هنگامی که در مراسم 95سالگی کتابخانه، صحبت از چگونگی تشکیل آن میشود هیچ فردی بهتر از مریم جمیلی، مسئول فعلی کتابخانه، تاریخچه آن را نمیتواند بگوید. او با استناد به دفتری بزرگ و قدیمی که در این کتابخانه به قلم رمضانعلی شاکری وجود دارد، برای حاضران میخواند: «در سال 1300هجری شمسی بخشنامهای از طرف وزارت فرهنگ صادر شد و به ادارات معارف توصیه شد برای روشنشدن افکار عمومی در هر جا امکان داشته باشد کتابخانهای تأسیس کنند ولی در ضمن همان دستور یادآور شده بود که وزارت فرهنگ برای اینکار اعتباری ندارد و باید از مساعدت خیرخواهان استفاده کنند.»
آپارتمانهای مرتفع از قدیمیترین و در نوع خود منحصربهفردترین بناهایی است که در اوایل دهه50 و تقریبا همزمان با مجموعه آپارتمانهای ششصد دستگاه افتتاح و بهرهبرداری شد.
کوچه امامخمینی24 را قدیمیها بهنام کوچه «سینما آسیا» میشناسند؛ سینمایی که زمانی پاتوق جوانان مشهدی بود. آنطور که میگویند، این کوچه امتداد خیابان ارگ قدیم بوده است. این معبر که از سمت دیگر آن «آخوند خراسانی9» نامگذاری شده است، کوچهای باریک ولی پرجنبوجوش و تاریخی است. از بناهای بهجامانده در این کوچه میتوان به مطب دکتر اسکندری اشاره کرد. البته چند ساختمان مربوط به دهه چهل مانند بیمه ایران و خانه شالچی هنوز در این خیابان قرار دارند.
تا پیشاز دهه پنجاه، چند گودال بزرگ در اطراف حرممطهر قرار داشت که یکی از آنها «گودال نمازگاه» در اطراف پنجراه پایینخیابان، درست در انتهای کوچه کنونی 17شهریورشمالی یک بود؛ گودالی بزرگ که طبق گفتههای حاجآقا محسنی، از قدیمیهای پایینخیابان، محل برگزاری نمازجماعت، بهخصوص در عیدها بود و مردم برای ورود و خروج از آن باید از پله استفاده میکردند. نام این گودال با پرشدنش در اواخر دهه1350 بین مردم بهمرور کمرنگ شد.
خانه موسوی (پریشانی) یکی از خانههای قدیمی و تاریخی مشهد است که در سال 1384 در فهرست آثار ملی قرار گرفت. تمام شهرت این خانه قدیمی و تاریخی به هنر و معماری خاص آن است که توسط صاحب اولیه این خانه با نهایت وسواس و ریزبینی در جایجای آن مشهود است.
خانه موسوی (پریشانی) انتهای خیابان نوغان 6، کوچه محمدزاده قرار دارد و شکوه و جلال اولیه خود را از دست داده است اما اگر عینک زیبابینی به چشم بزنید و گرد و غبار ناملایمات روزگار را با دست از آینه نمایش پاک کنید، حتما زیباییهای این خانه را خواهید دید.
ابتدای دهه 50 بود که هواشناسی در ایران رواج یافت. تا قبل از آن پیشبینی هوا برای کسی مهم نبود. کشاورزان برای کاشت و برداشتهای خود به شیوههای سنتی عمل میکردند و مردم عادی هم کارها و فعالیتهای مهمشان را به قضا و قدر میسپردند؛ اما بعد از سال 50 برای عموم مردم و کشاورزان پیشبینی کارشناسان آبوهواشناسی مهم شد.
تا قبل از آن پیشبینی هوا فقط به درد فرودگاهها و خلبانان میخورد؛ اگرچه که بیش از 70 درصد خلبانان باز هم به حس ششم خودشان اعتماد و پرواز میکردند. آن روزها فقط فشار هوا، رطوبت، دما، سرعت و سمت و سوی باد برای فرودگاهها برای پرواز مهم بود.
ما تنها نسلی نیستیم که درگیر بیماری واگیردار شدهایم. بیماریهای واگیردار بارها در طول تاریخ مثل بختک روی سر مردم ظاهر شده و آنها را به مبارزه طلبیده است.