چوب های شعله وری که حالا حدود دو قرن است در پستوی خانههای ما جا خوش کردهاند و نورشان، قصههای تاریخی زیادی را رقم زده است، روزگاری جزو صنایع مهم این شهر بوده است. تاریخچه کبریت از سالهای آغازین 1200خورشیدی آغاز میشود و تا امروز همچنان پابرجاست.
«ممتحنالدوله»، از رجال ناصری، در باب ورود کبریت به ایران نوشته است: «اولین دفعه که کبریت به ایران آمد، شخصی به نام اسماعیلآتش، کبریتها را در دست میگرفت و فریاد میکشید با آتش، آتش درست میکنم.»
آری، درست شنیدید با آتش، آتشدرستکردن در آن سالها برای ایرانیان آنچنان آشنا نبود اما بازار کبریت وارداتی برای اعیان و اشراف داغ داغ بود و ایران، مشتری پروپاقرص کبریت اتریش، سوئد و روسیه. سالها بعدولی بالاخره نخستین جرقههای احداث کارخانه کبریتسازی درایرانِ سال 1276خورشیدی زده شد و با کمک سرمایهگذاران روسی، نخستین کارخانه کبریتسازی درکشور پا گرفت.
براساس آنچه در کتاب «تاریخ اقتصادی مشهد» آمده است، نخستین پیشنهاد برای تأسیس کارخانه در سال ۱۳۰۵خورشیدی توسط «میرزامحمد دانش» مطرح میشود و او درخواست این امتیاز را همان سال به وزارت فلاحت و فواید ارائه میکند که قبول میافتد و امتیاز تأسیس این کارخانه را مطابق مواد و شرایط امتیاز کبریت سازی آذربایجان، مصوب ۱۵ دی ۱۳۰۱خورشیدی برای مدت ۱۵ سال به میرزا محمد دانش و برادرش، علی صدرالتجار، میدهند.
این اتفاق بارقه امیدی بود و با رضایت درباریان رو به رو میشود زیرا متمولین خراسان امیدوار بودند برادران دانش و صدرالتجار بتوانند با تأسیس مؤسسه های مفید اقتصادی در خراسان، ملت را از زیر بار کمرشکن واردات خارجی رها کنند اما به نظر می رسد به ایستگاه نهایی نمیرسد و امتیاز میرزا محمد دانش به کارخانه تبدیل نمیشود.
در این دوران که هنوز امتیاز تأسیس کبریت خراسان صورت عملی نیافته بود، کبریت تبریز در بازار مشهد، خرید وفروش می شده است. این کارخانه کبریت برای رقابت با کبریت های فرنگی، تبلیغات خود را با رنگ وبوی وطن پرستی توأم میکرد که راهکار مناسبی بود و سبب شد جایش در دل ایرانیان باز شود.
برای نمونه در یکی از تبلیغات این کارخانه که ۱۲ اردیبهشت ۱۳۰۶خورشیدی در روزنامه «آزادی» منتشر شده، آمده است: «ایرانی وطن پرست تا کبریت وطنی تبریز باشد، کبریت دیگری خریداری نخواهد کرد.»
در همین دوران(دهه نخست اول قرن چهارده) که هنوز طرح کارخانه در حد یک قانون تصویب شده روی کاغذ بود، به دلیل واردات، قیمت کبریت در بازار مشهد چندان باثبات نبود. در سال های ۱۳۱۰ تا 1311 خورشیدی، قیمت کبریت به دلیل محدودیت واردات و افزایش تعرفه گمرکی به شدت افزایش مییابدو بحرانی در بازار به وجود میآید.
خرداد ۱۳۱۱ خورشیدی قیمت کبریت داخلی و خارجی در مشهد به هر قوطی ۶ شاهی رسید. در واقع یکی از علل اصلی گرانی کبریت در مشهد، احتکار بود
دامنه اعتراض ها بالا میگیرد تا جایی که روزنامه آزادی در یادداشتی با عنوان «تقلب تا کی؟» به این موضوع میپردازد. در این یادداشت، علت اصلی افزایش قیمت کبریت، گران فروشی تجار و افزایش عوارض دولت عنوان شده بود. با این حال تجار زیر بار نمی رفتند و علت گرانی را وجود بازار مصرف در شهر و نایاب شدن کبریت می دانستند.
