شعبه مشهد انجمن که البته اطلاعات زیادی از جزئیات آن در دست نیست، در روز ۱۷ شهریور ۱۳۱۳ پا میگیرد.
محمد صادقزاده نقال آرامگاه فردوسی است. او از ۲۱ سال قبل، مجاورت و انس با فردوسی را به کار در اداره و کارمندی ترجیح داده و به قول خودش عدالت خواهی و بخشندگی فردوسی پایندش کرده است.
این ساختمان از پنج سال پیش بیاستفاده رها شده بود و بخشهایی از آن فروریخته بود. به عبارت دیگر، قابلیت حفظ به شکل قبلی را نداشت و امکان تخریب خودبهخودی آن زیاد بود.
کریم طاهرزاده بهزاد، معمار بیمارستان امام رضا(ع) در نامهای نوشته است: «میگویند آثار هنری زبان دارد و آنچه دیده و شنیده به نسل آینده میگوید و حقایق را آشکار میسازد.»
خانه تاریخی آل سیدان- معروف به سیدان- به دلیل پرشدن چاههای جذبیاش در بارندگیهای پاییز و گودبرداری غیر اصولی پروژه پشت خانه فروریخت.
بهجت بهرمان تعریف میکند: «به شهردار وقت منطقه ۵ گفتم نمیخواهم مدرسه بسازم. یکی از فرزندانم ۱۸۰۰ جلد کتاب ادبیات دارد میخواهم کتابخانه بسازم و همه کتابهای پسرم را ببخشم.»
بیشتر به مناره شبیه هستند تا دودکش. شاید اگر توریستی گذرش به مشهد بیفتد و برایش توضیح بدهیم که اینها دودکش کورههای آجرپزی هستند، فکر کند او را دست انداختهایم.