اهالی محله کنهبیست حالا پس از گذشت سالها به گروهی همدل و همراه تبدیل شدهاند تا آیین هر ساله محرم را در کنار هم به بهترین شکل برگزار کنند.
آیینی که از سال58 در این محله اجرا میشود و آنها تمام تلاششان را برای برپایی و زنده نگهداشتن آن میکنند. سه سال پیش که کرونا بساط مراسم را جمع کرد و در مساجد را بست، آنها دست روی دست نگذاشتند. به دنبال فضایی روباز گشتند تا با رعایت پروتکلها رسم هر ساله را اجرا کنند. سرانجام دو کوچه بالاتر از مسجد بنی هاشم(ع) به مدرسه منظومه دانش رسیدند.
                سال ۱۲۰۹ خورشیدی که آقا محمد خان قاجار بــعــــد از شــکــست لطفــعلی خــان و فتح کرمان، دست لشکریانش را در تجاوز و غارت مردم باز می گذارد، عده ای از مردم این شهر برای حفظ جان و ناموسشان و بر سر ارادتی که به امام رضا(ع) دارند، به مشهد مهاجرت می کنند و همه در یک محله ساکن می شوند؛ محله «قبر میر» پایین خیابان( بولوار شارستان خیابانشوشتری8). مدتی که از استقرارشان می گذرد و زندگی روال عادی می یابد، تصمیم می گیرند حسینیه ای را برای  عزاداری هایشان بنا کنند.این بنا اولین بنای حسینیه ای است که همه به نام حسینیه کرمانی های مقیم مشهد می شناسند.
                هر سال هزاران نفر برای تماشای مراسم شبیهخوانی محله قرقی زیر پرچم هیئت متحده ابوالفضلی جمع میشوند.
                آقا یدالله سالها شله و حلیم هیئت را میپخت وتا 15دیگ و حتی بیشتر را هم میتوانست آماده کند. نه فقط شله و حلیم بلکه برای هیئت آبگوشت و غذاهای پلویی را هم خیلی خوب درست میکرد. کم کم آوازه او در غذا درستکردن در هیئتها پیچید و خیلی از محلههای دیگر مشهد هم غذای هیئت و میهمانیهایشان را به او میسپردند.
                زینالعابدین سراجی یکی از قدیمیترین روضهخوانهای خیابان توس85 بود. خودش در مصاحبه آخرش گفت 88سال دارد و نزدیک به 38سال در محله زرکش زندگی کرده است. اما هنوز آرامش روستای کودکیاش رویین اسفراین را فراموش نکرده است. صدای آقا زینالعابدین هنوز توی گوشم مانده است: روستای ما به شکل پلکانی بود، روستایی در درهای سرسبز که زمستانهای پربرف و سردی داشت و تابستانهای معتدل. در این روستا چهار اصله درخت چنار با قدمتی پانصدساله وجود دارد.او دهساله بود که پدر دستش را گرفت و به مکتبخانه فرستاد:معلم مکتب وقتی قرآن میخواندم تشویقم میکرد و میگفت زینالعابدین صدای خوبی داری. من هم از تعریف میرزا جلو بچهها ذوق میکردم.
                 داستان حسینیه ممد(محمد) سرخه شنیدن دارد. حسینیهای که 100سال پیش ساخته شده و یکی از حسینیههای بهنام محله عیدگاه است. دلیل انتخاب این حسینیه معماری آن نیست، چرا که این حسینیه معماری خاص یا معمار بهنامی ندارد، بلکه دلیلش به خاطر نام حسینیه است. حسینیهای که تا دلتان بخواهد، حرف و روایت دارد. روایتها از بانی و خیری که اتفاقا مشهدی هم نبوده و در این شهر غریب بوده است
                سید محمد تقی رضوی، مداح قدیمی چهاربرج را همه اهالی محل میشناسند و بارها و بارها همراه و همگام با مداحیهای سوزناکش  عزاداری  و سینهزنی کردهاند، سید که بیش از 50سال از عمرش را به مداحی برای امام حسین(ع) گذرانده، معتقد است که با نظر و لطف امام رضا(ع)، نوکری خانه و مداحی در وصف ارباب نصیب او شده است. سید چهاربرجی شاگردان زیادی را تربیت کرده که هرکدام از آنها الان برای خودشان یک پا مداح هستند، علی اسلامی نژاد یکی از این افراد است که از سن 12سالگی مداحی را آغاز کرده و علمگردانی هم میکند. این دو مداح از دونسل متفاوت، ما را با آداب و رسوم اهالی چهابرج در آغاز ماه محرم و  عزاداری  امام حسین(ع) آشنا میکنند. 
                