خرداد ۱۳۱۱ خورشیدی قیمت کبریت داخلی و خارجی در مشهد به هر قوطی ۶ شاهی رسید. در واقع یکی از علل اصلی گرانی کبریت در مشهد، احتکار بود. در همین راستا موسی خان جوان، رئیس بلدیه مشهد، دهم مرداد 1311 اعلام کرد که قیمت مقطوع فروش کبریت هر قوطی ۵ دینار تعیین شده است.
این اطلاعیه به فروشندگان هشدار داد هر کس از این نرخ تخلف کند، مورد تعقیب قرار خواهد گرفت. در این میان یک راهکار دیگر نیز برای جلوگیری از احتکار ارائه شد و آن تأسیس کارخانه، به عنوان تنها راه تأمین احتیاجات داخلی بود.
بر اساس اسناد، پس از این و در سال های ۱۳۱۲ تا ۱۳۱۳ خورشیدی که تولیدات داخلی جواب گوی نیاز مصرفی نبوده، دولت مجبورمیشود چند هزار صندوق کبریت از شوروی وارد کند. در چنین شرایطی، حاج کاظم کوزه کنانی در آذ ر ۱۳۱۳خورشیدی تقاضای تأسیس کارخانه کبریت سازی را دوباره مطرح میکند امااداره صناعت و فلاحت با احداث کارخانه جدید کبریت موافقت نمیکند. گویا علت موافقت نکردن با این تقاضا، کمیابی چوب در اطراف مشهد عنوان شده که از قراری درست نبوده است.
چندی بعد کبریت تابان شاهرود اواخر شهریور ۱۳۱۴خورشیدی توسط چند تاجر خراسانی، تولید و وارد بازار مشهد میشود و در دسترس مردم قرار میگیرد. روزنامه «شهامت» اقدامات این گونه تجار وطن پرست را در خور تشویق و تمجید میداند ، از اهالی خراسان میخواهد برای تشویق هم که شده از این گونه مؤسسات ملی حمایت کنند.
در نهایت پس از فراز و فرودهای بسیار، میرزا محمددانش میتواند امتیاز تاسیس کارخانه کبریت را در شهریور ۱۳۲۰خورشیدی برای مشهددریافت کند. در ادامه این اتفاق، ورود کبریت خارجی ممنوع میشود تاطی سال های ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۰ چندین کارخانه کبریت سازی دستی در مشهد پا بگیرند که کازرونی، اعلا، توفیق، تجارتی و صنعتی، پرتو، روشن، سهامی و عقاب، مهم ترین آن بودند
اما کارخانه کبریت گلسرخ مشهد که در تابستان ۱۳۲۰خورشیدی تأسیس شده بوده نخستین آنهاست که ظاهرا به پاکستان هم صادر می شده است. ناگفته نماند کبریت روشن هم که به صورت سهامی و با سرمایه 600هزار ریال در سال ۱۳۲۳تأسیس شد، نمونه های صادراتی برای پاکستان داشت.
کبریت سازی اعلا ی مشهد نیز در سال ۱۳۲۴ تأسیس میشود. مهدی سیدی در کتاب «راهنمای کبریت ایران»، این کارخانه را متفاوت از کارخانه «کازرونی» دانسته ولی درچاپ دوم راهنمای کبریت آن را اصلاح کرده است و نوشته کبریت اعلا، به نام «کازرونی» هم شناخته می شود.
در سال ۱۳۲۵ تعداد بیشتری کارخانه کبریت سازی در مشهد تأسیس میشود. به عنوان مثال کارخانه پرتو مشهد در همین سال راه اندازی و بخشی از تولیداتش صادر می شده است
احتمالا این کارخانه متعلق به حاج علی کازرونی، تاجر معروف یزدی، مقیم مشهد بوده است که در ۱۸ دی ۱۳۲۵ قصد داشته با استفاده از روشنایی برق، کارگرانش را به صورت شبانه روزی(شب تا صبح)به کاربگیرد که به دلیل موافقت نکردن کارخانه برق خسروی، این امر ممکن نشد.
