تاریخ شفاهی

کوچه بینادل،باغ اعتضادی که ترک‌ها ساکنش شدند
از زمانی که اطراف بالاخیابان را باغ‌ها پر‌می‌کردند، خیلی سال گذشته‌است و امیرحسن میری برای گفتن از قدیم کوچه به همین باغ‌ها اشاره می‌کند: در دهه1330 وقتی قبض آب به خانه ما در کوچه بینادل می‌آمد، در قسمت نشانی نام باغ اعتضاد همراه با پلاک و فرعی نوشته شده‌بود. گویا در گذشته‌های دور این محدوده باغ‌های اعتضاد رضوی‌ها بود.
«طاش»؛ نخستین مجتمع مسکونی محدوده الهیه سال ۷۹ ساخته شد
ساکنان اولیه بدون برق، گاز و تلفن در آن ساکن شده بودند. اکنون این مجتمع در میان آبادی‌ها و ساختمان‌های نوساز الهیه و اقدسیه رنگ باخته و مشکلات آن‌زمانش که دوری از مناطق مسکونی و تجاری بوده، برطرف شده و مشکلاتی ازجمله فرسودگی جایش را گرفته است. تعداد زیادی از ساکنان آن‌زمان نقل مکان کرده‌اند، اما بسیاری از آن‌ها در قید حیات هستند و خاطرات شنیدنی و جالبی دارند.
خاندان وفادار دارالضیافه
خاندان دارالضیافه‌ای‌ها که نسلشان به امام جواد(ع) می‌‌رسد، از زمان ساخت دارالضیافه تا چند سال پیش در آن خدمت می‌‌کرده‌‌اند و رابطه عاطفی عمیقی با نام خانوادگی‌شان دارند.
خیابان صیادشیرازی8،کوچه سبز صیاد 
خیابان «صیاد شیرازی8» یکی از معابر اصلی محله آب و برق است که از بولوار شهید صیادشیرازی به خیابان حافظ و بولوار شهید صارمی امتداد دارد. این خیابان با اجرای نمیه کاره طرح تعریض در حال حاضر حالت دندان‌موشی پیدا کرده و بهسازی آن در انتظار عقب‌نشینی تمام املاک است.
اولین تلویزیون محله را داشتیم
محمود رضوی می‌گوید: یکی از خصوصیات محله‌های قدیمی مانند محله ما که از قدیم «نه‌دره» نام داشت و قدمت زیادی دارد، این است که مردم هوای همدیگر را دارند. پدر من هم هوای مردم را داشت و دلش می‌خواست خانه‌اش پررفت و آمد باشد. همسایه‌ها می‌آمدند با کاسه‌های تخمه، با بچه‌های قد و نیم‌قد، مادرم خسته می‌شد و گاهی اعتراض می‌کرد اما به ما بچه‌ها خیلی خوش می‌گذشت.
دکتر ابوالفضل حسن آبادی؛ مرد اول تاریخ شفاهی خراسان
حدود15سال پژوهش در زمینه تاریخ شفاهی خراسان و مشهد دارد. 22هزار مصاحبه درباره خراسان در دوران مدیریت او در مرکز اسناد گردآوری شده است که 14هزار گفت‌وگو فقط خاص مشهد است. او دارای چندین مقام برتر در جشنواره‌های متعدد مرتبط با تاریخ شفاهی است و از سویی نفر اول تاریخ شفاهی خراسان محسوب می‌شود و عضو هیئت مدیره انجمن تاریخ شفاهی کشور است.
گوهر«گوهرشاد»هنوز می‌درخشد
گوهرشادآغا وقتی در 33سالگی پایش به مشهد رسید، هنوز جوهر مهر پادشاهی شاهرخ گورکانی بر پادشاهی ایران خشک نشده بود و خراسان روزهای آشفته‌اش را سپری می‌کرد. باوجود این، او با محکم‌شدن فرمانروایی پسرش سلطان ابراهیم بر شیراز، با خواهر و مادرش راهی مشهد شد و در این شهر کلنگ ساخت بزرگ‌ترین مسجد را بر زمین زد.