فاطمه معتمدی و همپیمانانش یک گالری هنری راهاندازی کردهاند که هم نمایشگاه آثار او و همکارانش است، هم محل آموزش به هنرجویان و همهروزه در معرض بازدید و تحسین مسافرانِ ایستگاه قطار شهری بسیج قرار میگیرد.
جواد حجتی میگوید: در گذشته میل سرمهدان برنجی بود و از پاکستان وارد کشور میشد. پدرم به فکر تولید آن افتاد. او در انبارهای چوب اطراف مشهد، چوبهای سپیدار را برای کار انتخاب میکرد.
بیش از ۳۳سال از همنشینی راضیه عطار با هنر میگذرد و حالا هنر شده بخشی از پازل زندگیاش. تاکنون خیلیها زیرنظر این بانوی هنرمند محلهمان موفق به دریافت گواهینامه بینالمللی فنیوحرفهای شدهاند.
این هنرمند میگوید: کارم در دوبی گرفته بود اما یک شب قبل از اینکه بروم روی صحنه، برادر بزرگترم زنگ زد و ورق زندگیام برگشت. وقتی شنیدم پدر و مادرم از دوری من گریه میکنند، برنامههایم را در دوبی لغو کردم.
آقا و خانم کرمی توانستهاند با راهاندازی کارگاه هنری زمینه اشتغال فرزندانشان را فراهم کنند. کارگاه ی که در آن از نقاشی بگیر تا سفالسازی و مجسمهسازی و حجاری روی سنگ انجام میشود.
قدر مسلم آن است که مشهد، دستکم تا دوره تیموری، کارگاه کاشیسازی نداشته است و کاشیهای مربوطبه قبل از این دوره، در شهرهای دیگر ساخته و به مشهد حمل میشدند. کارگاه خاندان ابوطاهر در کاشان، در این دوره، یکی از مراکز مهم تولید کاشی در ایران بود.
وقتی آذر ظریفمحبی برای اولینبار وارد خانه همسر میشود، فرشی دستباف پیش پایش پهن میکنند. طرح و نقش این فرش که هنر دست مادرشوهر است او را علاقهمند به هنر قالیبافی میکند.