در ادامه اینها،کارخانه کبریت سازی دیگری به نام اعلا نیز در مشهد فعالیت می کرده که براساس مُهر آن، در سال ۱۳۳۷تأسیس شده و در چهار راه بی سیم قرار داشته است. در سال ۱۳۲۵ تعداد بیشتری کارخانه کبریت سازی در مشهد تأسیس میشود. به عنوان مثال کارخانه پرتو مشهد در همین سال راه اندازی و بخشی از تولیداتش صادر می شده است.
همچنین کارخانه سهامی مشهد وابسته به شرکت سهامی «پخش توتون چپق و نیمکوب استان نهم» نیز با مدیریت سیدعلی اصغر سیدین فعالیت می کرده است. کارخانه کبریت عقاب و کبریت شرکت تجارتی و صنعتی خراسان مشهد نیز در سال ۱۳۲۵ تأسیس شدند. برخی از این کارخانه ها خیلی زود تعطیل شدند ولی به طور قطعی در اواخر اسفند ۱۳۲۵ سه کارخانه کبریت سازی روشن، اعلا و کازرونی در مشهد فعال بوده است.
کارخانهها تاسیس میشوند اما خالی از مشکل نیستند. اسناد نشان میدهد، مشکلات کارخانه های کبریت سازی مشهد از سال ۱۳۲۵به بعد، شامل سه حوزه بوده است: رقابت نکردن با رقبای داخلی، جنبه اشتغال زایی برای زنان و کودکان و تعطیلی به خاطر اعتراض های مردمی و قرار گرفتن در بافت مسکونی.
برای نمونه ،کارخانه کبریت سازی و چوب بری سهامی متعلق به آقای سیدین و شرکا در کوچه حمام مستشار (خیابان حر13 امروزی (شهید سیدمحمد موسوی نژاد ) یا کوچه شاهزاده سالار مظفر واقع بوده است که اهالی ساکن در اطراف این کارخانه بین سال های ۱۳۲۷ و ۱۳۲۸ به دلیل خطرات احتمالی آن شکایت های متعددی نوشته ، خواستار تعطیلی آن میشوندولی بالاخره مقرر میکنند کارخانه به محل دیگری منتقل شود.
در کارخانه کبریت سازی سهامی مشهد بیش از ۱۵۰ کارگر به اضافه ۵۰سرکارگر مشغول کار بودهاند که به دلیل اعتراض مردم و تعطیلی کارخانه بیکار میشوند
در این راستا هشتم تیر ۱۳۲۸ کاروان سرای سبزواری واقع در خیابان شرقی میدان دوچرخه برای محل کارخانه معرفی میشود که طبق نظر کارشناس شهرداری چون محل مذکور در گذشته شرکت کبریت سازی بوده و اتصالی به منازل مسکونی نداشته، انتقال کارخانه به آنجا مانعی ندارد. (این مکان پس از شهریور ۱۳۲۰ به گاراژ یکی از شرکت های حمل ونقل تبدیل شده و پس از آن کارخانه هم کبریت سازی حریری در آنجا مشغول به کار بود.)
در کارخانه کبریت سازی سهامی مشهد بیش از ۱۵۰ کارگر به اضافه ۵۰سرکارگر مشغول کار بودهاند که به دلیل اعتراض مردم و تعطیلی کارخانه بیکار میشوند. برخی از کارخانه ها نظیر روشن، محل فعالیت خود را به خارج از شهر منتقل میکنندو بقیه کارخانه ها نیز چون به صورت دستی فعالیت می کردند، به دلیل وفور کبریت های ماشینی زنجان و تبریز و ... و نداشتن صرفه اقتصادی برای متصدیانشان، تعطیل میشوند.
کارگران کارخانه کبریت سازی روشن (حدود 200 زن و مرد) که احتمالا سال ۱۳۲۴ تأسیس و در اسفند ۱۳۲۷ تعطیل شد، از این کارخانه شاکی بودند که صاحب کارخانه پس از چندسال کار آن ها را بیکار کرده است و مدعی بودند به واسطه ورود کبریت های سایر شهرها به مشهد و کسادی بازار تولید، بیکار شده اند.
