده

به تمام آرزوهایم رسیده‌ام!
سیدمحمد جعفری‌زاوه نه سرمایه پدری داشته و نه کسی به او کمک کرده است. یک اتفاق باعث شده در چهارده‌سالگی، درسش را برای همیشه رها کند و بعد از مدت کوتاهی وارد بازار کارشود.
مترجم صلیب سرخ
محمدرضا حائری‌زاده، با یادگیری زبان انگلیسی، فرانسه و عربی، کمک بزرگی برای ارتباط‌‌‍گیری اسیران ایرانی اردوگاه با صلیب سرخ می‌کند.
عراقی‌ها سه بار از کنارم گذشتند و فکر کردند مُردم!
صبح روز بعد از عملیات عملیات والفجر۴ وقتی «ابراهیم عکسی» به هوش می‌آید متوجه می‌شود در جای جوی مانندی گیر افتاده و اطراف او را عراقی‌ها محاصره کرده‌اند.
هرچه به پدرم می‌گفتم من زنده‌ام باور نمی‌کرد!
پلاکم را با رزمنده ‌ای به نام علم‌الهدی عوض کردم. خبر نداشتیم این پلاک‌ها کد دارد و راه شناسایی رزمنده است بعد از شهادت. حالا آن بنده خدا شهید شده بود و کدش هم به نام من بود.
دو روایت از آغاز و پایان جنگ
جنگ یک هفته‌ای صدام، ۸ سال طول کشید و بالاخره در تیرماه ۱۳۶۷ قطعنامه ۵۹۸ امضا شد و یک ماه بعدش هم آتش بس برقرار و جنگ تمام شد.
خاطرات سخت مجنون
وقتی پایان جنگ از رادیو اعلام شد، بهت‌زده‌ گوشه‌ای نشسته بودم و به چند متر آن‌ طرف‌تر نگاه می‌کردم که ‌سربازهای عراقی در‌کنار سنگرهای خود قدم می‌زدند.
نقش راه آهنی‌ها در دفاع مقدس
یکی از آن ماجرا‌هایی که در طول سال‌های پس از دفاع مقدس گم شده، نقش راه‌آهن و کارمندان آن در پشتیبانی از جنگ تحمیلی بوده است.