قالیباف

سهمی از هنرمان نداریم
خیابان پورسینا حالا به کسب و کارهای کوچک خانگی‌اش معروف است و اینجا هر خانه‌ای یک کارگاه کوچک است. خانم‌ها هر کدام مهارتی دارند و دوشادوش مردانشان بار اقتصادی خانواده را به دوش می‌کشند. عده‌ای کفش می‌دوزند، عده‌ای غذای محلی می‌پزند، بعضی‌ها شغل‌های فصلی مثل پاک کردن زعفران را دنبال می‌کنند و... قالی‌بافی و گلیم‌بافی هم یکی از آن شغل‌هایی است که خیلی از بانوان محله پورسینا در آن مهارت دارند و به در آمد رسیده‌اند. البته به گفته خودشان این درآمد درخور توجه نیست. زحمت اصلی را آن‌ها می‌کشند و بیشتر درآمد کار به واسطه‌ها می‌رسد.
بانوی هنرمند محله مشهدقلی از 3 نسل فرت‌باف در خانواده‌اش می‌گوید
از وقتی دست چپ و راستم را شناختم دلم می‌خواست دکتر بشوم، اما چاره‌ای نبود باید خرج خانه در می‌آمد. هر روز 6صبح بیدار می‌شدیم. مادر و خواهرم نماز می‌خواندند و دیگر نمی‌خوابیدند من هم همراهشان بیدار بودم. تا وقتی سرکار برویم کارهای خانه را انجام می‌دادیم و صبحانه می‌خوردیم. بعد مسیری طولانی را پیاده می‌رفتیم تا به کارگاه قالی‌بافی برسیم. خانه ما بالای روستا بود و کارگاه پایین روستا. وقتی برف می‌آمد مسیری را از بالا تا پایین روستا روی برف‎ها سر می‌خوردیم، اما روزهایی هم بود که خیلی سخت می‌گذشت.
کارگاه قالی حاج ماشالا، حسینیه محبان‌الزهرا(س) شد
حاج ماشاءا... هدایت‌پور اسم و رسمی در میلان پانزدهم سی‌متری طلاب دارد. او متولد 1322 است. موهایش را در راه قالی بافی سفید کرده است. او دوران کودکی بلافاصله بعد از تعطیلی مدرسه پای دارقالی سخت مشغول کار بوده طوری که در سن ده سالگی فوت و فن این هنر را یاد گرفته است. حاج ماشالا به خاطر ارادتش به ائمه تصمیم گرفته تا بخشی منزلش را وقف کند تا در آن جلسه قرآن، مراسم دینی و... برگزار شود.
رفوی بازارِ فرش
در مشهد نیز بین سناباد و نوغان و در همسایگی حرم مطهر بازاری شکل گرفته بود که در آن بیش از 10سرا و راسته با تنوع شغلی فراوانی همچون بزازی و پارچه‌فروشی، قهوه‌خانه و رستوران، شیرینی‌فروشی، طلا و نقره‌فروشی، کلاه‌دوزی، کفاشی، نانوایی، پوستین‌فروشی، عطاری، تره‌بار، خرازی، بلورفروشی، بافندگی، صنایع‌دستی، زعفران‌فروشی، آهنگری، رنگرزی و... وجود داشت. این بازار بزرگ قدیمی در دوره‌های مختلف تخریب شد، اما بخش کوچکی از آن با نام بازار فرش مشهد به‌جای مانده است.
تار و پود خودکفایی
هاجر طاهری‌مقدم هنرمند قالی باف محله سیس آباد متولد سال1355 است. او از همان هفت‌هشت‌سالگی کنار مادرش پای دار بوده‌ و این هنر را از مادرش به ارث برده است. خانم طاهری مقدم آن قدر در کارش مهارت دارد که بدون دست کشیدن روی قالی، تعداد گره‌های قالی را تشخیص می‌دهد. طرح‌های قالی را از بر، رج به رج می‌بافد و با هنرش کمک خرج خانواده است.
ستاره «راه‌نور»
فاطمه نیازی یکی از دانش‌آموختگان رشته صنایع دستی(گرایش فرش) هنرستان فنی و حرفه‌ای راه‌نور واقع در بولوار شاهنامه است. او که درحال حاضر 18سال دارد و چندین بار در رشته‌های «بافت فرش» و «بافت زیلو» عناوین برتر استان و کشور را از آن خود کرده است، می‌گوید: آرزو دارم با راه‌اندازی کارگاه قالی‌بافی حامی زنان آسیب‌پذیر جامعه باشم که شرایط اقتصادی سختی را تحمل می‌کنند
خانه پدری ما،‌ دانشگاه قالی‌بافی بود
تعداد زیادی از تاجران و بازاریان، قالی‌بافی را به چشم یک صنعت نگاه می‌کنند، البته افراد دیگری هم هستند که حرفه قالی‌بافی از نظر آن‌ها یک هنر است. من به این موضوع که قالی‌بافی هنر است یا صنعت خیلی فکر کرده‌ام، من یک بافنده هستم که هنر سر پنجه خود را بر روی دارقالی خرج می‌کند. بارها متوجه این موضوع شده‌ام که روزهایی با حال و هوای پاییز و یا روزهایی با حال هوای بهاری و همچنین احساس شادی یا غم، در انتخاب رنگ و همچنین کوبش دفتین (ابزاری که وظیفه آن کوبیدن گره‌های فرش و همچنین پودهای آن است) اثر می‌گذارد. بنابراین به نظر من حرفه قالی‌بافی پیش از اینکه یک صنعت باشد، یک هنر است که به عواطف و احساسات درونی هنرمند بستگی دارد.