زهرا دختر بزرگ شهید جمعآور تعریف میکند: اربعین دو سال قبل وسایلم را بستم تا به کربلا بروم. زائران چهل و هشتم زیاد بودند و بچههای کارگروه در مشهد طرحی دادند. گفتند خانههایمان را در اختیار زائران امام رضا(ع) بگذاریم. حتی از خودروهایشان هم مراقبت کنیم تا با خیال راحت به حرم بروند و زیارت کنند. غذا و پخت وپز هم با خودمان. من خیلی ناراحت شدم و گفتم الان که من دارم میروم شما این طرح را گذاشتهاید. گفتند تو که از صفای کربلا بهره میبری. اما مشکلی پیش آمد و نشد که به کربلا بروم. ساک وسایلم تا چهل و هشتم همانطور بسته بود و امیدوار بودم که شرایط مهیا شود، اما نشد. قسمت بود بمانم و در طرح «میزبانی زائر» بچههای کارگروه مشارکت کنم.
فرزانه طیرانی سال ۱۳۸۹ بعد از گرفتن مدرک کارشناسی، فعالیت خود را در حوزه آسیبهای اجتماعی بانوان در مناطق حاشیهای و محروم شهر آغاز کرد و بعد از مدت ۲ سال با انتخاب خودش در محله وکیلآباد مستقر شد و رسیدگی به آسیبهای اجتماعی زنان این محله را که بهعلت فقر اقتصادی، بیسوادی، ازدواجهای اجباری، کودکهمسری، بدسرپرستی و بیسرپرستی گرفتار طلاق، اعتیاد و بیخانمانی شده بودند را برعهده گرفت. او در سال 1394 دومین مرکز «کنترل و پیشگیری از بیماری های عفونی زنان» را تاسیس کرد و اکنون ۲۱۵ خانم، ۳۸ کودککار و ۴۰ معتاد تزریقی دارای پرونده مراقبت و پیشگیری در مرکز کنترل سلامت محله وکیلآباد هستند.
عصمتالسادات حسینیفر میگوید: الگوی من از کودکی مادرم بود که با صبر و حوصله از پدر جانبازم پرستار ی میکرد. پدر و مادر من هر دو برای اسلام و دفاع از انقلاب دینشان را پرداختهاند. من هم در جوانی به این فکر افتادم که در حرفه پرستار ی میتوان به افراد زیادی خدمت کرد و مسئولیتم در قبال جامعه همین است. 7سال است که پرستار هستم اما این دو سال آخر که بیماری کرونا نیاز به جهادی همگانی داشته است تلاشم را دوچندان کردهام تا پابهپای جهادگران سلامت برای مهار آن قدم بردارم.
180خانواده که همسرانشان جانباز جسمی و حرکتی بیش از 70درصد بودهاند در این برنامه شرکت کردهاند و هدف تجلیل از همسران این جانبازان بوده که به معنای واقعی کلمه پرستار ند و کمتر زحماتشان دیده میشود.
مرضیه آذرفزا میگوید: بیماری در بخش جراحی داشتم. یک پسر اهل تربت حیدریه بود که در سه راه شادمهر زیر کامیون رفت و پایش از ران قطع شد. نگهداریاش خیلی سخت بود. چقدر تیمارداری این بیمار را کردیم. تمام پانسمانهایش را در اتاق عمل تعویض میکردیم تا عفونی نشود. پدر و پسر گریه میکردند که بگذارید بمیرد. چقدر زحمت کشیدیم تا پایش پوست بگیرد. من او را معرفی کردم تا پای مصنوعی بگیرد. بعد از مدتها به من گفتند غلامی نامی کارتان دارد. رفتم دیدم این جوان آمده است و خم شد تا دست من را ببوسد.( بغض میکند و اشکهایش جاری میشود). حدود سال 86 بود. اصلا فکر نمیکردم که من را یادش باشد.
کارشناسیارشد پرستار ی خوانده است و 26سال از عمر خود را غمخوار و پرستار بیماران بوده است. در تمام حوزههای کاری پرستار ی از بهداشت و درمان گرفته تا آموزشی سابقه کار دارد و در همین زمینه نیز توانسته است کتابی را باعنوان «اصول و فنون مراقبتهای پایه بیمار» به چاپ برساند. «هدایت حسینی شهیدی» سوپروایزر بالینی بیمارستان امام رضا(ع) مردی پنجاهساله است که سال گذشته به عنوان پرستار نمونه کشوری انتخاب شد.
پنجشنبه هجدهم آذر بوستان گلآرا در محله امیرالمؤمنین(ع) میزبان جشنواره بادبادکها بود و همزمان مراسمی نیز برای بزرگداشت روز پرستار در این مکان برگزار شد؛ برنامهای که باعث شد بسیاری خانوادهها و کودکانشان لحظات شاد و مفرحی داشته باشند. این برنامه با همکاری شهرداری منطقه5، فرهنگسرای بهرمان، دفتر توسعه محله شهیدآوینی و نیزه، دفتر توسعه محله ثامن و امیرالمؤمنین(ع)، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، خانه کودک، مدرسه خودگردان امام زمان(عج) و شهربازی ملل برگزار شد.