از کودکی قالی میبافتم و بهخوبی این هنر را بلدم. امروز در آموزشهای اولیه پارچهبافی فهمیدم که این هنر شباهت زیادی به قالیبافی دارد و خیلی زود میتوانم آن را یاد بگیرم.
زهرای دهساله درس و مشق را رها و قالیبافی را شروع کرد، اما پانزدهسال بعد که بافت چندین قالی و آموزش به چندین هنرجو را تجربه کرد، عطش یادگیری او را دوباره سمت درس کشاند.
این همه فرش بافته، اما فرش محبوبش یک قالیچه است که سالها پیش بافته و آن را در کمد خانه نگه داشته است؛ «ما تربتیها رسم داریم که تا چهلم سر خاک مرده قالیچه پهن میکنیم. من قالیچه سر خاکم را هم بافتهام.»
غلامحسین ابراهیمآبادی حتی زمان مصاحبه هم طاقت نمیآورد که بنشیند و دستش به قالی بند نباشد؛ دست بر پشت قالی روی دارش میکشد. شصت سال همنشینی با فرش آنقدر به او آموخته است که نتواند در روزگار کهنسالی هم دست از آن بشوید. یک دار قالی 2در3 که از کف تا سقف خانهاش را گرفته، جلو یکی از پنجرههای خانهاش برپا کرده است تا شاید جبران کارگاههای دیجور و نمور کودکیاش بشود.
از زمانی که حاجرجب بهادر، فرد متمول پایینخیابان و معتمد دربار قاجار، بخش زیادی از زمینهایش را وقف کرد، نزدیک 130سال میگذرد. او که در میان مردم «خیر» شناخته میشد، صاحب کاروانسرایی در کوچهای بهنام خودش(شهیدسالاریمقدم12 کنونی) بود و طبق وصیتش پس از فوت به تکیه حاجرجب تبدیل شد و با 101سال قدمت همچنان فعال است.
بررسی سفرنامه ها و کتب تاریخی نشان می دهد که پیشینه استفاده از فرش در حرم مطهر رضوی به پیش از دوره صفویه بازمی گردد.
مسئول مرکز کارآفرینی رویش میگوید: برخی از این خانوادهها ممکن است به دلیل پیری و ناتوانی جسمی توان کارکردن نداشته باشند اما تعدادی هستند که توان کارکردن دارند. این افراد ابتدا آموزش میبینند بعد از آن میتوانند از وام اشتغالزایی که از طریق کمیته امداد و یا خیران در اختیارشان قرار میدهند، استفاده کنند.خوشبختانه در سایه این حمایتها تعدادی از خانوادهها به چرخه کارآفرینی و تولید وارد شدهاند و با کسب درآمد نیاز کمتری به کمکهای خیران دارند.