در واقع یکی از علل عدم توان رقابت کارخانه های کبریت سازی مشهد با رقبای خود در زنجان و تبریز، ضعف استفاده از فناوری بوده است. صنایع دستی در مقابل صنعتی شدن و فناوری قرار گرفته و ناکارآمدی اش مشخص شده بود. پنج کارخانه کبریت سازی مشهد و خراسان ازسوی عده ای از بازرگانان به منظور ایجاد کار برای کارگران و رواج کالای داخلی کشور با سرمایه شخصی تأسیس شده بود.
همچنین این کارخانه ها به علت دسترسی نداشتن به ماشین آلات اتوماتیک (به دلیل وقوع جنگ جهانی دوم) به صورت دستی فعالیت خود را شروع کرده بودند و به همین دلیل هم محصول آن ها نسبت به کارخانجات اتوماتیک ۵درصد ولی از حیث کارگر بیش از ۵۰۰درصد بود. کارگرهای کارخانجات مشهد حداقل 2هزار نفر و عموما از مردم فقیر بودند. در این شرایط، کارخانه های اتوماتیک تبریز و زنجان روزانه 450هزار قوطی تولید می کردند که محصولاتشان با قیمتی ارزان پخش می شد و بر تعطیلی کارخانجات مشهد اثرگذار بود.
اما موارد مذکور تنها دلایل نبوداقبال به کبریت کارخانه های کبریت سازی مشهد نبود؛ در و اقع یکی از علل فروش نرفتن کبریت مشهد کیفیت پایین آن بود؛ زیرا بیشتر کارگران کارخانه کبریت سازی مشهد در سال ۱۳۳۹ دختر بچه ها بودند. نتیجه این امر، کیفیت نامرغوب محصول بود؛ به همین دلیل هم مردم ترجیح می دادند فندک و کبریت خارجی بخرند.
صاحبان کارخانه های کبریت سازی مشهد به دلیل زیان های روزافزون و برای بهبود شرایط تقاضا کردند دولت، مزایایی را که برای کارخانه های تبریز و زنجان قائل می شود، بلکه بیشتر آن را، به کارخانه های کبریت سازی دستی اختصاص دهد تا بتوانند به کار خود ادامه دهند. همچنین به انجمن شهر پیشنهاد شد از کبریت های واردشده از خارج استان حداقل هر قوطی ۱۰ دینار عوارض به نفع شهر دریافت شود تا کمی شرایط کارخانه های شهر بهتر شود.
شکایت صاحبان کارخانه های کبریت سازی مشهد تا ۹ آذر ۱۳۲۹ به دلیل فروش نرفتن محصول و به بارآمدن خسارت ادامه پیدا کرد و از استانداری تقاضای مساعدت کردند
شکایت صاحبان کارخانه های کبریت سازی مشهد تا ۹ آذر ۱۳۲۹ به دلیل فروش نرفتن محصول و به بارآمدن خسارت ادامه پیدا کرد و از استانداری تقاضای مساعدت کردند. برحسب دستور استاندار، کمیسیونی با حضور صاحبان این کارخانه ها در فرمانداری تشکیل و بعد از مذاکرات مشخص شد چون برای پیشرفت کارخانه های کبریت سازی تبریز و زنجان از سوی دولت تسهیلاتی فراهم می شد، این کارخانه ها محصولات خود را با بهای کمتر به بازار عرضه می کردند.
از سوی دیگر، کارخانجات کبریت مشهد به علت محرومیت از این تسهیلات، توان فروش محصولات خود را نداشتند و به اجبار تعطیل می شدند. بنابراین مقرر شد درخواست صاحبان این کارخانه ها برای جلب توجه دولت و کمک سازمان برنامه به مرکز ارسال شود.
حدود هزارو600نفر از زنان بی سرپرست و کودکان از طریق کار در کارخانه های کبریت سازی مشهد امرار معاش می کردند و همه این کارخانه ها به استثنای کارخانه کبریت سازی سهامی به علت خسارت تعطیل شدند.
امروزه با رواج استفاده از انواع فندک ، صنعت کهن سال کبریت سازی تقریبا به فراموشی سپرده شده است و تعداد کمی از این کارخانه ها به حیات خود ادامه می دهند.